نکته صد و نود و نهم : آیین همسرداری اسلامی (دوباره عاشق می شوم) (از اوجب واجبات)
سلام
توضیحات ضروری :
1- خواهشمند است متن را با دقت بخوانید (همرا با تمامی لینک ها ، عکسها ، فیلم ها و...) حدودا یه ربعی از وقتتان را خواهد گرفت اما به نظر حقیر دانستن این مطالب [و یا مرور] خیلی خیلی مهم است.
2- اهل بیان این نوع حرف ها نیستم و زیاد بلد هم نیستم اما ضرورت بحث باعث شد این موضوع را مطرح کنم ان شالله دوستان خودشان پیگیر باشند.
3- خواهشمند است برای درک بهتر مطالب رجوع شود به "تفاوت نیاز و خواسته"
4- با توجه به متن فوق ،شاید شما بفرمایید که مشکل از " نیاز" نیست مشکل از "خواسته" هست ، و من با چشمانی که از خوشحالی برق می زند بگویم: "خدا خیرت بده ... بحث سر همین است با یک سری رابطه ی ساده می توان گفت که عاطفه و احساسات هر فردی نحوه ی ارضای نیازش را مشخص می کند و به خاطر همین است که "نیمرو"ی مادر [همسر] از هزار تا غذا در بهترین رستوران های جهان خوشمزه تر می باشد.)
دلیل اصلی بیان موضوع :
دلیل 1- در سال 1390 در یک جلسه ی خصوصی خدمت یکی از اساتید دانشگاه بودیم که ایشان فرمودند حدود هفتاد درصد طلاق ها به خاطر مشکلات "جنسی و عاطفی" است ...
دلیل 2- ابتدا "دلیل 1" را باور نکردم اما مدتی پیش که به یکی از دوستان قدیم برخورد کرده و متوجه شدم در حال جدا شدن از همسرش است دلیل را سوال و جواب ها خیلی خیلی تکراری بودند :
"درکم نمی کند"- "همش به فکر خودشه"- "من را نمی فهمد"- "ما دو نفر از دو سیاره ی متفاوت هستیم" و... .
این رفیق ما هم خوشتیپ- هم نسبتا پولدار و هم خوش برخورد هست و اما چرا نتوانسته با همسرش رابطه ای پایدار برقرار کند جای سوال دارد؟؟؟
دلیل 3- ترم های آخر دانشگاه [دوره ی لیسانس] بود و ما مانده بودیم و دو واحد معارف جامانده (دنبال استادی می گشتیم که حضور و غیاب زیاد برایش مهم نباشد و دست نمره دادنش خوب!) از قضای روزگار با جناب آقای حجه الاسلام دکتر صادقیان این درس را گرفتیم .کلاس که شروع می شد استاد بیست دقیقه درس می گفتند و بعدش درباره ی مسایل جوانان بحث می کردند یکی از مسایلی که ایشان به آن پرداختند بحث مدیریت رابطه ی جنسی و همچنین نیازهای عاطفی جنس مخالف بود و این شد که ما اکثر جلسات این درس را با کمال میل شرکت کردیم.
دلیل 4- شاید بعضی از دوستان بگویند که این نکات را می توان در دوره ی نامزدی و یا عقد (در یزد چیزی به عنوان دوره ی نامزدی نداریم و کلاً سه دوره ی خواستگاری؛ عقد و عروسی داریم) یاد می گیریم. جواب این گروه از دوستان هم خیلی ساده است "پیشگیری ، بهتر از درمان است"
یعنی اگر شما مطالعه کرده باشی و این ها را فهمیده باشی وقتی در جلسات خواستگاری صحبت می کنی می توانی 20 الی 30 درصد بیشتر نسبت به قبل طرف مقابلت را بشناسی و این یعنی 20 الی 30 درصد انتخاب درست تر. ( البته دانستن این موضوع در ابتدا کمک می کنه شما خودت را بهتر بشناسی و بعد طرف مقابلت را ... )
دلیل 5- جمعه ساعت دو بعد ازظهر مراسم تجلیل از خادمان "هیئت رایه الهدی یزد" بود و ضمن تقدیر از خادمین و خانواده ی آنها ، اقدام به اعطای لوح تقدیر و چند کتاب نمودند که یکی از کتاب ها با عنوان " ...." به نوشته ی "..." ... و این بود ( در ادامه قسمت هایی از این کتاب را مشاهده خواهید کرد)
بیان مسئله 1: انواع نیاز
یه مرد یا یه زن چهار نوع نیاز دارد:
1- نیاز مالی
2- نیاز جسمی (نیازی است فیزیولوژی مثل آب ، غذا ، پوشاک و ... )
3- نیاز جنسی (این نیاز ترکیبی از نیاز جسمی و عاطفی هست اما هیچ کدام از آنها هم نیست )
4- نیاز عاطفی ( نیازی ماورایی که اگر به خوبی [درست] ارضا بشود کلیه نیازهای دیگر را تحت تاثیر قرار می دهد و اگر به خوبی[نادرست] ارضا نشود تمام نیازهای ارضا شده را بی تاثیر می کند)
شاید اگه خواسته باشیم یه نمودار رسم کنیم می شود نمودار زیر :
اگه شما خوب به شکل نگاه کنید متوجه می شوید که هسته ی اصلی " نیاز عاطفی" هست
نیاز عاطفی یه نیاز متفاوت از دیگر نیازهاست (مفهوم نیاز عاطفی در اینجا مستقیما به خانواده که شامل زن و شوهر و فرزندان است اشاره دارد) که خداوند در انسان قرار داده است و با ازدواج کردن به گفته خود خدا این نیاز بیشتر هم می شود "موده و رحمه" ...
اگه باور نداری به این سوال ها جواب بده :
سوال 1: یه پسر [یا دختر] که نیاز های مادی ، جسمی و حتی جنسی خود را تامین می کند چه نیازی به ازدواج دارد؟؟؟ (به قول معروف آبِ ت کم بود نونِ ت کم بود که رفتی ازدواج کردی؟؟؟)
سوال 2: چرا رابطه ی دوستی بین دختر و پسر این همه طرفدار داره؟ (طرف که نیازهای مادی و جسمی را تامین کرده و نیاز جنسی را هم می تواند با بهترین [بدترین] زنان خلیجی و تایلندی و اوکراینی و... تامین کند پس دنبال دردسر می گردد که برود با یه دختر رابطه ی پنهان داشته باشد؟)
سوال 3: شما می دانید که آمار خودکشی در بین قشر مرفه بالاتر است(با توجه به جمعیت اندک) حالا من یه سوال ساده از جوانی که خودکشی کرده دارم : آقای خوشتیپِ پولدارِ محترم، تو که همه ی نیازهایت تامین بوده پس چه مرگت بوده که رفتی خود کشی کردی؟
پاسخ [از دیدگاه حقیر] : آقایان ، خانم ها، پسرها و دخترها ؛ همه و همه در پی "نیاز عاطفی" هستند و سعی دارند این نیاز را ارضا کنند حالا بعضی ها با روش درستِ بلند مدت و بعضی ها با روش غیر درستِ کوتاه مدت. (چند دقیقه روی جمله ی قبلی فکر کنید خواهشا )
توصیه :
1- آقا پسر[دخترخانم] عزیز که زیبایی یه دخترِ پولدار[پسرِ پولدار] چشم تو را کور کرده بعد ازدواج حتی اگه این دخترخانم[آقا پسر] تمام نیازهای مادی-جسمی و حتی جنسی تو را تامین کند اما نتوانی از لحاظ عاطفی با هم ارتباط برقرار کنید اونوقت هست که یا افسرده می شوی (بهترین حالت) و یا با خیانت همسرت تمام احساساتت لگدکوب می شود و آنوقت حاضری بمیری (یعنی تمام نیازهای مادی- جسمی –جنسی را فدا کنی) اما این خیانت را باور نکنی!!! ( البته این حرف توجیه خیانت نیست بلکه ریشه شناسی خیانت هست.)
بیان مسئله 2 :نحوه های ارضا شدن در یک رابطه ی " جنسی-عاطفی"
1- از طریق رابطه ی جنسی-عاطفی آشکار (حال می خواهد "مجاز" باشد مثل رابطه ی زن و شوهری و یا می خواهد "غیر مجاز" مثل رابطه ی دوستی)
2- از طریق رابطه ی جنسی-عاطفی پنهان ( س-ک-س پنهان )
نکته 1- هدف بیان رابطه ی درست است اما استفاده ی صحیح و یا اشتباه از آن مد نظر نیست.
نکته 2- دلیل بکار بردن عبارت "س-ک-س پنهان" نشان دادن خطرناکی و قبح این عمل است.
توضیحات:
شاید همسر شما با شخص خاصی دیگری رابطه ی مخفی نداشته باشد اما ممکن است به دلیل ارضا نشدن ( اکثرا عاطفی) اقدام به س-ک-س پنهان نماید. البته این نوع ارضا شدن ( س-ک-س پنهان) به صورت ناخودآگاه و گاهی اوقات ناخواسته در بین جوانان مذهبی ما هم گسترش یافته است.
جلب توجه کردن، خود را نشان دیدن ، مورد تعریف و تمجید دیگران قرار گرفتن، حس دوست داشتن و اینکه دوستت بدارند و... همه و همه ی اینها نیاز هستند و باید بوسیله ی صحیحی برطرف بشوند و این نیازها را اگر جای دیگری بوسیله ی اشخاص دیگری برطرف نمودی نباید از همسرت انتظار داشته باشی که بتواند نیازهای تو را برطرف کند .
مثال 1- شما اگر گرسنه باشی و بروی بیرون (رستوران، ساندویچی و..) غذا بخوری و خودت را سیر کنی وقتی به خانه می روی اگر مادرت[همسرت] بهترین غذای دنیا را جلوی رویت نگذارد نمی توانی بخوری.... می فهمی یعنی چی؟؟؟؟ شاید دوست داشته باشه بخوری و غذا هم خیلی لذیذ باشد اما شما خودت را سیر کرده ای؟؟؟ تقصیر از غذای مادر[همسر] نیست ، تقصیر از خودِ بی شعورت هست که رفته ای و ...
غذا، هدیه و.. مهم نیست ، مهم عشق نهفته در آن است
مثال 2- از صبح تا ساعت 3 بعداز ظهر با همکارانت[آقا و خانم] صحبت کرده ای ، گفتید و خندیده اید ، وارد خانه که می شوی هر چقدر هم همسرت سعی کند با تو ارتباط کلامی برقرار کند امکان پذیر نیست[دلیلش هم خیل واضح است هر فردی ظرفیت خاص خودش را دارد مثلا ممکن هست ظرفیت شما 100000 کلمه باشد اما وقتی سرکار با همکاران و مشتریانت 150000 کلمه صحبت کردی معلومه که نه تنها حوصله ی حرف زدن را نداری بلکه به اندازه ی 50000 کلمه ی اضافه ای هم که صحبت کرده ای ، خسته ای و...
نتیجه ی مهم 1- با همسرت حرف بزن "لینک" این کلمات پرارزش(البته به نظر ماها کم ارزش) موجب ارضای نیازهای عاطفی، روانی و حسی همسرت می شود و همچنین به ایجاد یه رابطه ی عمیق کمک می کند(برادرِ[خواهرِ] مومنِ من ، همسرت با خواهرت[برادرت] و مادرت [پدرت] فرق می کند در نتیجه جنس محبتی هم که نیاز دارد هم فرق می کند، شما از مادر و خواهرت [پدر و برادرت] به خاطر کمک و کارهایی که برایت انجام می دهی تشکر می کنی و نیازی به ابراز علاقه های شدید دیگری نیست اما ابزار علاقه به همسرت ازتشکر کردن مهم تر است می میری اگه به همسرت به جای اینکه بگی : "دستت درد نکنه ، ممنون از لطفت" ؛ بگویی : " دوست دارم عزیزم تو با همین کارات من را عاشق و دیونه ی خودت کردی". حالا وجداناً قضاوت با خودتون تاثیر کدام حرف در همسرتون بیشتر هست؟؟؟؟ )
نتیجه ی مهم 2- با زن[ مرد] نا محرم زیاد حرف نزن زیرا تو می توانی جملات محدودی در یک روز بیان کنی ؛ سهم همسرت را با زنان[مردان] نامحرم و خدای ناکرده با زنان[مردان] "..." به مشارکت نگذار (این کلمات حق همسرت هست ، می فهمی؟؟؟؟ حق الناسه...) و اگر این کار را کردی بدان که با شیطان شریک شده ای و چه بد شریکی است شیطان. (شیطان تا تمام دینت را ازت نگیرد رهایت نمی کند.)
بیان مسئله 3- مشکل سخت افزاری ، مشکل نرم افزاری
3-1- مشکل سخت افزاری
شما وقتی مریض [زانو درد، کمر درد، سردرد و...] می شوی چیکار می کنی ؟؟؟
در رابطه ی جنسی هم ممکن هست به مشکل برخورد کنی ، این که خجالت نداره بلند شو برو دکتر متخصص و مشکلت را حل کن نه اینکه خجالت بکشی و نتونی یه رابطه ی موفق و درست جنسی داشته باشی و یا بدتر اینکه خودت خواسته باشی به روش های غیر علمی مشکلت را حل کنی و بعد هم مشکلات بعدش ...
مثال : آموزش سربازی که بودیم (نیروی انتظامی) مربی " مواد مخدر " ضمن بیان خاطره ای از همه ی ما خواست که دررابطه با مشکلات جنسی اقدام به خود درمانی نکنیم و مشکلات را با پزشک متخصص درمیان بگذاریم.(ایشان تاکید می کرد که روی تبلیغات ماهواره هم حساب باز نکنیم)
خاطره ی مربی "مواد مخدر" (خلاصه و بدون بیان جزییات):
یه دختر –پسر دانشجو(غیر یزدی) که نامزد هم بودند در یزد زندگی می کردند(خانه ی استیجاری) از لحاظ مالی هم مشکلی نداشتند اما از لحاظ جنسی مشکل داشتند و ... کار به جایی می کشد که دختر خانوم برای داشتن یه رابطه ی بلند مدت پیشنهاد استفاده از یه قرص [به توصیه ی یکی از دوستان] را می دهد و آقا پسر برای اینکه بتواند مشکل را حل کند قبول می کند و لیلی و مجنون داستان قرص را می خورند و القصه می تواند اولین رابطه ی جنسی "موفق" و "کامل" با نامزدش را تجربه کند و هم دختر از این رابطه راضی و هم این پسر ....[قبلا این رابطه ی جنسی داشتند اما به دلیل مشکل آقا پسره کوتاه و ناموفق بوده است] و دومین رابطه ی موفق و کامل و سومین رابطه ی موفق و کامل و...
توجه : رابطه ی جنسیِ"موفق" و "کامل " تعریف دارد بروید بخوانید ....
سوال : شاید شما بپرسید : "این که خیلی خوبه... مشکل از کجاست؟" و یا بفرمایید :"هدف رفع مشکل این دو نفر بوده که حل شده است خدا راشکر"
نکته ضروری : شما فرض کنید لذت یک رابطه ی جنسی موفق 200 واحد باشد و لذت نعشگی و خماری حاصل از مصرف شیشه 400 واحد . حالا با این فرضیه خاطره ی فوق را تحلیل می کنیم ( البته مربیِ محترم اعداد دقیق را بیان کردند که متاسفانه فراموش کردم)
پاسخ (با توجه به نکته ی ضروری) : اون قرصی که دختر خانم به آقا پسره داده و خودش هم خورده بود نوعی شیشه بوده است تا دیروز این دونفر با رابطه ی ناقصی که داشتند حدود 50 واحد لذت می بردند و امروز با لطف استفاده از این قرص موفق شده اند 200 واحد لذت از رابطه جنسی خود به اضافه ی 400 واحد لذت قرص (200+400=600)
این بدان معناست که زوجی که تا دیروز 50 واحد لذت می بردند حالا 600 واحد لذت می برند یعنی 12 برابر بیشتر(12000 درصد بیشتر) اون هم فقط با یک قرص ده هزار تومانی؛ مشکل هم از همین جا شروع میشه یعنی اگر این زوج مشکلات جسمی خود را بعدا به روش علمی برطرف کنند و بتوانند یک رابطه ی جنسی "موفق و کامل" داشته باشند حداکثر 200 واحد لذت می برند یعنی یک سوم رابطه با استفاده از قرص ، اگر هم فقط قرص مصرف کنند حداکثر 400 واحد لذت می برند یعنی دو سوم مصرف همراه با رابطه ی جنسی؛ انسان هم یک موجود تکامل خواه و...
نتیجه : شما بعد از حدود دوماه یک زوج معتاد به شیشه دارید که یکی از آنها تزریقی و دیگری هم بستری بیمارستان و... ؛ به خاطر اینکه به نصیحت یکی از دوستان و بدون مشورت با پزشک متخصص اقدام به خود درمانی کردند(البته باز هم تاکید می کنم خاطره ی استاد خیلی کامل تر و البته تلخ تر از این هست ...)
توجه : در یزد یه مرکزی در بیمارستانی هست به نام سکسوتراپی که به صورت تخصصی این مشکلات را مرتفع می کند.
توجه توجه : شما اگه مشکلات سخت افزاری را حل کردی اما نتونستی مشکلات نرم افزاری را حل کنی ؛ همسرت احساس "برده ی جنسی بودن" بهش دست می دهد.
3-2- مشکلات نرم افزاری
برادرِ مومنِ من [خواهر مومن] یاد گرفتن نحوه ی برخورد با همسرت از الزامات زندگی است. جنس این رابطه با دیگر رابطه ها متفاوت تر است و باید اطلاعات کافی در این زمینه داشته باشی . نه اینکه این مهارت را در مسیر اشتباه و خدایی ناکرده برای اغفال دیگران استفاده کنی بلکه برای این هست که در زندگی خودت استفاده کنی و بتوانی یک خانواده ی سالم و پویا (اصلی ترین رکن جامعه ی اسلامی) داشته باشی. برای زندگی خودت دو تا کتاب بخون، به کلاسهای مربوط برو ، از اساتید و متخصصین سوال کن و ...
اعتراف:
من بدین وسیله اعلام می کنم بعضی از نکات را اصلا یاد نگرفته بودم و یا اشتباه فهمیده بودم (فاجعه) و به همین دلیل چند مثال برای نمونه می آورم.
مثال 1-(قبلا اصلا بلد نبودم )
نامه ی حضرت امام(ره) به همسر مکرمه شان
مثال 2-(اشتباه یاد گرفته بودم)
قبلا فکر می کردم باید پول را بدهی به همسر و بگویی برو خوش باش!!!
مثال 3: (بلد بودم اما نمی دونستم چقدر مهم هست)
30 ثانیه وقت نیاز داره جوراب را بذار داخل سبد ، لباس هم جالباسی ...
مثال 4:( نمی دانستم)
مثلا شما برای هدیه برید یه مغازه بگید آقا می خوام لاک و ماتیک و... بخرم(خنده داره اما مجبوریم دیگه!!!)
مثال 5: (تا حالا بهش فکر نکرده بودم)
شوخی هم حد و اندازه داره آقااااا
***
پ.ن : "نیاز عاطفی" یه نیاز ماورایی هست و اگه دقت کردین خدا و پیغمبر به جوانی که نمی تواند ازدواج کند "تقوا" را توصیه می کنند که جنس تقوا هم ماورایی هست ...
پ.ن 2: "نیاز جنسی" همون طور که گفته شد ترکیبی از نیاز عاطفی و جسمی می باشد اما نکته ی بسیار مهم این است که اگر شما رابطه ی عاطفی را ازش حذف کنید چیزی تحت عنوان "برده ی جنسی" شکل می گیرد .
پ.ن 3: با توجه به نکته ی بالا می توان یک نتیجه ی مهم و اساسی گرفت آنهایی که دنبال رابطه ی نامشروع (دوست پسر-دوست دختر) می روند یه جورایی چاشنی عاطفه را همراه ارضای نیاز جنسی دارند و این موجب لذیذ شدن غذا می شود
پ.ن 4: روی صحبتم با بعضی از دخترها [و پسرها]یی هست که کاسه ی گدایی محبتشون را در خونه ی هر نامردی می برند : خواهر [و برادر] عزیزم شما نه زیاد خوشگلی و نه زیاد در عشق بازی حرفه ای ، دلیل انتخاب تو همان نجابت و پاکی تو هست و گرنه یه دختر هرزه ی بلوند هم از تو خوشگل تره و هم حرفه ای تر... اون چیزی که اون دختر هرزه نمی تونه ارضا کنه "نیاز عاطفی" هست .
پ.ن 5: ما یزدیها یه مثال داریم که می گوید " اگر هوس است ، یکبار بس است"
یعنی اگر " نیاز جنسی" فقط از جنس "نیاز جسمی " باشد باید به راحتی ارضا شود مثل گرسنگی که با غذا خوردن ارضا می شود اما اگر "نیاز عاطفی" را درگیر "نیاز جنسی" کنیم ارضا کردنش سخت می شود زیرا همه چیز را می شود با مادیات خرید الا عاطفه و احساس ...
پ.ن 6: بحث محرم و نامحرمی در فضای مجازی را نیز می توان در همین حیطه جا داد و راجبش بحث کرد.
پ .ن 7: شاید وسیله ی امتحان شما همسرتان باشد این دلیل نمی شود که خودتان را کنار بکشید . مثلا اگر همسرتان شما را کتک می زند دلیل ندارد شما هم بایستید و کتک بخورید و بعد بگویید خدایا این تقدیر من است و من بوسیله ی همسرم امتحان شده ام ... هرگز .... هرگز .... شما باید در یک دوره ی زمانی بلند مدت همراه باصبر و محبت و همچنین یادگیری تکنیک های زندگی اقدام به مرتفع کردن این مشکل نمایید( مثلا اگر شما روزی 5 بار از همسرتون کتک می خوردید باید طوری زندگی کنید که بعد از 5 سال، سالی پنج بار کتک بخورید!!!!! J )
پ.ن 8: یک دعا برای تمام جوانان مومن " لینک"
پ.ن 9 : بخوانید : "داماد علوی-عروس فاطمی"
پ.ن 10: تکمیل خواهد شد ...