خسته ی تنها

حرف هایی که نباید گفته شوند ولی باید نوشته شوند
**************

قد افلح المومنون
"باشد تا رستگار شویم"

***
در حیرتم که چه نویسم
روی سخنم با کیست؟
با خفته است یا بیدار؟
اگر خفته است
خفته را خفته کی کند بیدار؟
و اگر بیدار است
بیدار در کار خود بیدار است!
وانگهی نویسنده چه نویسد
که خود نامه سیاه
و از دست خویشتن در فریاد است.

پیری و جوانی چو شب و روز برآمد
ماشب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم.

علامه حسن زاده آملی
*****

بعضی از لحظات زندگی ام را دوبار زیسته ام.

یکی آنگاه که آنها را زیسته ام

و دیگر، آنگاه که آنها را نوشته ام.

به یقین،

آنها را هنگام نوشتن عمیقتر زیسته ام.

[یادداشت ها/شارل بودلر]

رهنمودها
نکته های مهم
آخرین نظرات
  • ۱۹ آبان ۹۷، ۰۶:۵۳ - برف دونه
    دقیقا
تقویم کاری
جستجو در سایت مقام معظم رهبری

نکته چهل و پنجم: امر به معروف و نهی از منکر

جمعه, ۳ مرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۳۳ ب.ظ

سلام

خیلی ها درباره شرایط فریضه مهم امر به معروف ونهی از منکر صحبت کرده اند امروز می خواهم درباره سطح وظیفه هرفرد مطالبی را بنویسم خوشحال می شوم نظرات خودتون را بدون رودربایستی بیان کنید:

۱- سطح عمومی : که عموما به تذکر لسانی ختم می شود؛ چیزهایی که در سطوح عمومی جامعه رخ می دهد مثلا "روزه خواری"  در ماه مبارک، شما می توانید با یه تذکر لسانی محترمانه که با حفظ شان طرفین بیان می شود ختم شود. نیازی به اطلاعات زیادی  هم نداره و بر عهده تک تک افراد جامعه می باشد

۲- سطح تخصصی : هرفردی بالاخره  در یک زمینه ای تخصص دارد با توجه به تخصصی که داره باید بتونه امربه معروف کنه؛ به بعضی از افراد می گویم که سعی کنید خوب باشید و با خوبی خودتون افراد را امربه معروف کنید البته با توجه به تمام این ویژگی ها سطح امر به معروف بالاتر از لسانی رفته و قابلیت های پیچیده امر به معروف به عرصه ظهور رسیده و... مثلا یک کارمند سطح بالا در یک اداره می تواند با کارکرد خوب خود علاوه بر ترویج فرهنگ درست کار با توجه به اختیاراتی که دارد یک سری اعمال پیشگیرانه و حتی تنبیهی برای بعضی افراد در نظر بگیرد.

3- سطح شخصی(درونی): نفس هر فرد نیاز نیاز به امربه معروف و نهی از منکر داره که بزرگان تحت عنوان تزکیه نفس بیان می کنند و البته هجرت الی الله (توضیحات بیشتر در نکته بیست و سوم)

 

پ.ن۱ : یه نکته مهم این هست که امر به معروف و نهی از منکر یه موضع انفعالی نیست بلکه یک موضع مقتدرانه و آینده نگارانه است و برای پیشرفت است نه برای جلوگیری از پیشرفت( باید مواظب باشیم این معانی را درست جا بیاندازیم همانی که اسلام می خواهد نه همانی که شبکه کفر می خواهند)

پ.ن۲: در کتاب سازمانهای استراتژی محور کاپلان یک اصول سازمان این هست که استراتژی کار هر روز هر فرد گردد این موضوع در هر دو مورد کاربرد دارد به شرط اینکه هدف اصلی برای تک تک افراد جامعه روشن و گاهی اوقات تفهیم گردد.

پ.ن۳ : در سطح تخصصی اگر درست عمل شود تاثیر گذاری سطح عمومی خیلی خیلی بیشتر می شود

مثال: یک دکتر معروف و متخصص در زمینه حفظ حقوق بیماران به همکاران خود می تواند تذکر دهد  اما اگر ایشون سرکلاس درباره ی حجاب مطلبی بیان کند خیلی تاثیرگذارتر خواهد بود.

پ.ن۴: به نظر حقیر اگر اسم " امربه معروف و نهی  ازمنکر" را برای بعضی از افراد عوض کنیم و بگذاریم مثلا "کنترل سازمانی"،" فیدبک سازمانی"،" مانیتورینگ جامعه بوسیله خودش"،" دلسوزی های اجتماعی" و یا حتی "حقوق شهروندی" و... تاثیر گذاری بیشتری دارد البته درسطح تخصصی بهتر جواب می دهد.

پ.ن5: اونقدر که در کشورهای خارجه و غربیه "امر به معروف و نهی از ازمنکر" تحت عنواینی چون "پ.ن4" اجرا می شود و جواب هم می دهم و تمام نکات "پ.ن1" در آن رعایت می شود که باید برویم از آنجا وارد کنیم آنها توانسته اند این مهم را "فرهنگ" کنند و ما توانستیم "ضدفرهنگ " ارئه دهیم(خیلی منفی رفتیم).

پ.ن6: با عمل کردن درست اونا و اشتباه ما یه جورایی شده ایم مصداق این شعر عراقی:

به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند00000که برون در چه کردی؟ که درون خانه آیی؟

به قمار خانه رفتم، همه پاکباز دیدم.....چو به صومعه رسیدم همه زاهد ریایی

در دیر می‌زدم من، که یکی ز در در آمد.....که : درآ، درآ، عراقی، که تو خاص از آن مایی

پ.ن7: خیلی جالب شده حاشیه از متن اصلی بیشتر شده است.(هم درباره این متن و هم درباره اصل موضوع)

 

بعدا نوشتم : (1393/09/06)

در مورد پ.ن 4 و 5 همانطور که در نظرات تاکید کردم هدف ترویج امربه معروف و نهی از منکر در فرهنگ مردم است . هیچ وقت شما به پلیس می گویید : " چرا من را بابت نبستن کمربند جریمه می کنید؟؟؟ مربوط به خودمه!!!"

این فرضیه بحث گسترده ای است که متاسفانه مغفول مانده است از سرانه ی کار مفید گرفته تا مصرف بیش از حد انرژِی...(بعضی افراد مغرضانه این بحث را در حجاب محدود کرده اند)

نجوا  (۱۰)

خیلی جالب بود و کار امد 
ولی خب هنوز برای امر به معروف ترسی وجود داره که نمیشود انکار کرد
پاسخ:
سلام

بیشتر ترسمون به خاطر بد اجرا شدن می باشد
در ضمن برای اجرای بعضی از احکام جرات و صلابت لازم هست.

فرض کتید شما مدیر یک آپاتمان هستید بیست واحدی مثلا
از افراد خواسته می شود که یک شب درمیون ساعت ۱۱ شب کیسه زبالشون را در جای مشخصی بگذارند

حالا اگه چند نفر نگذاشتند چی میشه؟
محوطه کثیف میشه، بوی بد، حشره های موذی، موجودات موذی و ...

به چند نفرشون که تذکر می دهی قبول می کنند که طبق برنامه این کار را بکنند
مثلا یه نفر می مونه که خیلی هم قلدر هست و بی فکر..
چیکار باید کرد؟
برخورد با این آدم ترس نداره؟
اما اینقدر این مورد بدیهی هست که همه از شما در مقابل اون آدم بی ادب و قلدر حمایت می کنند
ما اگه بتونیم به خوبی مفاهیم را جا بیاندازیم و به خوبی هم اجراشون کنیم
امر به معروف و نهی از منکر شیرین میشه و البته ساده

اما قبول دارم توی بعضی از موارد ترس از مسخره شدن، ترس از برخورد فیزیکی حتی و ترس از جدل و بحث وجود داره ( خودم به شخصه باهاش برخورد کردم) که راه حلی که به ذهنم رسید این بود که امر معروف و نهی از منکر را از حالت لحظه ای خارج کرده و به حالت تدریجی و دوستانه دربیاورم، مثلا بروم با طرف دوست بشوم و بعد از یک ماه دوستی اون حرف را بهش بزنم که در همه ی موارد ممکن نیست

ممنون از حضورتون
" باشد تا رستگار شویم"
سلام
حس میکنم جان کلام بنده رو نگرفتین.
واضحه که کسی با تفکرات شما و امثال شما کل نظام غرب رو تحسین نمی کنه.
در ضمن واضحه که یکی مث بنده هم کل نظام غرب و فرهنگش رو فاسد و غلط نمی دونم.
شما یه مثال موردی زدید، بنده هم گفتم همون موردی که مثال زدید رو دارید اشتباه می کنید. من به بقیه ی بخش های فرهنگ غرب کاری ندارم. من در مورد همون مثال گفتم.
تذکر چه در سطح عمومی چه خصوصی به افراد، در غرب کاملا دخالت در زندگی شخصی محسوب میشه و شما با قاطعیت این جمله رو خواهید شنید که: زندگی من به خودم ربط داره نه به کس دیگه
حتی اگه شما از خویشاوندان نزدیک اون شخص خاطی باشید.
و همونطور که گفتم، یه بار دیگه هم تاکید می کنم که نپذیرفتن تذکر لسانی توسط خیلی از مردم جامعه ی ما ریشه در همین فرهنگ غربی داره. این فرهنگ غربیه که سیب زمینی بودن رو -نسبت به هم نوع- ترویج می کنه نه فرهنگ ایرانی-اسلامی ما.

پاسخ:
سلام
حرف شما را یه جورایی پذیرفتم(سیب زمینیزه کردن آدم ها)
اما
صحبت من درباره سیستمی کردن امربه معروف و نهی از منکر است
هیچ وقت شده از مامور راهنمایی و رانندگی وقتی داره شما را بابت نبستن کمربند جریمه می کنه بپرسید : به تو چه !!! من نمی خوام کمربند ببندم! زندگی خودم است!

مطلبت ر و شاید 3 بار خوندم

خدا خیرت بده
حرفات درسته
همشو قبول داشتم...

نظارت همگانی رو هم میشه اضافه کرد
پاسخ:
سلام
ممنون از نظراتتون
"نظارت همگانی"  رو میشه در "سطح عمومی" ادغام کرد یعنی ادغام شده دقیقا خروجی سطح عمومی نظارت همگانی است
۰۸ مرداد ۹۳ ، ۱۷:۱۸ ی آنتی زایون
سلام
ممنون .. با امر به معروف و نهی از منکر موافقم و در کتاب واجب فراموش شده در این باره نکات بسیار خوبی  نوشته شده .. از این که این امر مهم به یک گروه سپرده شده واقعا متاسفم و باید همه خودشون رو موظف بدونند . امر به معروف و نهی از منکر در کشور ما مرده ...
پاسخ:
سلام
ممنون از توجه شما
درست می فرمایید 
امربه معروف و نهی از منکری که به عنوان یک اصل متعالی اصل با کوته بینی بعضی از افراد مرده است
۰۷ مرداد ۹۳ ، ۰۶:۲۲ سیدعلی میرباباپور
سلام
همش جالب بود ولی پ.ن4 و 5 به من زیاد نچسبید چون امربه معروف و نهی از منکر همانطور یه واجب الهی باید امر بشه یا نهی بشه والا واجب انجام نشد مثلا خواهشا حجاب رعایت کنید صحیح نیست و واجب انجام نشده باید بگوید : حجاب رعایت کن البته محترمانه
پاسخ:
سلام
در واجب بودن این امر مهم شکی نیست اما به نظر من اصول آن باید رعایت شود
مثال : یکی از همکاران و یا همکلاسی های شما ، بد حجاب است و یا مثلا سهل انگاری می کند
اگر در اولین برخورد شما با قاطعیت مثال زدنی بهش بگویید: "خواهر حجابت را حفظ کن"
به نظر خودتون این بیشتر اثر داره یا اینکه بعد از گذشت یه مدتی با حالاتی دلسوزانه با دلیل و استدلال ازش حتی خواهش کنید که حجابش را رعایت کند!
در ضمن عید شما هم مبارک
سلام
اولا: بله کاملا درسته اصل حرفتون. منتها مثال ها و موضوعاتی که در اصل پست تون مطرح فرمودین، ایراد داشت. اینطور برای خواننده برداشت میشه که شما با یه نگاه سطحی نگرانه دارین به غرب و کشورهای اروپایی نگاه می کنین و اتفاقا این دید در مورد مشخصاً بحث امر به معروف و نهی از منکر واقعا خطرناکه. چون ریشه ی عجیب و غریب بودن امر به معروف و نهی از منکر عمومی تو جامعه ی ما برمیگرده به همین بی تفاوتی و سیستم فکری امانیستی و لیبرالیستی ای که از غرب وارد فرهنگ ما شده. به خاطر همین مجبور شدم کلی پرحرفی کنم. 
ثانیا: من برای جواب شما به نظرم، جواب داشتم و دادم. به نظرم لازمه که تاییدشون کنین تا خواننده های بعدی هم دفاعیه ی حرف منو ببینن. :) اگه هم خب دوس ندارین که اون نظرم دیده باشه، لااقل اولی رو هم پاک کنین. نصفه نیمه که نمیشه :)
ثالثا: هر موقع سخنرانی "مقدرات" استاد پناهیان رو تموم کردین، خبرم کنین :)
رابعا: عیدتون مبارک. خیییییییییییییلی التماس دعا

یا علی

پاسخ:
سلام
با تشکر از شما
باز هم تاکید می کنم مثال های من به منظور تایید کل نظام غرب نیست فقط یک مثال موردی است
صد البته باز تاکید می کنم همه ی نظام غرب فاسد نیست و ما باید در بسیاری از موارد از اونها درس بگیریم البته یک نکته مهم:
یاد بیاوریم حدیث پیامبر که فرمودند به طلب علم بروید حتی اگه در چین باشد، این حدیث خود بیان کننده خیلی از مطالب می باشد پیامبری که خود شهر علم است می خواهد یک نکته به ما بیان کند و آن اینست که "یادگیرنده" باشید ....
ممنون از حضورتان
ممنون از توجه شما
ممنون از تذکر شما
و همچنین
عید سعید فطر بر شما و خانواده گرامیتان مبارک
و اما در مورد مالیات و دروغ گفتن و اینا!!! :)
نگین این حرفو برادر من... کی گفته غربی ها دروغ نمیگن؟!! اتفاقا جعبه جعبه دروغ میگن بابا... سیستم شون اساسا با دروغ ساخته شده بابا... اینو دیگه حتی تو فیلم هاشون هم خودشون نشون میدن که برادر من :)
و اما مالیات... اونم تو آلمان مثلا!!
ببینین بله، همه می دونن که آلمانی ها یکی از دلایل موفقیت شون در صنعت و اقتصاد، پرکاریه. در اینکه کم کاری یکی از بزرگ ترین نقاط ضعف ماست هم که خب شکی نیس. رهبر مملکت هم دیگه صداش در اومده از این تنبلی ماها. اما فک نکنین اقتصاد مثلا تو آلمان کاملا درسته. اصلا اینطور نیس. اقتصاد در آلمان کاملا سرمایه داریه برادر من. بخش اصلی سودها و سرمایه ها در آلمان برای یه عده ی اندکه.
در آلمان، مالیات ها رو خیلی زیرکانه بیشتر رو لوازم ساده ی زندگی می کشن (مالیات در لوازم کوچیک و ساده حدود 16 تا 19 درصد بیشتر از لوازم دیگه ست) تا اینجوری مردم عادی مجبور بشن مالیات بدن و فشار کمتری بر ثروتمندان وارد بشه. و در شغل های دولتی هم به شدت مالیات ها رو اضافه می کنن تا فشار اصلی مالیات رو سرمایه دارها نباشه. به همین دلیله که الان آلمان با چالش های جدی مواجهه مثلا به شدت با کمبود معلم در مدارس مواجهه. شما فقط به قیمت های برق و آب و تلفن در آلمان نگاه کنین. تا جایی که من می دونم، طبق قیمت هایی که تو آلمان وجود داره، اگه بخوای یه زندگی خیلی معمولی تو آخن داشته باشی، باید حدودا 8 میلیون تومن حقوق داشته باشی. اما حقوق خیلی از مردم با شغل های معمولی تو آلمان بسیار کمتر از اینه.
البته من می دونم اقتصاد در آلمان واقعا قوی تر از سایر کشورهای غربیه ولی خب بازم اساسش سرمایه داریه.در حال حاضر بدهی آلمان به اندازه ایه که با همین درآمدی که داره، تخمین زده شده که حدود 100 سال طول می کشه تا پرداختش کنه!
درسته که آلمانی ها خیلی کار میکنن، ولی خواستم بگم قضیه اینقد ایده آل نیس که فکرشو می کنین :)
ببخشید پرحرفی کردم.
یا علی


دیدگاه شما از اروپا بسیار سطحیه برادر من... ببخشیدا رک میگم ولی بیشتر شبیه کسایی صحبت می کنید که فقط از فیلم های ماهواره ای اروپا رو می شناسن...!!
من اصلا قصد سیاه نمایی ندارم. معتقدم در فرهنگ غربی هم نکات مثبت زیادی وجود داره.
ولی به طور خاص در مواردی که فرمودین، معتقدم که اتفاقا اینطور نیس که شما می گین و به شدت دارین اشتباه می کنین.

اولا که فرهنگ شون ایرادهای زیادی داره که ممکنه حتی از نظر قانونی حمایت نشه، ولی هنوز کسی نتونسته جلوی اون ایرادها رو تو فرهنگ شون بگیره. یکی ش به دلیلی که در "رابعا" میگم.

ثانیا قانون های زیادی هم دارن که از بخش های ناجور فرهنگی شون حمایت میکنه که این خودش یه ننگه.

ثالثا این که مثلا مردم یه جای دنیا مثلا خیلی قوانین راهنمایی و رانندگی رو رعایت می کنن، الزاما به معنی فرهنگ شونه؟! اصلا این فکر اشتباه رو نکنین برادر من. پلیس در بسیاری از کشورهای دنیا یه وحشی به تمام معناست. مردم از ترس پلیس هیچ غلطی نمی تونن بکنن. مردمی که از ترس پلیس خلاف نمی کنن، به این معنی نیس که فرهنگش رو دارن. اصلا این طور نیس.
شما الان تو همین ایران خودمون که بحث کمربند رو مثال زدین، وقتی می تونین ادعا کنین که این قضیه تو ایران فرهنگ شده که اگه پلیس جریمه ی سنگین رو برداره، ببینین آیا بازم مردم کمربند می بندن یا نه. 

رابعا اتفاقا این یه فرهنگ غربیه که وارد فرهنگ ما هم شده متاسفانه و اونم این که اساسا کار من، زندگی من، مشکلات من، خوشی های من، لباس پوشیدن من و ... هیچ ربطی به تو نداره. نه تو نه هیچ کس دیگه. مگه این که جرم محسوب بشه! که در این صورت به دولت ربط داره!!
اتفاقا این یه فرهنگ غربی و لیبرالیستیه. که کسی حق نداره به تو بگه فلان کار رو نکن. فلان لباس رو نپوشی بهتره. بهتر نیس مثلا فلان طور صحبت نکنین؟ و ... . چیزی به نام نصیحت، موعظه، خیرخواهی، نشون دادن اکراه و تشویق و در نهایت ترین حالتش، امر به کار خوب و نهی از کار بد،  اساسا وجود نداره تو فرهنگ غربی. شما اگه تو خیابون یکی از کشورهای اروپایی مثلا به یکی بگین آشغال نریز، اصن بر و بر نگات می کنه و از تعجب شاخ در میاره و اگه خیلی مودب باشه، میگه ببخشید شما مامور شهرداری هستید آیا؟!!!
به خاطر همین گفتم به شدت مخالفم. فرهنگ غربی به شدت امانیستی و لیبرایستیه و بر این اساس بنا شده که زندگی من به خودم ربط داره مگه اینکه خلاف قانون باشه!




سلام
ما بااصل امر به معروف ونهی از منکر رو ب رو هستیم
دقت کردید جنبه مردم در سطح اجتماعی وتحمل وظرفیت انتقادپذیریشون چقدر پایین اومده...
این رابطه مستقیمی داره باامر به معروف ونهی از منکر....
انقدر گناه و فساد زیاد شده که جوون ها نه بیشتر اقشار جامعه تقلیدی کورکورانه رو افرهنگ های نادرست دارند....انقدر زیاد هستن که نمیشه به راحتی افراد رو قانع کردوگاه به دعوا میانجامد
پس از نظر من سطح عمومی رو برای خودم منحل کردم
نکته سوم تزکیه  نفس رو خیلی خیلی قبول دارم.....عالیه
پ.ن پنجم رو توی خیلی از کشور های اروپایی دیدیم
باوجود اینکه مسلمون نیستن کوچه خیابون هاشون رواغلب دیدیم که واقعا تمیزه این یه نمونه کوچیکشه
ولی مامسلمونا چی که دم از پاکیزگی میزنیم وضع کوچه وخیابون هامون...
بله برای اون هاب صورت یک قانون در اومده که اگر زباله بریزن جریمه نقدی میشن....
خیلی راه هارو اشتباه اومدیم که متاسفانه سخت میشه اصلاحش کرد....
یاعلی

پاسخ:
سلام
ممنون از توجهت رفیق
اما به نظر من هیچ وقت نمیشه جنبه عمومی را حذف کرد البته همه ی این حالات یک کل را تشکیل می دهند که نمیشه از هم به راحتی تفکیکشون کرد
یکی از دوستان می گفت "اگه به خاطر حضور تو در یک مکان گناه کم تری قراره انجام بشه بهتره حضور داشته باشی زیرا ترک کردنت بر زیادی گناه می افزاید"
من حرف دوستم را قبول دارم به شرط اینکه روی خودم تاثیر زیاد و مخربی نداشته باشد.

مجددا ممنون از حضورت و البته توجهت
سلام
خب با اصل موضوعی که فرمودین که خب طبیعتاً موافقم (چون نظر این حقیر رو خواستید، دارین میگما وگرنه من کی باشم که موفق یا مخالف باشم!)
اما چندتا نکته:
1- نوع سوم امر به معروف و نهی از منکر رو که همون تذکیه ی نفس فرمودین، برام جدید بود. نشنیده بودم تا حالا کسی به این قضیه بگه امر به معروف و نهی از منکر . جالب بود :)
2- از پ.ن2 تون هیچی نفهمیدم!!!
3- کااااااااملا با پ.ن. 3 موافقم شدید...
4- با پ.ن4 شدیدا مخالفم!
5- با پ.ن. 5 هم به شدت مخالفم. معتقدم داده هاتون غلط یا ناقصه.

 


پاسخ:
سلام
نظر لطف دارین
در مورد پی نوشتهای 4 و5 باید خدمتتون عرض کنم که آنها چیزی به نام "فرضیه" ندارند آنها چیزی به نام "فرهنگ" و" قانون" دارند که فرهنگ شدیدا با قانون حمایت می شود اما ما چی داریم "فریضه" و "فرهنگ" و "قانون" که هر کدام سه چیز متفاوت هستند و گاهی اوقات همدیگر را تضعیف می کنند .
شاید به طور خلاصه باید بگویم فریضه "امر به معروف و..." باید یه فرهنگ بشه فرهنگی که تک تک افراد جامعه بهش احترام بگدارند و قانون هم ازش حمایت درست بکنه نه مثل قوانین مجلس1 و فرهنگ سازی های کذایی که انجام می دهند
یه مثال ساده : کمربند بستن : تبدیل به فرهنگ شده و پلیس با اختیارات قانونی که داره جریمه های سنگینی می تونه اعمال کنه و اگه کسی جریمه شد نمی گه کی گفته باید من کمربند ببندم و یا کی گفته ماشین من باید بیمه باشه .... چرا چون فرهنگش پذیرفته شده است و قانون هم نقش در ایجاد فرهنگ داشته و هم نقش در تدوام آن....
در خارج از ایران هم خیلی از چیزهایی را که دوست دارند تبدیل به فرهنگ کرده اند مانند پرداخت مالیات ، دروغ نکفتن و ... نمی خواهم بگویم آنجا بهشت و اینجا جهنم است اما آنها پیشرفت کرده اند و المانهای زیادی را رعایت کرده اند تا به این نقطه رسیده اند مثلا سود بانکی در آلمان چیزی نزدیک به صفر است و تسهیلات برای تولید با سود بسیار کم ارائه می شود اما در ایران تسهیلات خرید مسکن و تولید و .. چیزی نزدیک به "نزول " است .
چرا؟ چون کار کردن ، برنامه ریزی کردن تورم خودشون را رسانده اند به یک درصد و حالا می توانند تسهیلات چهاردرصدی بدهند می توانند سرمایه را به سمت تولید حرکت بدهند چون سود تولید بیشتر از دلالی سکه و ارز و ... می باشد.
پ.ن1: برای مثال قانون حمایت از خانواده در مجلس که تصویب شد شامل 2موضوع کلی می باشد 1- مرد چگونه می تواند زن دوم بگیرد 2- زن چگونه می تواند مانع ازدواج شوهر و طلاق و نفقه و... شود.
یا مثلا افزایش جمعیت : مجازات برای ... آخه وقتی شما سن ازدواج را بالا می برید و فرهنگ را تغییر می دهید با مجازات دکتری که مانع از... می شود موضوع حل می شود. نکات روبرو را مطالعه کنید ببینید چگونه فرهنگ مارا عوض کردند : نکته هفتم و نکته هشتم
خاک بر سر ما با این قانون گذاری
پ.ن2: امر به معروف را در حجاب و روزه خواری محبوس نکنیم امر به معروف خیلی خیلی فراتر از اینها است( حتی به نظر من مسئله حجاب را می شود بعدا درست کرد اما اقتصاد ربوی و مریض را نه)
پ.ن3: اعداد اعلام شده دقیق نیستند مثلا ممکن است تورم آلمان یک ونیم درصد باشد اما حدودا صحیح است

نجوا

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">