نکته پنجاه سوم : دغدغه
سلام
بعضی از آدما یه حرف هایی می زنند که می تونی با تک تک سلول های بدنت حسشون کنی ؛
مثل " برف دونه" ی گرامی که جایی گفته بود :
"درد و دغدغه جوهر وجود آدمیه...
انسان بدون دغدغه سیب زمینه...
من نمی خوام سیب زمینی باشم..."
خوشا آن دل که از غم بهره ور بی *** بر آن دل وای کز غم بی خبر بی
تو که هرگز نسوته دیلت از غم *** کجا از سوته دیلانت خبر بی؟
پ.ن: بعضی از آدم ها یه جورایی عارف هستند( یعنی یه جورایی عارف نیستند اما یه جورای دیگه عارف هستند)
پ.ن2: شعر هم که تابلو هست مال کیه!
بعدا نوشتم : (1393/09/07)
جدیدا فهمیدم که دغدغه کافی نیست؛ درد لازم است ...