نکته صد و شصت و پنجم : حیاط خلوت دل
سلام
نزدیکهای نماز ظهر بود گوشه ای نشسته بودم و داشتم به خیلی چیزها فکر می کردم و غرق در افکار متفاوت بودم که دیدم یه کتاب کوچک روی میزعسلی کنار مبل هست کتاب را برداشتم و بدون آن که به عنوان و نویسنده اش دقت کنم کتاب را باز کردم که متن زیر مرا مسحور خودش کرد:
گفتند: چهل شب حیاط خانهات را آب و جارو کن.
شب چهلمین خضر(ع) خواهد آمد،
چهل سال خانهام را رُفتم و روبیدم
و خضر(ع) نیامد.
زیرا فراموش کرده بودم
حیاط خلوت دلم را جارو کنم.
پ.ن : صفحه ی اول کتاب خیلی جالب بود ( زمان ما جرات نداشتیم به معلم ها روز معلم تبریک بگوییم حالا خواهر کوچک ما به معلمشان هدیه می دهند و هدیه می گیرند . اگر کسی نداند فکر می کند دوست صمیمی هستند !)
پ.ن 2: کتاب مربوط به خانم "عرفان نظرآهاری" می باشد.
موفق باشید