نکته ۳۹۳: چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم ۱۹ [سواره کی حال پیاده را درک می کند؟]
سلام
پدر حقیر جوانی هاشون پیاده سیر می کردند بعد از مدتی یه دوچرخه خریدند و شدند راکب دوچرخه، بعد یه موتورگازی، بعد که ازدواج کردند یه موتور یاماها داشتند بعد از مدتی از فاز دوچرخه ها بیرون آمدند و یه چهار چرخی تحت عنوان " ژیان" خریدند و بعدش یک پژو آردی، ده سالی این RD رفیق پدر بود و ما با این ماشین از مشهد گرفته تا شمال و تهران، قم و اصفهان و شیراز و ... رفتیم خداییش ماشین خوشرکابی بود و هست بعدش پدر رفتند یک عدد سمند LX-EF7 خریدند و من هم آردی را از حضرت پدر خریدم ( با شرایط باورنکردنی و ویژه!!!!)
یکی دوسالی پدر سوار RD نمی شدند تا اینکه سمند خراب شد و تعمیرگاه رفت برای سرویس، من هم ماشینم (!!) را در اختیار پدر قرار دادم و بعد ازظهر که پدر من را دیدند فرمدند :
" این RD خیلی خراب هست، کلاچش نرم نیست، موتورش صدا می کنه، شتابش خوب نیست، مصرف سوختش خیلی بالاست و ...."
من هم عرض کردم که پدرجان شما سمند سوار شدید معلومه که این RD اذیتتون می کنه وگرنه این ماشین همون RD هست فقط چند سالی بیشتر کار کرده
گذشت تا پدر رفتند حج واجب، و سمند به مدت یک ماه دست من بود و RD دست برادر کوچیکم، بعد از یک ماه که سوار ماشین خودم شدم دیدم این RD هم صدا می کنه، هم کلاچش نرم نیست، هم صدا می کنه هم ....
پ.ن ۱: گاهی اینقدر در لاک خودمون فرورفتیم که توانایی درک شرایط بهتر یا بدتر را نداریم ( تا من سوار سمند نشده بودم راحتی را حس نکرده بودم، و پدر تا دوباره سوار RD نشده بودند شرایط سخت آن یادآوری نشده بود براشون)
پ.ن ۲: آقای مدیر که صبح با ماشین بنز ضد گلوله می آیند دنبالت، بعد می روی طبقه ۱۰ ساختمان و بعد می نشبنی پشت میز چرم و ... و یه تعداد آدم هستند که خرید می کنند برات و تمام مسئولیت های اجتماعیت را انجام می دهد و فیش حقوق ۲۵۰ میلیون تومنی داری، به نظرت لازم نیست گاهی اوقات بیای داخل جامعه و سختی ها را حس کنی؟ چطور می خوای با درآمد ۲۵۰ میلیونی، مشکل مردمی که زیر یک میلیون حقوق می گیرند را حل کنی؟
پ.ن۳: هیچ وقت یک سواره تا وقتی سوار هست از حال پیاده خبر نداره!!
پ.ن ۴: حالا دلیل ساده زیستی و حتی سخت زیستی ائمه و حتی بزرگان را می فهمم.