*** در حیرتم که چه نویسم روی سخنم با کیست؟ با خفته است یا بیدار؟ اگر خفته است خفته را خفته کی کند بیدار؟ و اگر بیدار است بیدار در کار خود بیدار است! وانگهی نویسنده چه نویسد که خود نامه سیاه و از دست خویشتن در فریاد است.
پیری و جوانی چو شب و روز برآمد ماشب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم.
زیرا که لقب خاص اوست زیرا این لقب را خداوند تعالی به ایشان عطا فرمودند.
سلام بر غدیر
سلام بر مولا، سرور، صاحب اختیار، چرا که پیامبر فرمودند:«من کنت مولا فهذا علی مولا»
سلام بر چشمه همیشه زلال تاریخ، چشمه ای که از اشک زلال تر و از آیینه شفاف تر است.
غدیر ای پیمان نامه هنوز باز، ما هم می خواهیم با مولایمان عهد و پیمان ببندیم، ما هم می خواهیم بیعت کنیم ولی نمی خواهیم پیمان بشکنیم.
پس مولا ما را هم قبول کن ما را هم از زمره پیمان بستگان دار و از خدای تعالی به کرمت برای ما یاری جوی.و حال هرکس می خواهد عهد و پیمان ببندد به قلبش بنگرد و زیر لب زمزمه کند: