خسته ی تنها

حرف هایی که نباید گفته شوند ولی باید نوشته شوند
**************

قد افلح المومنون
"باشد تا رستگار شویم"

***
در حیرتم که چه نویسم
روی سخنم با کیست؟
با خفته است یا بیدار؟
اگر خفته است
خفته را خفته کی کند بیدار؟
و اگر بیدار است
بیدار در کار خود بیدار است!
وانگهی نویسنده چه نویسد
که خود نامه سیاه
و از دست خویشتن در فریاد است.

پیری و جوانی چو شب و روز برآمد
ماشب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم.

علامه حسن زاده آملی
*****

بعضی از لحظات زندگی ام را دوبار زیسته ام.

یکی آنگاه که آنها را زیسته ام

و دیگر، آنگاه که آنها را نوشته ام.

به یقین،

آنها را هنگام نوشتن عمیقتر زیسته ام.

[یادداشت ها/شارل بودلر]

رهنمودها
نکته های مهم
آخرین نظرات
  • ۱۹ آبان ۹۷، ۰۶:۵۳ - برف دونه
    دقیقا
تقویم کاری
جستجو در سایت مقام معظم رهبری

۷ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

سلام

به نظرتون کدوم خطرناک ترند ؟

1- چاه عمیق

2- بن بست طولانی

توی زندگی هامون خیلی از کارهایی که می کنیم شبیه "کوچه بن بست" می مونه یعنی خیلی شبیه کوچه هست اما در واقع بن بست هست در واقع چاه عمیق هست اما چون شبیه کوچه می مونه فکر می کنیم خطرناک نیست!

توی زندگی هامون خیلی از "چاه عمیق" می ترسیم اما از " کوچه بن بست" نمی ترسیم  زیرا با کلاس هست زیرا توجیهش راحت تره زیرا می تونی هزار تا سرپوش روش بذاری...

 

پ.ن : یه بحثی را خواستم مطرح کنم اما جرات توضیحش را نداشتم اما برای اهل دل و اهل فن به صورت مجمل توضیح می دهم : " بعضی بن بست ها عریض هستند و خیلی طویل انقدر که تهش معلوم نیست حتی این بن بست ها به اشتباه و یا حتی از روی مکاری و حلیه گری به اسم انبیا و شهدا نام گذاری شدند یادمون باشه این ها چیزی از بن بست بودنش کم نمی کنه!"

پ.ن 2: باور کنیم که "بن بست" همون "چاه عمیق" هست فقط به صورت افقی!!!

پ.ن 3: باور کنیم "بن بست" از "چاه عمیق" خطرناک تره !!! [اینجا]

۶  نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۳۹
صابر
۸  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۰۴
صابر
 
سلام
در "ده کوره" که انگ تاریکی و نفهمی بر پیشانیشان زدیم چقدر روشنایی بودیم؟
چقدر روشنایی را بهشون نشان دادیم
آیا مردمان ده کوره مصداق آیه ی شریف قرآن که می فرماید به قلب هایشان قفل زدیم هستند؟
یا در این تاریکی ما برایشان نتوانستیم شمع روشن کنیم
وقتی بعضی از دوستان نتیجه ی انتخابات این دوره را با زمان حضرت امیر (ع) و داستان غم انگیز حضرت زهرا (س) مقایسه می کنند عرق روی پیشانیم می نشیند و بدنم گُر می گیرد که ای وای ...
چرا چراغی روشن نمی کنم
در خودم که می نگرم بیشتر طلحه و زیبر و عمرعاص و ... اینها می بینم
تا
مالک اشتر و عمار و سلمان فارسی و ....
 
 
وقتی بیشتر زیبر (در بهترین حالت) هستم چگونه می توانم کاری از جنس "انجام" دهم ؟
 
از تحلیل اوضاع به این نتیجه رسیدم که دلی که روشن نباشد و یا حداقل اینکه اتصالش به منبع نور وصل نباشد
نمی تواند در کوره ده چراغی روشن کند
 
پ.ن : گناه کاریم و صفحه ی دلمان را با گناه تیره کرده ایم ، مادر به دادمان برس ..
 
پ.ن 2: نوای گرم از " استاد شهرام ناظری" و شعر از "مجذوب علیشاه" می باشد ( شاعر به هیچ وجه مورد تایید نمی باشد اما شعر زیبایش با نوای استاد بسیار مطلوب است)
۵  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۴ ، ۱۷:۳۵
صابر

 

 دریافت
حجم: 9.6 مگابایت

۷  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۴ ، ۱۹:۲۴
صابر

سلام
یه کانالی با دوستان تشکیل دادیم در تلگرام  به نام :

" انقلابیست"

هدفمون  در مرحله اول نشر پست های منتخب هم وبلاگی ها

و در مراحل بعد کارهای مشترک در فضای مجازی هست

خوشحال می شیم از نظرات شما هم استفاده کنیم

"باشد تا رستگار شویم"

"لینک کانال"

۰  نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۴ ، ۱۹:۰۰
صابر
۲  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۴ ، ۱۸:۱۸
صابر

خیلی سخته که باور کنم فاطمیه اول را

مگر می شود در هفتاد و پنج روز

این همه ظلم و جنایت کرد

به  داغ  دیده ای

که پدرش..

***

پ.ن : این همه تاکید می شود بر بصیرت دلیلش همین هست، مگر تمام مردم مدینه مسلمان نبودند؟ مگر هنوز هفتاد و پنج روز بیشتر از شهادت رسول اکرم صلی الله علیه و آله گذشته؟ مگر اهالی مدینه حضرت علی علیه السلام را درک نکرده بودند؟ پس چرا؟ چرا اینقدر ظلم؟ چرا اینقدر جنایت؟ چرااااااااااا؟؟؟!!!

۲  نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۴ ، ۰۸:۵۱
صابر