خسته ی تنها

حرف هایی که نباید گفته شوند ولی باید نوشته شوند
**************

قد افلح المومنون
"باشد تا رستگار شویم"

***
در حیرتم که چه نویسم
روی سخنم با کیست؟
با خفته است یا بیدار؟
اگر خفته است
خفته را خفته کی کند بیدار؟
و اگر بیدار است
بیدار در کار خود بیدار است!
وانگهی نویسنده چه نویسد
که خود نامه سیاه
و از دست خویشتن در فریاد است.

پیری و جوانی چو شب و روز برآمد
ماشب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم.

علامه حسن زاده آملی
*****

بعضی از لحظات زندگی ام را دوبار زیسته ام.

یکی آنگاه که آنها را زیسته ام

و دیگر، آنگاه که آنها را نوشته ام.

به یقین،

آنها را هنگام نوشتن عمیقتر زیسته ام.

[یادداشت ها/شارل بودلر]

رهنمودها
نکته های مهم
آخرین نظرات
  • ۱۹ آبان ۹۷، ۰۶:۵۳ - برف دونه
    دقیقا
تقویم کاری
جستجو در سایت مقام معظم رهبری

۱۰۱ مطلب با موضوع «توبه» ثبت شده است

سلام

دیروز توی یکی از جلسه های مهم زندگیم بودم و داشتم درمورد خودم توضیح می دادم که ناگهان این جمله را دهان مخاطب مقابلم شنیدم : " مشک آنست که خود  ببوید نه آنکه عطار بگوید..."

یکه خوردم و ترسیدم از خودم. می دونید چرا؟

ما کارهایی که انجام می دهیم اغلب دو گونه هست : 1- درست  2- نادرست؛ تکلیف کارهای نادرست که معلومه ، باید توبه و جبران کنیم .

اما کارهای درست، به نظرم بدبختی تمام بشر به خاطر کارهای به " ظاهر درست" و حتی " کاملا درست" هست، کارهای به ظاهر درست که تکلیفش مشخص هست، ظاهری خوب اما باطنی نادرست می شود "ریا" و "نفاق"؛  کارهای کاملا درستی که انجام می دهیم اما موجب "عُجب" و"کبر" شود نتیجه اش می شود یک کار غلط! (یعنی کار درستمون موجب غرورمون میشه)

 

پ.ن : ما باید دو تا توبه کنیم، یکی برای کارهای غلط، یکی هم برای کارهای درستی که تا آخر کار "اخلاص" در آنها را رعایت نکردیم.

پ.ن 2: هرگاه دیدیم در صحبت هایمان زیاد " مَن ... مَن" می کنیم بدونیم که "منیت" بر ما حاکم شده است و یادمون باشه که یک "عبد" هیچوقت "من" نمی گوید.

پ.ن 3: دعا کنیم در حق همدیگر تا با یک عالمه "کار خوب" به جهنم نرویم بلکه با اندکی "اخلاص" وارد بهشت و همنشین "اهل البیت" شویم"

پ.ن 4: چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم 5 [کلیک نمایید]

 

پ.ن 5:  چه کسی ما را برای نماز شب بیدار می کند؟ [کلیک نمایید]

۳  نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۵ ، ۱۸:۱۳
صابر

عمر برَف است و آفتاب تموز

اندکی ماند و خواجه غَره هنوز

سعدی

 

بیایید باور کنیم که انسان جاوادانه هست و دنیا فانی

پس برای فانی، جاودانه را فنا نکنیم!

 

پ.ن : به بیان دیگر، ما باید از دنیا استفاده کنیم نه دنیا از ما. دنیا چه بخواهیم چه نخواهیم می گذرد و ما می مانیم و ...

۵  نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۵ ، ۱۹:۳۷
صابر

سلام


توکل به معنای واقعی دارای دو بال [مشخصه بارز] هست که اگر این دوبال باهم و هماهنگ نباشند امکان پرواز وجود نداره و "توکل" نمی تونه انسان را به خدا برسونه

این دو عامل عبارتند از : 1- رضا 2- حرکت


"رضا" به معنای رضایت قلبی داشتن و آرامش درونی 

"حرکت" به معنای تلاش در مسیر رشد


به زیان عامیانه خودمون اگه خواسته باشیم بیان کنیم میشود : 

" فردی که توکل داره فردی هست که خیلی پرتلاش هست و خیلی هم آروم و باطمانینه هست"


حالا شما می تونید سایر یک ویژگی های یک فرد متوکل را از دو شاخصه "رضا" و "حرکت" استخراج کنید مثل :

عزت نفس، شاد بودن، محبت داشتن، عدم وابستگی به دنیا و ....


پ.ن : یه چیزی که حقیر از دین یاد گرفتم و اون را به عنوان اصل برای محک زدن سایر فرعیات استفاده می کنم اصل "حرکت" هست، یعنی اگه احکام دین موجب حرکت آگاهانه بنده در سطح فردی و اجتماع شود این حکم درسته اما اگه ما را تشویق کرد به گوشیه نشینی و عزلت و ... یا ما داریم حکم را اشتباه اجرا می کنیم یا حکم خوب برای ما بیان نشده یا حتی حکم اشتباه هست

مثلا این همه قرآن، ائمه و صالحین به تفکر، چله نشینی و ... سفارش می کنند اگه این تفکر به حرکتی در طی سبیل منجر شد معلوم میشه این تفکر اثر داشته اما اگه ما را گوشه نشین کرد معلوم میشه ما خوب فکر نکردیم، چله نشینی مون اشکال داشته 


پ.ن 2: همیشه "حرکت" به معنای حرکت فیزیکی نیست گاهی حرکت به معنای "سکوت" هست مثال این مورد را می تونید در حرکت ائمه معصومین ملاحضه فرمایید.


پ.ن 3: و اما بصیریت ....


پ.ن 4: سطور فوق بر اساس تفکر، مطالعه و سوال حقیر از اساتید نوشته شده است و ممکن هست ناکامل باشه، خوشحال می شوم حقیر را در این راه راهنمایی کنید

۱  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۵ ، ۲۰:۲۷
صابر

سلام

امروز توی ماشین نشسته بودم ناخودآگاه شروع کردم به زمزمه دعای " یاعلی یاعظیم ..." و چشمانم خیس شد

دلم گرفت ، حسرت ماه رمضانی که گذشت به دلم مونده، خیلی بیشتر می تونستم استفاده کنم خیلی بیشتر ..


وقتی پارسال از سفر 15 روزه "پیاده روی اربعین" برگشتیم همین حس را داشتم

سال 93 وقتی عاشورا کربلا بودیم و بعد که داشتیم برمی گشتیم همین حس را داشتم

اردیبهشت سال 92 وقتی برای آخرین بار می خواستیم در مسجد الحرام طواف کنیم همین حس را داشتم

بی اختیار اشک می ریختیم، نمی خواستیم جدا بشیم، حس خوبی داشتیم یه حسی که نمیشه بیان کرد


و حسرت استفاده نکردن از زمان هایی که از دست رفت ...


دوستان، امشب شب اول محرم هست

آخر محرم نشه و ما هیچ تغییری نکرده باشیم!

آخر محرم نشه و دلمون همون دل پرگناه سابق باشه!


هنوز وقت هست، بیاید شروع کنیم

برای شروع و اذن گرفتن هیچ کس بهتر و مهربان تر از حضرت مادر سلام الله علیها نیست ....


بیاید برای همدیگه دعا کنیم تا عاقبت به خیر بشیم

تا همیشه نوکر اهل البیت بمونیم

تا رستگار شویم ...

۳  نجوا موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۹۵ ، ۱۹:۱۵
صابر
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۵ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۱۴
صابر

إِلَهِی
کَأَنِّی بِنَفْسِی وَاقِفَهٌ بَیْنَ یَدَیْکَ

وَ قَدْ أَظَلَّهَا حُسْنُ تَوَکُّلِی عَلَیْکَ
فَقُلْتَ مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ تَغَمَّدْتَنِی بِعَفْوِکَ

خدایا...
گویى من با همه هستی ام در برابرت ایستاده ام،
درحالیکه حُسن اعتمادم به تو، بر وجودم سایه افکنده است،
و آنچه را تو شایسته آنى بر من جارى کرده ای و مرا با عفوت پوشانده ای


دریافت
مدت زمان: 32 ثانیه 

۰  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۵ ، ۲۰:۵۰
صابر
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۲ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۴۷
صابر

۳  نجوا موافقین ۴ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۰:۰۶
صابر

سلام

وقتی استرس می گیرم و یا خیلی خیلی خسته می شوم، در بعضی از قسمت های بدنم زودتر علائم این خستگی و استرس را نشان می دهد، مثلا دندون هایی را که پر کردم دوباره شروع می کند به درد گرفتن و یا زانوی پای چپم ( که سال ها قبل توی فوتبال ضربه خورده بود) شروع می کنه به وِزوِز کردن و یا ... من همیشه مواظب زخم و دردهای قدیمی هستم چون ممکنه در شرایط حساس دوباره کار دستم بده و ....

گناه مثل زخم می مونه و شیطون هم خیلی خیلی زرنگ

شرایط که سخت میشه آدم را وسوسه می کنه بره به سمت گناه قبلا انجام می داده

مثلا فردی رشوه می گرفته ولی حالا توبه کرده، شرایط زندگیش سخت میشه و بی پولی بهش رو میاره و اینجاست که شیطون طرف را تحریک می کنه  " نه به دزدی کردن و یا اخاذی بلکه تشویقش می کنه به رشوه گرفتن و هزار دلیل میاره مثل اینکه : " تو قبلا هم انجام دادی و اتفاقی نیافتاده، حالا رشوه را بگیر بعدا توبه می کنی و ..."

 

باور کنیم گناه نکردن خیلی آسون تره تا توبه کردن و حفظ توبه

برای نویسنده سطور دعا فرمایید زیرا روح و جسمش پر شده از زخمِ گناه؛ دعا کنید در ماه رجب توفیق توبه نصیبش گردد و بتوانند بر توبه هایش بماند

 

۴  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۱ ۰۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۲۵
صابر

هیچ  وقت شده بوی بدی بدی؟ مثلا بوی عرق، روغن پیاز یا مثلا بد جوراب (!!!) یا دهنت بوی بدی بده مثل وقتی که روزه هستی و یا وقتایی که ماهی و یا سیر خورده باشی؟


*خودت چیکار می کنی؟

**اطرافیانت چیکار می کنند؟

***اگه با دوستت که بوی بدی میده برخورد کنی چیکار می کنی؟


وقتی گناه می کنیم بو می گیریم ، گناه بوی تعفن داره، بوی باتلاق؛ اما قربون خدا برم نه که ستار العیوب هست؛ نه که رحمان و رحیم هست؛ نه که بندگانش را دوست داره و نمی خواد آبروشون بره نمی ذاره بوی بد گناهمون همه جا بپیچه و همه بفمند که چه بنده ی گنهکاری هستیم اما خودمون که بوی بد گناه خودمون را که حس می کنیم باید فکری به حالش بکنیم باید این بوی بد را برطرف کنیم و عطر خوبی به خودمون بزنیم تا بتونیم یه بنده ی کوچیک برای این خدای بزرگ و مهربون باشیم.

 

پ.ن : بهترین راه برای برطرف کردن بوی بد، توبه هست. (تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل)

پ.ن 2: بهترین عطر، عطر گل یاس هست (تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل)

پ.ن 3: همسر آدم از اولین افرادی هست که بوی گناه را حس می کنه! (تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل)

پ.ن 4: مراسمات هفتگی هیئت یعنی خودمون را در معرض عطر بهاری گل نرجس قرار دهیم. (تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل)

۳  نجوا موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۴ ، ۲۲:۳۱
صابر

این مطلب را از اینستاگرام خانم " نفیسه سادات موسوی” نشر خواهم داد

ایشون در این پست یک بیت شعر در مورد سکوت نوشته اند

و از دوستانشون خواستند بیت های سکوت را 

در کامنت ذیل همین مطلب نشر دهند

کامنت ها جالب هستند

بسیار جالب

" اینجا "

۰  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۴ ، ۰۵:۴۹
صابر

سلام

اغلب موارد اون فردی که می تونه بهترین باشه

همون فرد می تونه بدترین هم باشه

و

تو برای فردی که می تونی بهترین باشی

می تونی بدترین هم باشی ...

و این یک تناقض نیست این بستگی به رفتار، شناخت از خود و طرف مقابلت داره!

مثال :  استاد راهنمایی که می تونه بهترین استاد راهنما باشه، قابلیت تبدیل شدن به بدترین و وحشتناک ترین استاد راهنما شدن را داره!

مثال 2: در مورد فامیل و اقوام هم این اتفاق زیاد می افتند، طرف سی سال بهترین رفیق بوده!! سی سال بعد بدترین آدم دنیا (مشاهده شده است!)

پ.ن : هنوز که هنوز هست وقتی می خوان در فامیل رفاقت را مثال بزنند اون دو نفر در مثال 2 را بیان می کنند.

۵  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۴ ، ۱۹:۵۷
صابر

سلام

مانده بودم چطور خودم را به امام رضا علیه السلام معرفی کنم، این فسمت زیارت حرف دل من را زده بود [ تشریف ببرید ادامه ی مطلب]

۶  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۴ ، ۲۱:۱۸
صابر

                          

شما را دعوت می کنم به خواندن " یک روز بارانی"  از " این روزهایم" که یکی از بزرگان به ایمیلم ارسال کرد و با اجازه نشرش می دهم. پس همین الآن تشریف ببرید ادامه مطلب...

۳  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۲۰
صابر

سلام

شب های قدر ، شب های ارزشمندی است. بیایید پر ارزش ترین کارها را انجام دهیم.

مثلا صد رکعت نماز، نماز هفت قل هو الله ، قرائت سوره های قران کریم، جوشن کبیر، جوشن صغیر، دعای مجیر ، قران به سر گذاشتن و .....

اگر خواسته باشیم موارد فوق را انجام دهیم، شاید تمام وقت ما را بگیرد ، مراقب باشیم ارزش مند ترین عمل یادمان نرود، "تفکر و توبه" 

سعی کنیم در این شب های عزیز مدتی به تفکر بپردازیم که نتیجه ی آن حتما توبه خواهد بود.

در این شب های عزیز و ارزشمند، بیایید برای همدیگر دعا کنیم بویژه برای عاقبت به خیری ...

" باشد تا رستگار شویم"

۵  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۴ ، ۰۳:۳۵
صابر

سلام

می خواستم به صورت مبسوط از زندگی نامه و اتهامات آقای "مجید جعفری تبار" بنویسم اما با توجه به این که حکم قضایی ایشون (اعدام خود ، همسر و ..) هنوز قطعی نشده است، مطلب را تا دریافت اطلاعات معتبر و  متقن خلاصه می کنم.

 

مراقب باشیم، مواظب باشیم و.... جناب جعفری تبار با این همه سابقه و تجربه و سطح علمی و... کارش به جایی می رسه که حکم اعدام خودش و همسرش صادر می شود، ما که سهله ... [واقعا از بیان بعضی از اتهامات خجالت می کشم مثل زنا و ...]

مراقب خودمان باشیم

مراقب عقایدمان باشیم

مراقب اطرافیان باشیم

 

 "باشد تا رستگار شویم"

۲  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۴ ، ۲۲:۳۸
صابر

سلام

امیدوارم از " رمضان المبارک " حداکثر بهره را ببریم و همه ی سال در زیر سایه ی اهل البیت باشیم. حدودا یک سال پیش بود که "خسته ی تنها" را در ماه مبارک احیا کردم و با عنایت اهل البیت و به تدریج ان شالله بتوانیم به اهداف مورد نظر دست یابیم.

 

در این پنجاه مورد اخیر عنوان های زیر ادامه و یا اضافه شده است.

1- " چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم" ( با هدف مبارزه و تربیت با هوای نفس)

2- " خدا" (که نسبت به تکرار ؛ الف خدا هم تکرار می شود)

3- "این روزهایم" (مطالبی از هم وبلاگی ها که فکر می کنم در سبک زندگی ما موثر خواهد بود.)

4- قسمت "رهنمود ها"، در سمت چپ سایت که به صورت چند رسانه ای خواهد بود.

5- قسمت "اینستاگرام"، که پست های منتخب از اینستاگرام را نشر داده خواهد شد.

6- منتظر "نجوا"های شما هستم.

پ.ن : قرار است مطالب "رمزدار" بعد از آرشیو شدن رمزشان برداشته شود اما اگر احیانا مطلبی رمزدار ماند شک نکنید که رمزش همان 1235 می باشد.

پ.ن 2: "باشد تا رستگار شویم"

" لطفا بر روی عناوین کلیک نمایید"

نکته

عنوان

ارزش

نکته

عنوان

ارزش

250

مرور می کنیم 4

✔✔✔

275

این روزهایم [پولدار شدمD:]

251

حَوِّل حالِنا اِلا اَحْسَنِ الحالَ

276

چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم9 [پیلاتس]

✔✔

252

چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم 4

✔✔✔

277

چایی نبات انتقاد

✔✔✔

253

چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم 5

✔✔

278

خداااااااااااا [چشم های بارانی]

254

آیینه خانه

279

زندگی می کنیم ؟

✔✔

255

چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم 6

✔✔

280

چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم 10

256

خداااااااا [غریبِ قریب]

✔✔✔

281

و هنوز زنده‌ام... 

✔✔✔

257

خدااااااااا [بندگانِ من]

✔✔✔

282

به کجا می رویم؟

258

 دست های تنها 

283

کمپ پیامبر

259

چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم 7

✔✔✔

284

این روزهایم[فانتزی های عاشقانه]

✔✔

260

چرا نمیای؟!!

✔✔✔

285

مناجات شعبانیه

261

چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم 8

✔✔

286

 مراقب باشیم

✔✔

262

خداااااااااا [حایل]

✔✔

287

مناجات شعبانیه 2

263

چگونه گرگ شویم!!! 

✔✔✔

288

مناجات شعبانیه 3

264

خدایا مواظبت هستم...

✔✔

289

جهاد اقتصادی 

265

این روزهایم [جزای نیکی]

✔✔✔

290

مناجات شعبانیه 4 [دل-زبان-نگاه]

✔✔✔

266

خداحافظ

291

مناجات شعبانیه 5

267

این روزهایم [یه خاطره از اون روزا]

✔✔✔

292

مناجات شعبانیه 6

268

مبارزه با زندگی های نابود شده

✔✔✔

293

هنر :)

✔✔

269

این روزهایم [نی نای نای - صلوات]

✔✔✔

294

سربازی امام زمان

✔✔

270

گزارش یک جلسه امتحان

295

 سقوط یک فرشته 

✔✔✔

271

این روزهایم [سوره شدگیِ خیار! یا ما مادرهای شکارچی!]

✔✔✔

296

خدااااااااااااا [اسراف در گناه]

✔✔

272

درندگی ثروتمندان

297

غواصان دریادل و خط‌شکن

273

درست حرف زدن و حرف درست زدن

✔✔

298

شرط لازم، شرط کافی و هنر در عرصه ی بندگی ...

✔✔✔

274

یه راه ساده!!

✔✔

299

چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم 11 [لذت نعشگی]

✔✔✔

 

 

۴  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۴ ، ۰۰:۰۰
صابر

سلام

هدف متن ذیل، ایجاد ارتباط بین ، شرط لازم، شرط کافی و هنر است در عرصه ی بندگی ...

شناخت وظیفه شرط لازم برای بندگی هست، یعنی اینکه باید ببینیم در شرایط کنونی وظیفه ی ما چیست؟

( اون دنیا از ما نمی پرسند چقدر کار خوب انجام دادی ؛ می پرسند کارهایی که باید انجام می دادی را انجام دادی؟ مثل این هست که وظیفه ی شما نون گرفتن برای خونه باشه و انوقت شما بروید سه کیلو کوجه و پیاز و ... اینها بگیرید!!!  شما کار خوبی انجام دادید اما وظیفه ی اصلی شما خرید نون برای خانه بوده است، مادر [همسر] از شما می پرسند نون چی شد؟؟؟؟)

درست انجام دادن وظیفه شرط کافی است ، یعنی این که شما بعد از شناخت وظیفه آن را به بهترین نحو ممکن انجام دهید. شاید سوال برای شما ایجاد شده باشد که ربط شرط لازم و کافی به "هنر" چی هست؟؟

در شرایط پر ابهام "هنر" یک انسان این است که بتواند هرچه سریعتر وظیفه را تشخیص دهد و بتواند با "هنر" وظیفه را به بهترین نحو ممکن انجام دهد.

مثال : شما در یک شرایطی قرار می گیرید که نمی دانید الآن باید "سکوت" کنیدو یا "امر به معرف و نهی از منکر" انجام دهید، شناخت این که در این "لحظه" کدام وظیفه شما هست؛  هنرِ تشخیصِ وظیفه است. و بعد نحوه ی "امر به معروف و نهی از منکر" خیلی مهم است ، هنر در این است که شما به نحوی امر به معروف کنید که بالاترین تاثیر را در فرد بگذارد.

 

پ.ن : به نظر حقیر مشکل اصلی بچه مذهبی ها، هنر انجام دادن وظیفه است. بسیاری از فعالین، وظیفه ی خود را به درستی تشخیص داده اند اما نمی توانند این وظیفه را به درستی انجام دهند زیرا هنر انجام دادنش را یاد نگرفته اند و به همین سادگی یک نقطه قوت اساسی را تبدیل به نقطه ضعفِ عمیق می کنیم.

 

۱  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۴ ، ۰۰:۰۰
صابر

﴿بسم الله الرحمن الرحیم

قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلی‏ أَنْفُسِهِمْ

لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ

إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ

بگو : ای بندگان من که با شرک یا ارتکاب گناهان دیگر بر خویشتن ستم کرده اید ،

مبادا از رحمت خدا ناامید شوید;

چرا که خدا همه گناهان حتی شرک را در صورتی که توبه کنید می آمرزد .

همانا اوست که بسیار آمرزنده و مهربان است .

﴿زمر-53

Say : "O My servants who have transgressed against their souls!  despair not of the Mercy of Allah.  for Allah forgives all sins: for He is Oft-forgiving, Most Merciful.

۳  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۰۰
صابر
۱۲  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۴ ، ۰۰:۰۰
صابر

إِلَهِی وَ أَنَا عَبْدُکَ وَ ابْنُ عَبْدیِکَ قَائِمٌ بَیْنَ یَدَیْکَ مُتَوَسِّلٌ بِکَرَمِکَ إِلَیْکَ

معبودا، اینک منم بنده تو و زاده دو بنده تو. در پیشگاهت ایستاده‌ام و به بزرگواری و بخشندگی‌ات توسل جسته‌ام.

 

إِلَهِی أَنَا عَبْدٌ أَتَنَصَّلُ إِلَیْکَ مِمَّا کُنْتُ أُوَاجِهُکَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْیَائِی مِنْ نَظَرِکَ وَ أَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْکَ إِذِ الْعَفْوُ نَعْتٌ لِکَرَمِکَ

معبودا، منم بنده‌ای که از سرِ شوخ‌چشمی در پیشگاه تو گنه کردم، و اینک از تو عفو خواهم؛ زیرا که عفو، صفتِ بزرگواری و بخشندگی توست.

 

إِلَهِی لَمْ یَکُنْ لِی حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیَتِکَ إِلا فِی وَقْتٍ أَیْقَظْتَنِی لِمَحَبَّتِکَ وَ کَمَا أَرَدْتَ أَنْ أَکُونَ کُنْتُ فَشَکَرْتُکَ بِإِدْخَالِی فِی کَرَمِکَ وَ لِتَطْهِیرِ قَلْبِی مِنْ أَوْسَاخِ الْغَفْلَةِ عَنْکَ

معبودا، مرا توانی نیست که بدان از چنگ گناهانم گریزم، مگر وقتی که تو با محبتت بیدارم کنی و آن سان شوم که تو خواهی؛ پس سپاست گویم از آن رو که مرا به [دریایِ] کرمت درآوردی و دلم از پلیدی غفلت از حضرت تو زدودی.

پ.ن : برگرفته از "پاتوق بچه شیعه ها"

نکته دویست و هشتاد و پنجم : مناجات شعبانیه

۳  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۴ ، ۰۰:۰۰
صابر
۴  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۴ ، ۰۰:۰۰
صابر

" اگر من کشته شدم و تو خواستی پیش خانواده ات برگردی از نظر من ایرادی ندارد ،

فقط مراقب فرزندانمان باش و از آنان به خوبی مراقبت کن...

همان طور که خودت هم می دانی ،

تو را مثل "چشم " خود می دانم

و با ارزش ترین چیزی هستی که من در این دنیا دارم.

اگر بعد از من خواستی بافرد دیگری ازدواج کنی،

از نظر من ایرادی ندارد،

اما بدان من واقعا دوست دارم که تو در بهشت هم همسر من باشی.

می دانی که زنانی که دو بار ازدواج کرده اند

 در روز قیامت به آنها حق انتخاب اینکه می خواهند

با کدام همسرشان زندگی کنند، داده می شود."


پ.ن : حتما این "لینک" را بخوانید. [منبع اصلی خبر]

پ.ن 2: بهتر نیست مراقب عقاید خودمان باشیم، شاید همه ی ظاهر دین را فهمیده باشیم اما باطن دین را نه....

پ.ن 3: بخوانید این "لینک" را ...

پ.ن 4: بابت عکس معذرت می خواهم اما  ...

پ.ن 5: در یکی از برنامه های مذهبی شبکه ی یک(این شب ها) ، کارشناس برنامه یک نامه مربوط به دوران حضرت علی علیه السلام خواند و از مجری پرسید:

-"به نظر شما این نگارنده ی این نامه کیست و نامه را برای چه کسی نوشته است؟"

مجری با کمال اطمینان گفت :

-" معلوم هست نامه ی حضرت امیر علیه السلام به معاویه .."(خود من هم در آن لحظه همین فکر را کردم)

اما کارشناس برنامه توضیح داد که این نامه متعلق به معاویه بوده است که برای امیرالمومنین نوشته شده است و....


۸  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۴ ، ۰۰:۰۰
صابر

هر شب به حساب خود رسیدگی کن

قال الکاظم علیه السلام :

"«لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسِب نَفسَهُ فی کُلِّ یَومٍ

فَاِن عَمِلَ خَیراً اِستَزادَ اللهَ مِنهُ وَ حَمِدَالله َ عَلَیهِ وَ اِن عَمِلَ شَرَاً اِستَغفَر،اللهَ مِنهَ وَ تابَ اِلَیهِ"

 از ما نیست کسی که هر روز به حساب نفس خود نرسد

پس اگر کار خوبی انجام داده بود خدا را شکر کند و از خدا بخواهد که آن کار را بیشتر و بهتر بتواند انجام دهد

و اگر کار بدی انجام داده بود استغفار و توبه نماید. (کافی، ج2، ص 453(

" توضیح حدیث از کلام آیت الله مجتهدی "

۳  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۰۰
صابر

سلام

برای این که بدونی " چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم!"

باید " پیلاتس" بلد باشیم

بخوانید حکایت زیر را که برگرفته از سایت "ورود هرگونه دغدغه، ممنوع!!"  می باشد.

۱  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۰۰
صابر

خداحافظ

شاید برایت این سوال پیش آمده باشد که این چه نامه ای است که با "خداحافظی" شروع شده است. هفته ی پیش که همراه خانواده ات برای خواستگاری من آمده بودی؛ "چشم های مهربانت" تمام بدنم را لرزاند راستش را بخواهی عمق نگاهت بند دلم را پاره کرد و در همان نگاه اول عاشقت شدم و همان لحظه خواستم ازت بدم بیاید اما نشد ... خواستم هنگامی چای می آورم دستم نلرزد ، نشد ... وقتی مادرم ازم پرسید : "می خوای چند دقیقه ای باهاش صحبت کنی؟" خواستم بگویم : "نه" نشد ... که نشد ...

تمام یک ساعت و بیست و سه دقیقه ای که در اتاق باهم صحبت می کردیم من فقط محو چشمانت شده بودم قبلا همه ی اینها برایم مسخره بود، همه ی عشق بازی ها را شهوت می دانستم اما حالا چیز جدیدی را حس می کنم، حس جدیدی که قبلا ذبحش کرده بودم، وقتی سرت را پایین انداخته بودی و درباره ی برنامه های آینده ات برایم توضیح می دادی من فقط منتظر بودم سرت را بالا بیاوری و من دوباره محو چشمانت شوم یادم نمی آید درباره ی رشته ی تحصلیم گفتم یا نه اما تنها چیزی که از تو یادم مانده است این است که می گفتی : "زن و شوهر باید رازدار همدیگه باشند و همیشه باهم روراست باشند"

مادرم نمی نداند، پدرم هم نمی داند، خواهرم  هم نمی داند، برادرم هم نمی داند و... بگذار برایت بگویم چه کسانی می دانند  : " من ، اون نامرد و دکتری که نتیجه ی آزمایشم را توضیح داد و برنامه های مسخره اش و اینکه این بیماری ته دنیا نیست و ته دنیا یه جای دیگه است و ..."

نگاه عمیقت و چشم های مهربانت ته دنیا را برای من معنی کرد ؛ حالا می فهمم که تهِ تهِ دنیا کجاست... اگر کمی صبر کرده بودم و اگر کمی بیشتر خودم را دوست داشتم الآن تمام زندگیم را به پایت می ریختم و روحم را در اختیارت قرار می دادم و تمام عمر عاشقت می ماندم، یادت که می افتم گریه ام می گیرد واقعیتش این هست که بغض کرده و گریه می کنم از همه بدتر این که نمی توانم دردم را به کسی بگویم جراتش را ندارم، اصلا چه بگویم؟ بگویم عاشق "چشم های مهربانت" شدم؟ شب اول جرات نداشتم به خودم هم بگویم...

واقعیتش این هست که از بیماریم خجالت نمی کشم، از دلیل بیماریم خجالت می کشم حتی اگر بیمارهم  نشده بودم  و باز تورا می دیدم مجددا همین نامه را می نوشتم و می گفتم "خداحافظ"

پ.ن برای درک بهتر داستان به "چگونه گرگ شویم" مراجعه فرمایید.

 

۸  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۴ ، ۰۰:۰۰
صابر

این ریزه میزه ی خونه ی ما میره جامعه القرآن

بعد چون بی سوادِ ریزه هستن

بهشون اشاره ای آیات رو درس میدن ،

برای نشون دادن ربّ

دستاشونو مثل حالت که مادر نی نی شو بغل میگیره نشون میدن ...

ربّ ... مهربان تر از مادر ...

یه ابعادی از وجود من هنوز نی نیه ؛

دریابـــ...

برگرفته شده از  " گفتــــ وگویِ من و حیرانی من "

 

پ.ن : داداشم وقتی خیلی کوچیک بود (4-6سال) همه جا همراه مامانم بود-مهمونی، عزا؛ عروسی و...- بهش می گفتیم :" علی کجا میری؟" می گفت: " من جایی نمی رم ؛ من مواظب مامانم!!! "

 

۸  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۴ ، ۱۴:۰۰
صابر

بسم الله الرحمن الرحیم


(1) 

1- یه سوال ساده:

" ویروس ایدز خطرناک تر هست یا فرد مبتلا به ایدز؟ "


2- یه سوال پیچیده :

" برهنگی خطرناک تر است یا درندگی ؟ "

نوشته شده در ساعت 7 مورخ 1394/1/19

*

(2)

داستان شماره ی 1 (مربوط به سوال شماره 1 )

شما فرض بگیرید یک دختر زیبا و مودب و از لحاظ مالی مناسب ؛ بوسیله ی یکی از دوست پسراش (ایشون چون خیلی روشن فکر!!! بودند با چندین پسر رابطه خیلی دوستانه داشتند اما فقط با یکی از آنها رابطه ی خیلی خیلی خیلی دوستانه بوده است) به ویروس ایدز مبتلا شده است و ... اون پسره که خودش خیلی مریض هست و ویروس ایذر کار خودش را با بدنش شروع کرده و دختر " زیبا و مودب و از لحاظ مالی مناسب " حس می کنه چهار سال دیگه شبیه این پسره می شه ( مریض ، خسته و ...) همه ی آرزوی های زیبایش جلوی چشمش رژه می رود تابعیت سویس، یه ازدواج مناسب، داشتن پسری مثل پسر خانم دکتر الهی که الآن نیویورک درس می خونه و هرشب از طریق اسکایپ با مادرش صحبت می کند و ... ویا دختر کوچکی که موهایش را هر روز می بافد و به پارک می روند و با هم تاب بازی می کنند ...

داستان شماره ی 2 ( مربوط به سوال 2)

همه ی گوسفندان تلف شده اند ، مشتی رضا فقط همین بیست گوسفند را داشت اما اهالی روستا می گویند گرگ دیشب زده همه را کشته ... رو به پدرم می کنم و می گویم : " بابا چرا گوسفندها را نخورده؟ " 

پدر در حالی که زیر لب چیزی را زمزمه می کند می گوید : " گرگه دیگه ... لامصب نمی کشه که سیر بشه .... میکشه چون جنون کشتن داره... بیچاره مشتی رضا..."

نوشته شده در ساعت 9 مورخ 1394/1/20

**

(3)

این "لینک" را بخوانید( در مورد داستان اول) 

و این" لینک" را نیز با دقت بیشتری بخوانید.( در مورد داستان دوم)

نوشته شده در ساعت 14:20 مورخ 1394/1/20

***

(4)

چندتا سوال برای من پیش اومده :

1- چه کسی شیطان را گول زد؟ 

 2- آیا چوب جذب آهن ربا می شود؟

نوشته شده در ساعت 20:35 مورخ 1394/1/20

****

(5)

 این یه کلیپ بسیار جالبه!!! ارزش یکبار دیدن را داره!

دریافت

نوشته شده در ساعت 20:53 مورخ 1394/1/20

***** 

(6)

تا حالا دقت کردی که چرا خدا نمی گه "زنا نکنین" بلکه می گه "بهش نزدیک نشین"؟
حتما بخوانید این مطلب را با عنوان "چاه عمیق"

نوشته شده در ساعت 9:08 مورخ 1394/1/21

******

(7)

همیشه فکر می کنم که اگه شیطون وجود نداشت

من دیگه گناه نمی کردم؟

یا می شدم مثل خود شیطون

(هوای نفس شیطون گولش زد و اغفالش کرد)

نوشته شده در ساعت 14:03 مورخ 1394/1/22

*******

(8)

اگر انسان هوای نفس نداشت

شیطون چطور می تونست گولش بزنه؟؟

مگه آهنربا می تونه چوب را جذب کنه؟؟

اگه انسان هوای نفس نداشت، اختیار داشت؟؟

فرشته ها چون فرشته هستند هوای نفس ندارند ؟

و یا چون بر هوای نفسشون غلبه کردند شدند فرشته؟؟

گوسفندهای بیچاره که بوسیله ی گرگ ها دریده می شوند

باید چطوری به خدا شکایت کنند؟

نوشته شده در ساعت 14:34 مورخ 1394/1/22

********

(9)

دختر "داستان شماره ی یک" را یادتون هست که

خواستگارهای زیادی داره اما...

قصد کرده انتقام خودش را از دوست پسرش بگیره

به نظرتون چطور می تونه انتقام بگیره؟؟؟

نوشته شده در ساعت 10:49 مورخ 1394/1/22

*********

(10)

مشتی رضای داستان شماره دو را یادتون هست که

حالا یه گله گوسفند داره!

با دو تا سگ گله!

تا حالا این سگ های زبون بسته

جلوی حمله ی 2 تا گرگ را گرفتند!!!

نوشته شده در ساعت 08:18 مورخ 1394/1/23

**********

(11)

به نظر شما کدوم پیروز میشه؟

نوشته شده در ساعت10:33 مورخ 1394/1/23

*************

(12)

یه خواستگار خوب برای دختر "داستان شماره یک" اومده

همه ی شرایط را نداره 

اما به قول دختر ایدزی

چشم های مهربونی داره ...

"لینک"

نوشته شده در ساعت 10:38 مورخ 1394/1/23

************

(13)

گاهی اوقات

نتیجه ی عمل مهم نیست

خود نفس عمل و جرات انجام آن عمل مهم است.

نوشته شده در ساعت 14:33 مورخ 1394/1/25

*************

(14)

بخوانید این "لینک" را!!

بویژه پاراگراف پنجمش را!!!

نوشته شده در ساعت 19:10 مورخ 1394/1/28

**************

(15)

یکی از بزرگوارن در نظری نوشته اند:

" به نظر حقیر نمیشه اهم و مهم اش کرد، چون این دو تا علت و معلول هستند!

قاعدتا تا ویروس ایدز نباشه یا اگه برهنگی نباشه متعاقبا بیماری ایدز یا درندگی هم ایجاد نخواهد شد.

حالا  قصد ما چیست؟ پیشگیری؟ یا درمان؟

اگر پیشگیری است که باید علت(ویروس ایدز یا برهنگی) را از میان برد

 و اگر قصد ما درمان است باید معلول(بیمار ایدز، یا بیمار به درندگی) را درمان کرد! "

نوشته شده در ساعت 08:46 مورخ 1394/1/29

***************

(16)

متوجه شدیم تمام جزیره پر از موش شده
با یه قایق ماهیگیری اومده بودن و از نارگیل ها تغذیه کرده بودن
خوب چطور میشه موش ها رو از یه جزیره بیرون کرد؟!
مادربزرگم نشونم داد!

یه بشکه نفتی رو زیر خاک کردیم و برای درش لولا گذاشتیم
بعد نارگیل رو به عنوان طعمه به در بشکه وصل کردیم
و موش ها برای خوردن نارگیل میومدن و ...
می افتادن تو تله
بعد از یه ماه همه موش ها رو گرفته بودیم
ولی بعدش باید چیکار کرد؟!
بشکه رو انداخت توی اقیانوس؟!
اونو سوزوند؟!
نه !!

فقط باید به حال خودش رهاش کرد
و اون موش ها کم کم گرسنه میشن و یکی یکی
شروع میکنن به خوردن همدیگه
تا وقتی که فقط دوتا موش باقی بمونه
دو تا بازمانده
و بعدش چی باید اونا رو کشت؟!
نه!!

باید اونا رو برداشت و بین درختا آزاد کرد
اما حالا دیگه اونا نارگیل نمی خورن
حالا اونا موش می خورن
تـــــو ذات اونـــــا رو تغییـــــر دادی ...!!
Skyfall - 2012

"لینک"

نوشته شده در ساعت 15:18 مورخ 1394/1/29

****************

(17)

پ.ن : این مطلب به مرور زمان تکمیل می شود.

پ.ن 2: خواهشمند است به صورت جدی برای این بحث وقت بگذارید.

پ.ن 3: قصد ایجاد یک مفهوم و سپس انتقال آن را دارم، خواهشمند است در انتقال این مفاهیم این لال را یاری بفرمایید.

پ.ن 4 : بخوانید این "لینک" و این "لینک" را

۵۰  نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۰۳
صابر

بسم الله الرحمن الرحیم

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَجِیبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ

إِذَا دَعَاکُم لِمَا یُحْیِیکُمْ وَاعْلَمُواْ

أَنَّ اللّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ

وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ

اى کسانى که ایمان آورده‏اید، چون خدا و پیامبر،

شما را به چیزى فرا خواندند که به شما حیات مى‏بخشد، آنان را اجابت کنید،

و بدانید که خدا میان آدمى و دلش حایل می ‏گردد،

و هم در نزد او محشور خواهید شد

(انفال آیه ی 24)

نکته مهم : ... پس خداى تعالى میان انسان و جزء جزء وجودش و تمامى توابعش حائل است، بین او و قلبش، بین او و گوشش، بین او و چشمش، بین او و بدنش و بین او و جانش، و در آنها هم بنحو ایجاد تصرف مى‏کند، و هم بنحو مالک قرار دادن انسان، که هر مقدار از آن را بهر نحوى که بخواهد به سود انسان تملیک مى‏کند، و هر مقدار را که نخواهد نمى‏کند.(تفسیر المیزان ص 58- لینک )


پ.ن : همانطور که قبلا بیان شد قرار شد بر روی آیه ی 186 سوره ی بقره کمی تامل کنیم (اصل آیه در نکته ی قبل بیان شده است (.


پ.ن 2: در اصل این آیه یه جورایی توضیح "نکته دویست و پنجاه و هفت : خدااااااااا [بندگانِ من] " می باشد ( همان "ی" کلمه "عبادی" )

۵  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۴ ، ۰۰:۰۰
صابر

امروز مادرم گفت:

برای مبارزه با نفس گاهی کاری رو که دلت نمیخاد رو انجام بده،


از فلانی بدت میاد؟

برو باهاش حرف بزن

 

از کدوم غذا بدت میاد؟

بخورش (البته هر بار تو دلت بگو خدا جونم این کار رو بخاطر تو میکنم برای نزدیک شدن به تو)

 

میخای انفاق کنی و جونت در میره هزار تومن بدی؟

ده هزار تومن بده و به خودت بگو کیف کردی؟

حالت گرفته شد؟!!!

۹  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۴ ، ۰۰:۰۰
صابر
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۱ فروردين ۹۴ ، ۰۰:۰۰
صابر

دست های من؛

برای تو؛

هر صبح و شام؛

رو به آسمان بالاست...

 

خدا کند؛

تو هم برای دلم؛

دعا کنی...

۷  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۰۰
صابر

سلام

چند تا از رفقای دوره ی لیسانس دور هم نشسته بودیم

و داشتیم بحث علمی می کردیم(!!!!) که بحث به اینجا رسید که :

" برق سه فاز(همون 380 ولت صنعتی ) خیلی خیلی خطرناک هستن و آدم باید مواظب باشه "

بحث تابلو ، نول و چاه ارت و ...

و دست و پاهایی که این سه فاز لعنتی قطع کرده و آدم هایی که کشته است و...

بحث که اینجا رسید مهندس مصطفی که تجربه ی کاریش نسبت به همه ی ماها بیشتر بود گفت :

" به نظر من برق تکفاز (همون 220 ولت خانگی) خیلی خطرناک تره..."

همه ی بچه ها (مهندس ها) جا خوردیم از این حرف مصطفی!!!!

بعدش مصطفی که تعجب مهندس های محترم (!!!) را دیده بود ادامه داد :

" این برق 220 خیلی خیلی نامرده ، وقتی آدم را بگیره ول نمی کنه اینقدر میلرزونت تا قلبت از کار بیفته

... اما ...

اکثر مواقع سه فاز آدم را پرت می کنه یعنی اینکه دستت را قطع می کنه اما زنده نگهت می داره"

 

پ.ن : شاید حالا متوجه شده باشید که برق تکفاز (همون 220 ولت خانگی) را با رنگ قرمز و برق سه فاز(همون 380 ولت صنعتی ) را با رنگ زرد مشخص کردم.

پ.ن 2: یکی از اساتید می فرمودند:

 اگه پست های فشار قوی ( حتی پست های 63 به 20 کیلو ولت) رفتید و ازتون پرسیدند که چه کسی مهندس برق هست ، شما با کمال افتخار بلند شوید و بگویید : " من آشپزی خوندم و صحنه را ترک کنید." الکی که نیست ، بحث جون آدم هست.

پ.ن 3: بحث گناه هم مثل بحث برق می مونه:

 اگه به گناهان کوچک عادت کنیم بالاخره همون گناه کوچک معنویت ما را خواهد کشت مانند برق تکفاز (همون 220 ولت خانگی)

بعضی از گناهان کمی بزرگ تر هستند و آدم حواسشون به اونها هست که خدایی ناکرده به آن مبتلا نشود چرا که اثرات خطرناک زیادی دارد مانند برق سه فاز(همون 380 ولت صنعتی )

بعضی از گناهان آدم باید خیلی خیلی مراقب باشه که اصلا نزدیکش نشود و بگوید : " من آشپزی خوندم و صحنه را ترک کنید."

پ.ن 4: بر خلاف تصور عموم مردم ، آمار کشته شدگان به وسیله ی برق 220 ولت بیشتر از برق های 380 ولت است.

 

۷  نجوا موافقین ۶ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۰۰
صابر

سلام

اوایل انقلاب یکی از کمونیست ها که تازه مسلمان شده ، پیش یکی از بزرگان نظام [ فکر کنم شهید بهشتی]  رفته و می گوید :

 " من قبلا که کمونیسم بودم هیچ احساس شهوتی نسبت به زنان و دختران اطرافم نداشتم اما حالا که مسلمان شدم احساس شهوت در من زنده تقویت شده است در صورتیکه از لحاظ جذبه دختران قبلی بسیار جذاب تر بودند و دست ما برای هر عملی باز بود اما هرگز ... نمی دونم چی شده که حالا نسبت به کوچکترین چیز احساس خطر می کنم. "

جوابی که این بزرگ نظام داده بود بسیار جواب شیرین و دقیقی بود ( نقل به مضمون) :

" شما قبلا در مسیر اشتباه حرکت می کردی و شیطان شما را در این مسیر یاری می کرد شاید اگه شما دچار انحطاط اخلاقی می شدید به اصل کمونیست و ایدئولوژی آن بدبین می شدید؛ شیطان کارش را خیلی خوب بلد است وقتی داریم یه راهی را اشتباه می رویم کمکمان هم می کند!!!! "


پ.ن : حتما بخوانید = " چه کسی ما را برای نماز شب بیدار می کند"

 

۵  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۴ ، ۰۰:۰۰
صابر

سلام

وقتی رسیدیم مشهد یادم اومد مسواک و خمیر دندان نیاوردم.

من هم یه یزدی محاسبه گر، دیگه اونجا هم نخریدم.

شب اول خیلی خیلی عذاب وجدان داشتم.

شب دوم خیلی عذاب وجدان داشتم.

شب سوم عذاب وجدان داشتم.

شب چهارم هیچی...

 

پ.ن : یزد هم که رسیدم مسواک نزدن برایم عادی شده بود.

پ.ن 2: مدتی است دندان هایم جرم گرفته و زرد شده است و حالا روزی دوبار مسواک می زنم.

پ.ن 3: مواظب هستم که اگه مدتی مسواک نزنم دندان هایم خراب می شوند و عذاب وجدان جایش را به درد دندان خواهد داد.

پ.ن 4: گاهی اوقات کار از کار می گذره و دیگه باید دندان کرم خورده را کشید.

پ.ن 5: خودتان ربط دهید این موضوع را به گناه ...

۱۵  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۰۰
صابر

خدایا حالمان را خوب کن.

می دانم که با گناه نکردن جلوی " بدحالی" را خواهم گرفت

اما

برای "حال خوب" نیاز به عنایت اهل البیت است.

یا صاحب الزمان (عج) ادرکنی...

۱  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۹۴ ، ۰۱:۰۰
صابر

سلام

امیدوارم " نوروزمان فاطمی ... " باشد و همه ی سال در زیر سایه ی اهل البیت باشیم.

در این پنجاه مورد اخیر عنوان های زیر اضافه شده است.

1- " چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم" ( با هدف تربیت نفس)

2- " خدا" (که نسبت به تکرار ؛ الف خدا هم تکرار می شود)

3- "این روزهایم" (فعلا دو مطلب درباره ی سبک زندگی از وبلاگ "ستاره ی قریب" گرفته شده است که ان شالله به مرور اضافه خواهد شد)

پ.ن : قرار است مطالب "رمزدار" بعد از آرشیو شدن رمزشان برداشته شود اما اگر احیانا مطلبی رمزدار ماند شک نکنید که رمزش همان 1235 می باشد.

پ.ن 2: "باشد تا رستگار شویم"

" لطفا بر روی عناوین کلیک نمایید"

نکته

عنوان

ارزش

نکته

عنوان

ارزش

200

مرور می کنیم 3

✔✔✔

225

رحم کن!

✔✔✔

201

شهوت عزاداری

226

تسلیم

202

هرچه سریعتر بگو "خداحافظ"

✔✔✔

227

یادگیری یا حفظ کردن؟

203

یه حال اساسی ...

✔✔✔

228

الگوریتم

✔✔✔

204

اربعین

229

 اصل سانتایانا

205

You've broken all the world's laws

230

محاسبه

206

دانشمند یا سیاستمدار؟

231

 رحم کن و من را به حال خودم رها نکن

✔✔

207

تن پروری

232

خدا

✔✔

208

روضه امام حسن مجتبی(ع(

233

خداا

✔✔

209

شهدا شرمنده ایم

234

شاکر یا صابر؟

✔✔

210

 الهی العفو ...

235

فرهنگ برهنگی-فرهنگ درندگی

✔✔✔

211

دانشجوی کلاس اول دبستان

✔✔✔

236

خواستگاری کردن را یاد بگیر!

✔✔✔

212

 مواظب باشیم

237

فرهنگ برهنگی-درندگی

✔✔✔

213

ما کتاب کهنه ای هستیم سرتا پا غلط

238

خدااا

✔✔✔

214

 چند سناریوی تلخ اما دوست داشتنی

239

رقص مرگ

215

علم و عمل

240

+18

216

چند نکته زندگی

241

خداااا

✔✔

217

 فرمول کارفرهنگی

✔✔✔

242

خدااااا

✔✔

218

به همین سادگی

✔✔

243

خداااااا

219

اندیشیدن، آموختن

244

بیچاره آدمهای بی دغدغه

✔✔

220

صلوات

245

چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم1

✔✔✔

221

جلسه ی خواستگاری

✔✔✔

246

زیارت یهویی!!!

222

من هیچی ندارم

247

تمااااام

✔✔✔

223

آندلس سازی

✔✔✔

248

چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم2

224

در باغ شهادت باز باز است

✔✔

249

چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم3

 

۰  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۳ ، ۱۲:۰۰
صابر

خواهر گرامی و برادر عزیز :

هوای خدا را داشته باش (درحد و توان خودت)

آنوقت

خدا بدجور هوایت را خواهد داشت.( البته درحد و توان خدااا)

***

قَالَ ( علیه السلام ) :

مَنْ أَصْلَحَ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ

هر کس آنچه را میان خودش و خداست اصلاح نماید،

أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ النَّاسِ

خداوند آنچه را بین او و مردم است اصلاح کند.

وَ مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ

و هر کس کار آخرتش را به اصلاح آورد،

أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْیَاهُ

خداوند کار دنیایش را اصلاح کند.

وَ مَنْ کَانَ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظٌ کَانَ عَلَیْهِ مِنَ اللَّهِ حَافِظٌ .
و آن را که از خود بر خود واعظ است از خدا بر او نگهبان است.

پ.ن : حتما بخوانید "لینک"

پ.ن 2: توصیه ی شدید می کنم به خواندنِ مطلب زیر (بر روی عنوان زیر کلیک نمایید)

"نکته صد و چهل و دوم : خودت را رها کن خدا آغوشش را برای تو باز کرده است"

۴  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۰۰:۰۰
صابر

ما کتاب کهنه ای هستیم ... سرتا پا غلط

خواندنی ها را سراسر خوانده ایم ... امّا غلط

سال ها تدریس  می کردم ... خطا را با خطا

سال ها تصحیح می کردم ... غلط را با غلط

بی خبر بودم ... دریغا ... از اصول الدین عشق

خط غلط، انشا غلط، دانش غلط، تقوی غلط

دین اگر این است ! بی دینان زِ ما مؤمن ترند

این مسلمانی ست آخر !؟  لا غلط ... الّا غلط !

روز اوّل درس مان دادند یک دنیا فریب ...

روز آخر ... مشق ما این بود: یک عُـقـبا غلط

گفتنی ها را یکایک هر چه باد و هر چه بود

شیخــنا فرمود ... امّا یا خطا شد ... یا غلط

گفتم از فرط غلط ها ... دفتر دل شد سیاه

گفت می دانم ... غلط داریم آخر تا غلط !

روی هر سطری که خواندیم از کتاب سرنوشت

دیده ی من یک غلط می دید و او ... صدها غلط

یا رب ... از تو مغفرت زیباست ... از ما اعتراف

یا رب از تو مرحمت می زیبد و ... از ما غلط

" علی رضا قزوه"

۳  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۱ ۰۹ دی ۹۳ ، ۰۰:۰۰
صابر

ألا یا طالب الأعلی تهجد لیله لله

که شب را زنده می­‌دارد، هر آن چشمی که بینا شد
ألم نشرح لک صدرک؟ ألم نرفع لک ذکرک؟

بلندآوازه شد آن کس که صدرش مخزن ما شد
ألم نجعل لک عینین؟ و جعلنا سراجا لک

دگر حجت تمام و توشه راهت مهیا شد
ألم تعلم بأن الله یهدیک بنور الحق؟

چرا پس قلب پر نورت سرای تیرگی‌ها شد؟
و من قلنا اهبطوا منها جمیعا نفهم ایضا

که بحر مرحمت در لحظه‌­ای خشکید و صحرا شد
فتاب آدم و استغفر الله، أیها المذنب

ز فیض رحمتش اینگونه صد بدچهره زیبا شد

شعر از: "لینک"

"محمدحسن منطقی بروجردی"

دانشجوی اخراجی دانشگاه امام صادق(ع)

گروگانگیر ایرانی حادثه سیدنی استرالیا

۵  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۳ ، ۰۰:۰۰
صابر

سلام

خیلی از چیزها را می دونیم، اصلا رفتیم درباره اش تحقیق کردیم و به این نتیجه رسیدیم که این کار اشتباه است، اما باز عمل می کنیم ؛ هر چقدر هم بزرگتر می شویم بیشتر راجب به کارهای اشتباه اطلاعات جمع می کنیم و بیشتر اشتباه می کنیم؛ یعنی " اطلاعات در سطح یک دانشجو اما عمل در سطح یک دانش آموز کلاس اول دبستان !!"

پ.ن : کاش در سطح همان دانش آموز کلاس اول عمل می کردیم.

پ.ن 2: ارزش آدم ها به چیزهایی نیست که "می دونند" به چیزهایی هست که "می دونند و به اون عمل می کنند".

پ.ن 3: آیت الله بهجت به این مورد اشاره کردند : " لینک "

۹  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۳ ، ۰۰:۰۰
صابر

اِلهى اِلَیْکَ اَشْکُو نَفْساً بِالسُّوَّءِ اَمّارَةً وَاِلىَ الْخَطیئَةِ مُبادِرَةً وَبِمَعاصیکَ مُولَعَةً وَ ...

 

خدایا به سوى تو شکایت آورم از نفسى که مرا همواره به بدى وادارد و به سوى گناه شتاب دارد و به نافرمانیهایت حریص است و ...

 

پ.ن : فایل مناجات "لینک"

۴  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۳ ، ۰۰:۰۰
صابر

سلام
فکر می کردیم خیلی مومنیم!
فکر می کردیم ایمان اینه که بری تو دل گناه و بعد بگی"نه!"
اگر چه این هم ایمانه اما....
نه که با این هدف بری جلو !
اگه این طوری بری جلو "نه"نمیگی که هیچ...
آی پسر مذهبی!
فکر نکن صحبت هات با دخترا دو روزه تموم میشه و بعدشم خداحافظ !
به بهونه ی بحث عقیدتی شروع می کنین و آخرش...
خودت،خودتو میشناسی !
خودتو گول نزن!
دخترای فضای مجازی مادر و خواهر تو نیستن !
که میری باهاشون درد دل می کنی !
اگر غیرتی هستی رو همه غیرتی باش
نه صرفا یه عده کم که خودتم دلیل حساسیتتو میدونی !
آی دختر مذهبی !
اون وقتی که دیدی داری کامنتای پستای یه پسرو چک می کنی 
تا مبادا دختری کامنت خاص گذاشته باشه !
اون موقع خودتم خوب میدونی دلیل کارت چیه !
مذهبیا !
کجای دین گفته پسر و دختر انقدر صحبت بکنن تا به گناه بیفتن !
بعدشم بگن خب به گناه افتادیم متاسفانه، خداحافظ !!
چند درصد ما اینکارو می کنه؟؟
چند درصدمون به جای ادامه دادن میگن خداحافظ؟؟؟
خراب نکن زندگی خودتو...
یه کار نکن لحظه ی عقدت
ملائکه بگن بیچاره اونی که قراره با تو بره زیر یه سقف...
یا بدتر از اون !!!
یه کسی گیرت بیاد که عین خودت به چهارتا نامحرم دل داده باشه!

برگرفته از "چمرانیسم"

۳  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۳ ، ۱۱:۰۱
صابر

سلام

گاهی وقتها در عزاداری دچار شهوت می شویم

یعنی اینکه فقط برای خودمون سینه زنی می کنیم

فقط برای برای نفـس خودمون غذای نذری می دهیم

آنوقت هست که عده ی زیادی در ظهر عاشورا در کربلا قمه می زنند

و داعش در چند کیلومتر آن طرف تر هر غلطی می خواهد می کند.


۲  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۳ ، ۰۰:۲۶
صابر

برنامه اگر برنامه باشد هم زندگی را تامین می کند هم بندگی

هم دنیـا را تامین می کند هم آخـرت

لطفا روی عکس کلیک نمایید


۷  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۹۳ ، ۱۶:۳۳
صابر

یعقوب! گریه کن که شفایت نمی دهد

پیراهنی که بوی زلیخا گرفته است ...

"محسن عابدی جزی"


پ.ن : رجوع شود به  "الهجران عقوبة العشق..."


بعدا نوشتم : (1393/09/17)

توبه عملی است یکباره اما متداوم

یعنی یه بار توبه کن برای همیشه!

۶  نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۳ ، ۱۶:۱۹
صابر

سلام

مورد داشتیم شیطان طرف را برای نماز شب بیدار می کرده ...

 

پ.ن : آدم نباید به هیچ کدام یک از کارهای به اصطلاح خوبش غرّه شود.

پ.ن 2: به مطلب " دعای کمیل یا جومونگ؟ " مراجعه شود.

بعدا نوشتم : (1393/09/17)

وای به روزی که فکر کنیم داریم درست می رویم اما ...

۸  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۳ ، ۰۵:۲۶
صابر

سلام

پیغام های "حلالیت " را با الهام از جناب حر  برای دوستان و آشنایان ارسال نمودم.

دقیقا ظهر عاشورا آقا سید یعقوبی با روضه ی حر شروع کرد.

وچند نکته مهم درباره ی حر را یادآوری نمودند که هر کدوم یک روضه ی مفصل بود

از اینکه ادب حر نسبت به حضرت زهرا( س) موجب رستگاریش شد ( به قول آقا سید حضرت زهرا( س) حر را خریدند)

و اینکه امام حسین ( ع) خودشان شخصا بر بالای سر حر حاضر و او را در دامان خودشان گرفتند و بر پیشانی حر دستمال بستند( نقطه عطف روضه اینجا بود و بماند که بر ما چه گذشت...)

کاش ما هم با این همه گناه بتوانیم شامل دعای حضرت زهرا ( س) بشویم و از امام زمانمان  " ارفع راسک" بشنویم.

 

۲  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۳ ، ۲۱:۴۴
صابر

سلام

خواهشمند است واژه های زیر را تعریف نمایید (با دیدگاه فرهنگی و اجتماعی):

1- لق لقه= ...

2- دغذغه = ....

3- درد = ...

4- زخم = ....

پ.ن : این پست با نظرات شما تکمیل خواهد شد.

بعدا نوشتم : (1393/09/15)


لق لقه یعنی چیزهایی که می دونی و برای بیان کردنشان هم دلیل نداری اگه یه "شومن (SHOWMAN) " باشی خیلی خیلی به دردت می خوره و می تونه نشان از کفِ شخصیت یک فرد باشه

دغدغه یعنی چیزهایی را که می دونی و نه تنها برای بیان کردنشان دلیل بلکه دل نگرانی نیز داری، فکر می کنی اگر این چیزها انجام شوند [انجام نشوند] تاثیرات زیادی بر خودت، دوستانت ، جامعه و... می گذارد و شما سعی در اثرگذاری و یا عدم اثرگذاری داری.

درد یعنی حس کردن دغدغه های عمیق، یعنی اینکه وقتی داری کار می کنی دل نگرانی نداری بلکه دردش را داری و داری حسش می کنی و با تمام وجود بهش اعتقاد داری و یادت باشد مجبوری با درد بزرگ بشوی...

زخم یعنی همان دردپنهان که دیگر پنهان نیست و شما می توانی با چشمت ببینیش و با دستت حسش کنی ! کسانی که به مقام یقین به "درد" رسیده اند ، زخم خورده اند و زخم ها را دیده اند. و بزرگ شده اند دیگر ...

۷  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۳ ، ۱۴:۵۱
صابر

باید یه جایی از زندگی کلید "STOP" را بزنی و یه نگاهی به گذشته یه نگاهی به آینده ...

و گوشه ی عزلت بگیری و شروع کنی به پیچیدن پیله به دور خودت  و مدتی در این پیله بمانی

بعد شروع کنی به بیرون آمدن از پیله ی خودت

پروانه شدنت مبارک...

پ.ن : فرقی نیست بین " سوییت اعدام" و "پیله"

پ.ن 2: مراجعه شود به "شهدای گمنام-حبس-سربازی"

پ.ن 3: مراجعه شود به " بفرمایید ماشه"

بعدا نوشتم : (1393/09/13)

باید یه جایی توی قلبمون یه "سلول انفرادی" یه "سوئیت اعدام" و یه " چوبه دار" درست کنیم

۴  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۳ ، ۱۲:۳۹
صابر

اصبغ ابن نباته که از یاران بزرگوارِ امام علی علیه السلام است میگوید از حضرت علی علیه السلام شنیدم که در مورد امام زمان فرمودند:
«صاحب هذا  الامر الشرید الطرید الفرید الوحید»
صاحب این امر شرید (آواره) و طرید (رانده) و فرید (تک) و وحید (تنها) است.

القاب آقای ما امام زمان... امام حی و حاضر ما... امام زنده ... امام و پیشوایی که بین ماست...

آواره...

رانده...

تک...

تنها...

خاک تو سر من...

همین.

علامه حسن زاده میفرمود:

یا صاحب الامر کجایی... مولای من شنیدم بر صحرا مسکن گرفتی....

گوش کنید!لطفا،حتما!

لینک

 

برگرفته شده از:milad-anarfarhad.blogsky.com

۲  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مهر ۹۳ ، ۰۵:۳۵
صابر

و آدم اگــر دلــش بگیــرد؛

دردش را

بــه کــدام پنجــره بگــویــد،

کــه دهــانــش،

پیــش هــر غــریبــه ای، بــاز نشــود . . . 

"لیلا کردبچه"

خدا یا سفره ی دلم را فقط برای تو پهن می کنم...

که تو بهترین شنوده ی توانا هستی...


۵  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۳ ، ۲۲:۰۰
صابر

:آیت الله جوادی آملی


اما بنده هر وقت به یاد خدا باشد،

 معلوم می شود اول، خداوند یادی از بنده اش کرده،

پس هر توجهی که نصیب بنده می شود مسبوق به عنایت الهی است.

بعدا نوشتم : (1393/09/12)

الهی اکنون که یادی از من کرده ای بر من مقدر نما دائم الحضور بودن را

۳  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۳ ، ۰۶:۲۴
صابر

باید از همه تشکر کرد

بعضی ها به خاطر بودنشان...

بعضی ها به خاطر نبودنشان...

۲  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۳ ، ۱۰:۱۳
صابر

۲  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۳ ، ۲۲:۴۴
صابر

... نگاهی به دستمال گلدار و رگهای بیرون زده  انداخت ، اشک چشمانش را گرفت و آرام زیر لب گفت: "مریم چرا..."

ساعت یازده و نیم را نشان می داد

دیگر بدنش مورمور نمی شد ، احساس درد نمی کرد، اتاق دور سرش نمی چرخیدو نفس هایش معمولی بودند...

سرنگ را در کیفش گذاشت ، پارچه قرمز را باز کرد و به آن نگاهی انداخت کمی در گلهای ریز آن دقیق شد ، به یاد تصمیمش افتاد نگاهی به ساعتش انداخت ، آرام گریست...

ساعت دوازده شب ، ساعت صفر


پ.ن : اولین پست "martt.ir" هست. این داستان را خیلی وقت پیش نوشتم و امروز دوباره خواندم اگه دوباره داستان را بازنویسی کنم همین خواهد بود.

پ.ن 2: ابتدا "خسته ی تنها" برگرفته از روح این داستان بود اما بعدا ضمیر اصلی "خسته ی تنها" را پیدا کردم که در وقت مناسبش به آن اشاره خواهم کرد!

۲  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۳ ، ۲۲:۴۱
صابر

سلام

روایت اول ساعت 11 بود تماس گرفتم با زندان یه زندانی گوشی را برداشت گفتم با محمد کار دارم گفت نیست یک ربع دیگه تماس بگیرید .دیدم یه وقتی دارم گفتم بروم گلزار شهدای گمنام، پانزده شهید گمنام در قطعه گلزار شهدای گمنام یزد خاک هستند در کنار 3700 شهید استان یزد و...


روایت دوم ساعت حدودا 11:20 دقیقه بود تماس گرفتم خود محمد گوشی را برداشت گفت اطلاعات هستم گفت صبر کنم الآن میام اونجا ( چند سوال داشتم که می خواستم ازش بپرسم) ؛ محمد آمد  اطلاعات و گفت :"با حفاظت هماهنگ کردم بیا بریم داخل " موبایل و کیف را تحویل دادم و رفتیم داخل، از همه گروهی آنجا بودند سیاسی ، مالی ، امنیتی ، اجتماعی ، مواد مخدر، قضایی و...  زندان بخشهای زیادی داشت دارالقران ، گلخانه، کتابخانه و...(وقتی به کتابخانه رسیدم هوس کردم زندانی باشم و بشوم مسئول کتابخانه ی زندان ؛ حبس بکشم از جنس کتاب) اما چیزی که ذهن من را مشغول کرد یه محلی بود که دوستم بهش می گفت " سوئیت اعدام" و...


روایت سوم نزدیک های ساعت 13 بود که از زندان بیرون آمدم گوشی و کیف را تحویل گرفتم دیدم عباس پنج بار تماس گرفته است سریع رفتم به شهرک فنی کنار خلدبرین .عباس را که دیدم تمام خاطرات خدمت برای من تازه شد بعد از نماز جماعت نشستیم با عباس خاطرات خدمت را تکرار کردیم.


روایت چهارم دلم شهدای گمنام ، حبس و خدمت می خواهد!

 

پ.ن : ما گمنام هستیم و آنها ... خیلی خیلی بی معرفت هستیم نسبت به شهدا...

پ.ن 2: در زندان احساس غربت نکردم زیرا اکثر افراد از جنس خودم بودند و به خاطر یک اشتباه الآن اینجا ...

پ.ن 3: دلم برای میدان شهدای مشهد و امام رضا (ع) تنگ شده است...

پ.ن 4: بعدا نکات بیشتری از این سه ساعت عرض خواهم کرد

۰  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۳ ، ۱۵:۴۶
صابر

سلام

عید : تولد امام رضا علیه السلام بر همه ی دوستان مبارک باشد.

دعا : ان شالله به برکت عنایات امام رضا علیه السلام بتوانیم سرباز خوبی برای امام زمان (عج) باشیم.

پیمان : بیایید از امروز یک قرار با امام رضا بگذاریم و بعد از توبه حقیقی به ایشان قول دهیم یک " انسانِ مومن " باشیم.

برنامه ریزی : اینطور نیست که شب بخوابیم و صبح شده باشیم "عبد صالح" که یار امام زمان است (البته امامان این قدرت را دارند اما امتحان پس چطور؟ ) باید برنامه ریزی کنیم باید زیرساخت های معنوی خود را محکم نماییم ،کتاب بخوانیم ، پیش بزرگان برویم و...و صد البته توکل به خدا و توسل به اهل البیت نماییم .

بسم الله : حالا که برنامه ریزی کردیم لازمه رو به حرم امام رضا علیه السلام بایستیم و با زبان ساده ای بگوییم :

"یا امام رضا (ع) من می خوام آدم بشم برنامه ریزی هم کردم اما می دونم بدون اذن و حمایت شما اهل البیت هیچ کاری به سرانجام نمی رسه ؛ از شما می خوام که کمکم کنید و درهای ایمان و تقوا را برای من باز کنید و...

آقا من دوست دارم غلام شما باشم شما ما را به غلامی قبول نمایید..."

بر روی عکس کلیک کنید

عکس برگرفته شده از بلاگ "سادگی"

۴  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۳ ، ۰۸:۵۴
صابر

سلام

گاهی وقتها بعضی از حرف ها "شلیک آخر" هستند

البته برای پایان حرکتی زشت

و آغاز حرکتی زیبا ...

بفرمایید

ماشه...

۳  نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۰۲
صابر

سلام

خدایا یه" قلب بزرگ" به ما عطا فرما...

 

پ.ن: فکر می کنم اگه قلبی بزرگ داشته باشیم بسیاری از گناهان را انجام نمی دهیم مثل حسادت ، دروغ و...

پ.ن 2: قال الصادق علیه السلام : القلب حرم الله فلا تسکن حرم الله غیر الله

پ.ن 3: شاید بهتر بود به جای کلمه ی "قلب بزرگ" لفظ "قلب سلیم" را به کار می بردم

پ.ن 4: این پست برگرفته از این مطللب می باشد: " بخشش"

بعدا نوشتم : (1393/09/10)

هر چه یاد خدا بیشتر باشد ، قلب هم بزرگتر خواهد شد. اصلا قلب فقط برای یاد خداست.

۵  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۳ ، ۰۷:۵۸
صابر

سلام

بدترین گناه به نظر حقیر اینکه بدونی و عمل نکنی...

وای به روزی که به چیزی هایی که می دونیم عمل نکنیم (شاید دلیل آن غفلت و ...باشد)

و هزاران وای به چیزهایی که الآن اعتقاد داریم بعدها لبخند بزنیم و یا حتی شروع به مسخره کردن خودمان کنیم ( شاید دلیل آن نهادینه شدن غفلت می باشد و دیگر اسم آن غفلت نیست اسمش ........ است)

حالا که به " نکته صدم " رسیدیم دیدم چه چیز بهتر از مرور این نکته هاست در "ادامه مطلب " جدولی هست که به ارائه عنوان این صد نکته پرداخته ام و البته یک رتبه بندی ساده کرده ام که علامت به معنی اهمیت بسیار زیاد می باشد ...


بر روی عناوین کلیک نمایید

نکته

عنوان

ارزش

نکته

عنوان

ارزش

1

نکته اول

51

 امام غائب یا امام قائم

2

  صابر

52

 روایت‌ عنوان‌ بصری‌

 

3

توکل

 

53

 دغدغه

 

4

 ما شرع را با عقل پذیرفتیم

54

 تدبیر

5

هشت خطر

 

55

 هدف

6

"معنویت" یعنی "ذوب شدن"

56

 لذت گناه

 

7

 ازدواج جوانان

 

57

  امتحان

 

8

 افزایش جمعیت

 

58

 صبر و توکل

9

 جهاد در راه خدا

59

 نقشه ی گنج

 

10

 بیهوده یا باهوده

60

 درست عمل کردن

 

11

 به مرگ نزدیکتر می شویم

 

61

 خدایی- بندگی

12

 خداواند دستمان را گرفته است

62

 اونی که می دونی عمل کن

 

13

 همه "او"ست

 

63

آدمیزاد باید اینجوری زندگی کنه...

14

 بر سر سفره ی من

 

64

 کتابی عرفانی

15

 بیایید سعی کنیم کمتر دروغ بگوییم

 

65

 مومن بن‌بست ندارد!

 

16

  که اینچنین سخت"دلم" را میشکنی...؟

 

66

حالیته ...!!!

 

17

 چند نکته از آیه آخر سوره هود

67

 سیب زمینیزه شدن

 

18

 دروغ یک بیماری واگیردار است

68

شهیدِِ شاهد

 

19

 علی مع الحق و الحق مع علی

 

69

 مأموریت جوان مؤمن انقلابی برای پیشرفت کشور

 

20

 أَلَیْسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ؟

 

70

 عادت

21

 آزمون دکتر فیل مک گرا

 

71

 دفتر حساب و کتاب

 

22

به کجا چنین شتابان؟

 

72

 داستان یک عنایت...

23

 هجرت یعتی...

 

73

یا سَریعَ الرِّضا

24

 بازی با کلمات

 

74

 یک تحلیل لایه ای و عمیق!

25

 قدم های عرفان

 

75

 

26

 تقوا چیست؟

 

76

استیصال

27

 توصیف خدا

 

77

 خدای درست

 

28

 پل صراط کجاست؟

78

 توبه

29

 من منافقم

 

79

 چند سوال اساسی

30

 دائم الحضور بودن در کنار محبوب...

 

80

 تنگه چزابه-بستان

31

 "بالاخره باید از این دنیا رفت"

 

81

  چند کتاب خوب

32

  قرآن سر است

 

82

 تسلیم محض بودن (آزمون ولایت پذیری)

33

 برهان برای قبول یا رد کردن

83

  چند فراز از دعای کمیل

34

  آیا وقت آن نرسیده است؟

 

84

میان "حق" و "باطل" مانده بودیم

35

 کینه هایت را آگاهانه عمیق کن

 

85

 دیشب علی یه مفاتیح بهم هدیه داد

36

 یونس یا ایوب ؟

 

86

 تولد یک شعر مرگ...

37

 خطبه سلونی حضرت علی (ع)

 

87

 حیثیت

38

 دوستان صمیمی

 

88

 قضاوت

 

39

  باشد تا رستگار شویم

 

89

 خودت را پیدا کن

40

  لذت

90

 تبلیغ

41

 رابطه های قراردای

 

91

 با همسرت حرف بزن

42

 خط ها مقدمند

92

 یک داستان تلخ

43

 در نهایت ممکنه عاشق بشی!

 

93

 مرغ دلم راهی قم می شود

44

 جز او کیست که توبه مرا بپذیرد

 

94

 در حرمش شاه و گدا برابرند ....

45

 امر به معروف و نهی از منکر

 

95

 ماتریس اثرات متقابل

46

 سرم درد می کند!

 

96

 فرق نق نق ساده و چالش سنگین

47

 دعاهایت را برنامه ریزی کن!

 

97

 مقام امام رضا علیه السلام

 

48

 عید فطر مبارک

 

98

 امام موسی صدر

49

 قرآن با ترجمه جدید

 

99

 ایمان موریانه ای

50

  انتم الفقرا الی الله...

 

100

مرور می کنیم 

 

۷  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۳ ، ۱۵:۱۵
صابر

سلام

در ظاهر آدمی با خدا، حزب اللهی و ولایت محور هستیم

اما در باطن از هر کثافتی کثیف تر و از هر پَستی پَست تر

نه اینکه از اول اینطور بوده باشیم

کم کم به این مرحله رسیده ایم

ایمانمان را موریانه آرام آرام خورده است...

پ.ن : هرکس موریانه ی خودش دارد یکی مقام دیگری شهوت دیگری ...

بعدا نوشتم : (1393/09/09)

این جور آدم ها (شاید خودمون ..) بدترین ضررها را به اسلام و مسلمین می زنند. اگه یه روحانی [نما] یه کار اشتباهی را از روی سهو انجام بدهد اثر منفی زیادی بر روی ذهن مردم دارد وای به روزی که کارها را از روی هوای نفس و عمدا باشد.

۳  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۳ ، ۱۸:۱۱
صابر

یکی از دوستان جایی نوشته بود :

 

"خدای عزیزم،

 وقتی دیشب گفتم زندگی از این بدتر نمیشه.

این جمله یک نق زدن معمولی بود نه یک دعوت به مبارزه و چالش!

زیاد جدی نگیر "

 

پ.ن : دیدیم خیلی خیلی راست میگه....

پ.ن 2: گاهی وقتها فرق نق زدن ساده و یه چالش سنگین را نمی دانیم!

۱  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۳ ، ۱۹:۲۰
صابر

سلام

به لینک زیر مراجعه نمایید:

خواهر و برادر معمولی

بعدا نوشتم : (1393/09/09)

شاید تلخ ، شاید اغراق ، شاید دروغ ...اما باید مواظب باشیم.ب

۴  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۳ ، ۱۴:۵۹
صابر

سلام

وقتی چیزی را غیب می کنی هیچ کس تشویقت نمی کنه

اما وقتی اون چیزی را که غیب کردی دوباره ظاهر کنی

مردم برایت بلند می شوند و دست می زنند

به مرحله بازگشت مرحله "حیثیت" می گویند

خدایا نگذار ما "بی حیثیت" شویم...

پ.ن: دوستان می توانند تحلیل لایه ای و عمقی داشته باشند

۳  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۳ ، ۱۷:۴۱
صابر

سلام

داستان من شده است


"داستانِ تولد یک شعر

مرگ یک شاعر ..."


پ.ن : برای درک بهتر به این پست (اینجا) مراجعه کنید

۱  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۰۸
صابر

"محبت" اهل ایمان کرد ما را

بنازم "عشق" انسان کرد ما را

میان "حق" و "باطل" مانده بودم

"حسین(ع)" آمد مسلمان کرد ما را...

 

پ.ن: هر وقت هیئت می روم حس می کنم "من هم دعوت شده ام"

۳  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۳ ، ۰۹:۲۵
صابر

 اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ سُؤَالَ خَاضِعٍ مُتَذَلِّلٍ خَاشِعٍ‏ أَنْ تُسَامِحَنِی وَ تَرْحَمَنِی وَ تَجْعَلَنِی بِقِسْمِکَ رَاضِیاً قَانِعاً وَ فِی جَمِیعِ الْأَحْوَالِ مُتَوَاضِعاً 

خدایا!از تو درخواست میکنم،درخواست بنده‏ اى فروتن،خوار و افتاده،که با من مدارا نمایى و به من رحم کنى و به آنچه روزی ام نموده ‏ای خشنود و قانع بدارى و در تمام حالات در عرصه تواضعم بگذارى

هَیْهَاتَ أَنْتَ أَکْرَمُ مِنْ أَنْ تُضَیِّعَ مَنْ رَبَّیْتَهُ أَوْ تُبْعِدَ (تُبَعِّدَ) مَنْ أَدْنَیْتَهُ‏ أَوْ تُشَرِّدَ مَنْ آوَیْتَهُ أَوْ تُسَلِّمَ إِلَى الْبَلاَءِ مَنْ کَفَیْتَهُ وَ رَحِمْتَهُ‏

باور نمیکنم چه آن بسیار بعید است و تو بزرگوارتر از آن هستى که پرورده ‏ات را تباه کنى یا آن را که به‏ خود نزدیک نموده ‏اى دور نمایى یا آن را که پناه دادى از خود برانى یا آن را که خود کفایت نموده ‏اى و به او رحم کردى به موج بلا واگذارى؟!

 اِلهى وَ سَیِّدى فَاَسْئَلُکَ بِالْقُدْرَةِ الَّتى قَدَّرْتَها وَ بِالْقَضِیَّةِ الَّتى حَتَمْتَها وَ حَکَمْتَها وَ غَلَبْتَ مَنْ عَلَیْهِ اَجْرَیْتَها اَنْ تَهَبَ لى فى هذِهِ اللَّیْلَةِ وَ فى هذِهِ السّاعَةِ کُلَّ جُرْمٍ اَجْرَمْتُهُ وَ کُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتُهُ وَ کُلَّ قَبِیحٍ اَسْرَرْتُهُ وَ کُلَّ جَهْلٍ عَمِلْتُهُ کَتَمْتُهُ اَوْ اَعْلَنْتُهُ اَخْفَیْتُهُ اَوْ اَظْهَرْتُهُ...

اى خدا و سرور من،از تو خواستارم به قدرتى که مقدّر نمودى و به فرمانى که حتمیتش دادى و بر همه استوارش نمودى و بر کسیکه بر او اجرایش کردى چیره ساختى که در این شب و در این ساعت بر من ببخشى هر جرمی که مرتکب شدم و هر گناهى که به آن آلوده گشتم و هر کار زشتى را که پنهان ساختم و هر نادانى که آن را بکار گرفتم‏ خواه پنهان کردم یا آشکار،نهان ساختم یا عیان ...

پ.ن : شهادت امام صادق (ع) بر تمام شیعیان تسلیت باد.

۲  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۴۱
صابر

سلام دوستان

یک سری عنوان کتاب آماده کردم برای خواندن و یا برای گوش دادن...

اگه شما هم پیشنهاد تکمیلی دارید بفرمایید (در برخی از موارد موضوع را می دانم اما عنوان کتاب را متاسفانه بلد نیستم خواهشمند است راهنمایی فرمایید.)

۰  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۳ ، ۱۴:۲۷
صابر

خدایا از گناهی توبه می کنم که نمی دانستم گناه است در صورتیکه از بدترین و زشت ترین گناهان بود

خدایا از گناهی توبه می کنم که ظلم بود و من در خواب غفلت بودم

خدایا توبه می کنم از ...

۳  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۳ ، ۱۴:۱۳
صابر

سلام

حاج آقا گفت : "سرتون را پایین بیاندازید؛ آرام آرام قدم بردارید؛ کم صحبت کنید ؛ فقط ذکر بگویید، حالت افتادگی در شما نمایان باشد، استیصال در حرکت، گفتار . رفتار و کردار شما نمایان باشد یادتون باشه که هیچی نیستید و فقیر هستید هر وقت تکبیر گفتم سرتون را بالا بیارید و در نگاه اول هر چه خواستید از خودش بخوایید که همه اوست"

"الله اکبر ... الله اکبر ... الله اکبر"

سرها را بالا آوردیم تمام وجودمان درد گرفت احساس حقارت کردیم و به سجده رفتیم...

"الله اکبر ... الله اکبر ... الله اکبر"


پ.ن : "یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ‍" سوره فاطر آیه۱۵

پ.ن2: استیصال : 1 - از ریشه کندن . 2 - کنده شدن . 3 - درمانده و بیچاره شدن . 4 - درماندگی ، بیچارگی .

پ.ن3 : این قرآن همان قرآنی است که در پست های قبلی(اینجا) به آن اشاره شد؛ مجددا شما را به مطالعه ترجمه ی این قران سفارش می کنم.

پ.ن4 : یه انگشتر عقیق داشتم که "پدر" از عتبات عالیات سوغات آورده بودند در رکاب آن ذکر "یافاطمه" نوشته شده بود و به اکثر بقاع متبرکه ، متبرک؛  بویژه کعبه-حجرالاسود و ... به دلیل ذکر "یا فاطمه" موجب شد اکثر مواقع با وضو باشم در سفری که از مشهد مقدس بر می گشتم گم شد و...

پ.ن5 : دلم برای ذکرم "یا فاطمه" و "انگشترم" تنگ شده است هر کدام را دیدید سلام من را بهشان برسانید و بگوید "محمد" دلش برایتان تنگ شده است!

۶  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۳ ، ۰۸:۱۸
صابر

خواهشمند است به ادامه مطلب بروید

۱  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۳ ، ۱۳:۵۵
صابر


یا سَریعَ الرِّضا اِغْفِرْ لِمَنْ لا یَمْلِکُ إلاّ الدُّعاءَ فَاِنَّکَ فَعّالٌ لِما تَشاءُ، یا مَنِ اسْمُهُ دَواءٌ وَذِکْرُهُ شِفاءٌ وَطاعَتُهُ غِنىً، اِرْحَمْ مَنْ رَأْسُ مالِهِ الرَّجاءُ وَسِلاحُهُ الْبُکاءُ

پ.ن1 : اى که از بندگانت بسیار زود راضی میشوى(فقظ لازمه یه توبه واقعی انجام بدهی)

پ.ن2 : ببخش بر بنده ه‏ایى که بجز دعا و تضرع بدرگاهت چیزی ندارد

پ.ن3: اى که نامت دواى دردمندان و یادت شفاى بیماران است و طاعتت بی‏ نیازى از هر چه در جهان

پ.ن4: ترحم کن به کسی که سرمایه ‏اش امید به توست و اسلحه ‏اش گریه است ...

پ.ن5: عکس مربوط به دعای کمیل در شهر مدینه منوره است و حاج رامین (همسفربا مرام عمره دانشجویی و خودم هم عکاس بودم دیگه) 

۲  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۱۹
صابر

اوایل یه لیست تهیه کرده بودم از گناهانی که باید ترک کنم، یه سه چهار تایی شدند به خودم گفتم اگه اینها را ترک کنم می شوم "عبد صالح" بعد از مدتی و با هزار سختی یکی از گناه ها را کمرنگ (نه ترک صددرصد) کردم به لیست گناهان که برگشتم تا این گناه را پاک کنم دیدم بهم "عنایت شده" و چشمانم باز ؛ شروع کردم به نوشتن گناهانی که تا حالا بهشون فکر نمی کردم و یا اصلا فکر نمی کردم اینها گناه هستند و...

پ.ن1: "بیایید به ترک گناه عادت کنیم"

پ.ن2 : این عنایات ویژه بار مسئولیت آدمی را سنگین تر می کند زیرا خداوند انتظار بیشتری از ما خواهد داشت.

پ.ن3 : به قول آیت الله العظمی بهجت : اونی که می دونی عمل کن و اونی که نمی دونی را خدا از در و دیوار برات می رسونه!

پ.ن4: اهل البیت و شهدا و نیکان و صالحان به "اذن الله" کمک خواهند کرد فقط لازمه که شروع کنیم

پ.ن5: بسم الله...

 

بعدا نوشتم : (1393/09/08)

هر چه در این مسیر بیشتر قدم برداریم خداوند راه را برای ما روشن تر خواهد کرد، ان شالله به نور مطلق برسیم.

۸  نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۴۴
صابر

سلام

امروز میان بازرسی برای دفتر..... (دفتری که سابقا درآن کار می کردم)

مدیرعامل زنگ من زدند و گفتند :"شما هم با توجه به سوابقت حضور داشته باش"

من هم گفتم باشه و کت وشلوار را پوشیدم و خودم را رسوندم دفتر و با اعضای دفتر همه چیز را چک کردیم که مشکل خاصی وجود نداشته باشد مدارک و قرارداد و ...

وقتی همه چیز (نسبتا) مرتب بود یه نفس را حت کشیدیم و منتظر بودیم تا بازرس بیاد و ...

پ.ن1 : به خودم گفتم که لازمه یه نگاهی هم به "دفتر" اعمال و کارهایم بندازم تا یه زمانی اگه بازرس اومد مشکل خاصی توی پرونده ما وجود نداشته باشد

پ.ن2: حَاسِبُوا أَنْفُسَکُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا وَ زِنُوهَا قَبْلَ أَنْ تُوزَنُوا وَ تَجَهَّزُوا لِلْعَرْضِ الْأَکْبَر

از پیامبر(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است: پیش از آنکه به حساب شما برسند خود به حساب خویش برسید، و قبل از آنکه مورد سنجش قرار گیرید خویشتن را بسنجید، و خود را براى رستاخیز بزرگ آماده کنید. (مطالعه بیشتر )

پ.ن3 : یه نگاهی به تنها قراردادی که امضا کردیم بیاندازیم "أَلست بربّکم قالوا بلی" ‌

۴  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۳ ، ۱۴:۵۵
صابر

سلام

با شیطان اگه حتی از روی زور و اجبار شطرنج بازی کنی

بعد از چند دور عادت می کنی به بازی و شیطان ...

پ.ن : خواهشمند است هر دو بعد داستان را یررسی نمایید.

.پ.ن2 : تحلیل های عمقی و چند لایه ای آزاد می باشد

۲  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۴۷
صابر

شهدا

هم "شهید" هستند

هم "شاهد"

پ.ن : شهید لفظی عربی و صیغه مبالغه از ریشه «شَهَدَ» و به معنای شاهد و حاضر بودن و گواهی دادن است. صیغه مبالغه بر این دلالت دارد که عمل گواه بودن از آن فرد زیاد صادر می‌شود.

۲  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۳ ، ۰۸:۳۰
صابر

سلام

خدا خیلی دوستمون داره!

گاهی وقتها بهمون میگه : " حالیته...!!!"

باید مواظب حرفها ، کارها و حتی افکارمون باشیم

و به خودمون بگیم " فلان بن فلان .... حالیته...!!!"

پ.ن : وای به روزی که نشانه های حضور خدا قطع بشه و یا دیگه اون ها را نبینیم و نشنویم و...

پ.ن2: دیروز خدا بهمون گفت : " حالیته...!!!" ما مهم گفتیم : " خدایا غلط کردیم ... "

وقتی تصور کردیم خودمون و برنامه هامون بر همه ی برنامه های دیگه اولویت داره و اسم اونها را گذاشتیم عقلانیت.... اونوقت بود که "تدبیر خدا" بر "عقلانیت ما" لبخند زد.

۴  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۳ ، ۱۴:۵۸
صابر

خدایا

"من" مجبورم و تو" هم مجبوری

من مجبور به "بندگی"

تو مجبور به "خدایی"

پ.ن: در نتیجه خدایا یه جورایی مجبوری من را هدایت کرده و ببخشی ( چطورش را خودت بهتر از من می دونی)

۲  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۲۴
صابر

این‌ روایت‌ از حضرت‌ امام‌ جعفر صادق‌ علیه‌ السّلام‌ منقول‌ است‌، و مجلسی‌ در کتاب‌ «بحار الانوار» ذکر نموده‌ است‌؛ و چون‌ دستورالعمل‌ جامعی‌ است‌ که‌ از ناحیة‌ آن‌ إمام‌ هُمام‌ نقل‌ شده‌ است‌، ما در اینجا عین‌ الفاظ‌ و عبارات‌ روایت‌ و به‌ دنبال‌ آن‌ ترجمه‌اش‌ را بدون‌ اندک‌ تصرّف‌ ذکر می‌نمائیم‌ تا محبّین‌ و عاشقین‌ سلوک‌ إلی‌ الله‌ از آن‌ متمتّع‌ گردند:

۰  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۳ ، ۱۰:۰۲
صابر

منتظرانی که اهل جهاد و شهادت و مبارزه نیستند،خواسته یا ناخواسته منتظرامام غائبند نه امام قائم مطلوب اینان غایب ال محمد{ص}است نه قائم ال محمد{ص}است.

آیت الله جوادی املی (برگرفته از بلاگِ خورشید شب)

 

بعدا نوشتم : (1393/09/07)

واقعا برای ظهور آماده ایم؟؟؟

آیا ما قائم به دین هستیم و یا قائم به دل و شهوت؟؟؟

۴  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۳ ، ۰۹:۴۹
صابر

سلام

"یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ‍" سوره فاطر آیه۱۵”

شب قدر بود، قرآن ها را جلوی رویمان باز کردیم و دعای مربوطه را خواندیم ، حاج آقا حمیدی پور قبل از قرآن سرگذاشتن این شعر را خواند :

"از گدا جز گدایی چه آید        من گدا من گدا من گدایم"

و داستان گدایی شروع شد:

" الهی بک یا الله... "

"..."


پ.ن1: برای توضیحات بیشتر می توانید به مجموعه سخنرانی حجه الاسلام پناهیان با موضوع"تعیینکنندهترین عامل در مقدارت بشر" مراجعه نمایید

پ.ن2: با تشکر از " برف دونه "

۰  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۳ ، ۲۲:۱۰
صابر

قدر بشناسید مستان آخرین پیمانه را
ساقی امشب باز می بندد در میخانه را
گو به مهمانان که مهمانی به پایان آمده
خورده یا ناخورده باید ترک کرد این خانه را    
شاعر: نجاریان (سالک)

۱  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۳ ، ۱۰:۵۹
صابر

سرم درد می کند

امان از گناه!

einlam.ir

۳  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۱۵
صابر

سلام

امروز صفحه 486 قرآن را می خواندم آیه های 23 الی 31 سوره ی شوری.

آیات تکان دهنده ای دارد بویژه آیه 25 که حال من را دگرگون کرد:

جز او کیست که توبه مرا بپذیرد و از گناهانم چشم پوشی کند...

"وَ هُوَ الَّذی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَعْفُوا عَنِ السَّیِّئاتِ وَ یَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ.

و اوست کسی که توبه را از بندگانش می پذیرد و از گناهان درمی گذرد و آنچه می کنید می داند ."

۰  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۳ ، ۱۰:۴۹
صابر

سلام

مقایسه دو پیامبر :

1- یونس:  صبرش تمام شد؛ خشمگین از قومش ، آنها را نفرین کرد بدون اذن خدا--------نتیجه: همنشین نهنگ شد

2- ایوب : تا آخرین لحظه خدا را از یاد نبرد و صبر کرد با اینکه قومش او را رها کرده بودند و ...--------نتیجه: همه ی اولاد و اموالش و جایگاه قبلیش بازگشت

۲  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۳ ، ۰۵:۱۷
صابر

"الم یان للذین امنوا ان تخشع قلوبهم لذکر الله و ما نزل من الحق‏"

آیا وقت آن نرسیده است که دل‏هاى مومنان در برابر ذکر و آنچه از حق نازل کرده است خاشع گردد؟

فضیل آن چنان تحت تاثیر این آیه قرار گرفت، که تحول عظیمى در وجود او رخ داد، و طوفان شدیدى در روح و روانش ایجاد شد، به گونه‏اى که 180 درجه تغییر جهت داد، همان دم با توبه حقیقى دست نیاز به سوى خداى بى نیاز دراز کرد، در حالى که اشک مى‏ریخت عرض کرد: یارب قد آن؛ پروردگارا! اکنون وقت خشوع در برابر تو فرا رسیده است.

بعدا نوشتم : (1393/09/05)

"فضیل" م آرزوست ...

۲  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۳ ، ۰۴:۵۱
صابر

سلام

"بالاخره باید از این دنیا رفت"

۰  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۳ ، ۱۲:۱۱
صابر

سلام

یه سوال سخت و یک پاسخ ساده:

سوال سخت : پل صراط که از مو باریک تر و شمشیر برنده تر است کجاست؟

پاسخ ساده: همین دنیا

۱  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۳ ، ۱۱:۵۹
صابر

سلام

قدم  های عرفان

قدم اول : خروج از بت خانه ، قیام الی الله ...

قدم دیگری وجود ندارد.

بعدا نوشتم : (1393/09/05)

همه ی قدم ها را انجام داده ایم به غیر از قدم اول ...

۱  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۳ ، ۱۰:۵۹
صابر

بسم الله الرحمن الرحیم

هجرت یعتی حرکت از " خود" به سوی " خدا"

مردم سه گروهند :

1- از چاه نفسانی هجرت به سوی "الی الله"  کرده اند و اجر آنها الله است یعنی بهشت مطرح نیست الله مطرح است ذات مقدس خدا.

2- از چاه نفسانی هجرت کرده اند اما به غایت الله نرسیده اند ویژگی این گروه این است که از از نفسانیت گذشته اند

3- عده هم هنوز هجرت نکرده اند ( مانند من...)  و در چاه نفسانی خود محبوس هستیم و جز خودمان را نمی بینیم و هرچه می خواهیم برای خودمان هست و ...

نفس ، از همه ی دشمن ها بدتر ، از همه ی بت ها بزرگتر و اصلا مادر همه ی بت ها است و او را بیشتر از همه عبادت می کنیم باید بت را شکست باید بت خانه را شکست.

 "نمی شود هم بت باشد هم خدا"

شروع کنیم نفس را بشکنیم

شروع کنیم خود را بشکنیم

شروع کنیم ...

پ.ن : برداشتی ناقص از تفسیر سوره حمد امام خمینی جلسه دوم

بعدا نوشتم (1393/09/04):

باید هر روز این نکته را برای خود تکرار کنیم و شروع کنیم به هجرت ...

۳  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۳ ، ۱۴:۱۹
صابر

سلام

با یه نماز شب نیمه کاره و چند آیه قرآن و دعای کمیل و ... شده ایم "العبد"؟

تازه "العبد الصالح"؟

و همه ی مردم شده اند بی دین و بی مذهب و گنهکار؟

خیلی خیلی خودمان را گرفته ایم؟

"به کجا چنین شتابان؟"

خداوند حفظمان کند از شرِّ خودبرتر بینی...

خدایا کمکمان کن  لذت عبادت تو را بچشیم و آن را با هیچ چیز عوض نکنیم.

آمین به حق علی( ع) و اولادش

بعدا نوشتم (1393/09/04):

دیروز یکی از دوستان می گفت که آدم تا مزه ی عبادت را نچشیده باشد چطور می خواهد به صورت واقعی آن را تبلیغ کند ...

۰  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۳ ، ۰۹:۴۱
صابر

سلام

به نظر شما می شود می شود آزمون ها را هم گول زد؟

نتیجه آزمون دکتر فیل مک گرا ( لینک آزمون ) :

"شما 43 امتیاز کسب کرده‌اید، بنابراین:

  • دیگران به شما به چشم آدمی شاداب، سرزنده، جذاب، شوخ، عملگرا و همیشه جالب نگاه می‌کنند. کسی که همیشه در مرکز توجه قرار دارد امّا در عین حال متعادل و مبادی آداب است. شما همچنین به چشم دیگران فردی مهربان، با ملاحظه و با درک بالا به نظر می‌آیید. کسی که همیشه به آن‌ها دلداری می‌دهد و آن‌ها را کمک می‌کند.”
  • پ. ن : حالت های دیگه هم امتحان کردیم جواب یکسان بود ، امتیازها فرق می کرد....
۱  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۳ ، ۱۱:۳۵
صابر

سلام

حتما این قسمت از آیه ۸۱ سوره هود أَلَیْسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ " را خوانده و یا شنیده اید

 فکر می کنید آیه خیلی امیدوار کننده است ؛ درست است اما به یک شرط ...

آیه را کامل بخوانید " لینک آیه و ترجمه

بعدا نوشتم (1393/09/04):

این آیه ، آیه ی عذاب است برای کافران ...

۲  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۳ ، ۲۲:۱۱
صابر

سلام

دروغ ظلم هست هم به خدا و هم بنده خدا

امام حسین(ع): اگر مسلمان نیستید جوانمرد باشید

جوانمردی  نه دروغ را می پذیرد نه ظلم را

حکومت به کفر  می ماند و به ظلم نمی ماند

و دروغ یک بیماری واگیردار  است 

مواظب باشیم مبتلا نشویم

کمک کنید به درمان این بیماری..

۰  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۳ ، ۲۰:۵۵
صابر

بسم الله الرحمن الرحیم

"وَلِلّهِ غَیْبُ  وَالأَرْضِ وَإِلَیْهِ یُرْجَعُ الأَمْرُ کُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَتَوَکَّلْ عَلَیْهِ وَمَا رَبُّکَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ" آیه آخر سوره هود

"و نهان آسمانها و زمین از آن خداست و تمام کارها به او بازگردانده مى‏شود پس او را پرستش کن و بر او توکل نماى و پروردگار تو از آنچه انجام مى‏دهید غافل نیست"

چند نکته:

 ۱_ آگاهی نامحدود و قدرت بی پایان خداوند

۲- بازگشت هر چیز به سوی اوست

۳- بنده باش

۴- توکل کن

۵- خدا از تو غافل نیست ( خودمانی این قسمت می شود که خدا مواظبت هست تو هم مواظب خودت باش)

۰  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۳ ، ۱۸:۴۸
صابر

سلام

دوباره دلت برای "اشک" هایم تنگ شده است
که اینچنین سخت"دلم" را  میشکنی...؟
و "من" بهتر از همه می دانم تا مرا صدا نکنی
نامت را هرگز بر زبان زمزمه نتوانم کرد
و " تو " بهتر از همه می دانی که این " اشک"ها
" اشک" شوق است که مرا باز صدا زده ای...

۱  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۳ ، ۱۰:۱۴
صابر

سلام

بیایید سعی کنیم کمتر دروغ بگوییم یا حالا که داریم سعی می کنیم بیایید اصلا دروغ نگوییم

قرآن کریم-سوره توبه- آیه 77 :

 "اعمال آنها نفاقى در دلهایشان تا روز قیامت ایجاد کرد، به خاطر اینکه عهد خدا را شکستند و به خاطر اینکه دروغ مى‏گفتند".

۰  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۳ ، ۱۰:۰۸
صابر

سلام

همه از "او"ست

اصلا همه "او"ست

باورم کنیم که " من" وجود ندارد اگر من وجود دارد  از اوست...

سخت است باورش( فهمیدنش آسان اما درک و باورش سخت است مثل معاد )

خدایا همانطور که به ابراهیم خلیل کمک کردی به ما هم کمک کن اعتقاد قلبی پیدا کنیم و باور کنیم این واقعیات را...

۲  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۳ ، ۲۲:۲۲
صابر

سلام
خداواند دستمان  را گرفته است
از ازل تا ابد ( الست بربکم )
ما گستاخانه دستمان را رها می کنیم
گستاخیم گستاخ...

خدایا هرگز دستمان را رها نکن حتی اگه گستاخانه خواسته باشیم از تو جداشیم

۲  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۳ ، ۲۱:۴۱
صابر