خسته ی تنها

حرف هایی که نباید گفته شوند ولی باید نوشته شوند
**************

قد افلح المومنون
"باشد تا رستگار شویم"

***
در حیرتم که چه نویسم
روی سخنم با کیست؟
با خفته است یا بیدار؟
اگر خفته است
خفته را خفته کی کند بیدار؟
و اگر بیدار است
بیدار در کار خود بیدار است!
وانگهی نویسنده چه نویسد
که خود نامه سیاه
و از دست خویشتن در فریاد است.

پیری و جوانی چو شب و روز برآمد
ماشب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم.

علامه حسن زاده آملی
*****

بعضی از لحظات زندگی ام را دوبار زیسته ام.

یکی آنگاه که آنها را زیسته ام

و دیگر، آنگاه که آنها را نوشته ام.

به یقین،

آنها را هنگام نوشتن عمیقتر زیسته ام.

[یادداشت ها/شارل بودلر]

رهنمودها
نکته های مهم
آخرین نظرات
  • ۱۹ آبان ۹۷، ۰۶:۵۳ - برف دونه
    دقیقا
تقویم کاری
جستجو در سایت مقام معظم رهبری

۱۴۳ مطلب با موضوع «معنویت(توکل - توسل - عقلانیت)» ثبت شده است

۲  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۳ ، ۲۲:۴۴
صابر

سلام

داشتن " معنویت" کار آسانی ست.

فقط کمی تمرین می خواهد...

 

 

دریافت
مدت زمان: 4 دقیقه 50 ثانیه 

بعدا نوشتم : (1393/09/11)

باور کنیم که خدا هوای ما را داره

۴  نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۹۳ ، ۱۳:۳۲
صابر

زن و شوهر باید سعی کنند که یکدیگر را اصلاح کنند. نه مثل یک آقا بالاسر که مرتب به دیگری نیش بزند؛ نه! مثل یک پرستار، یک مادر و پدر دلسوز.

وجه مشترک زوجین در زندگی باید عبارت باشد از توجه به خدا و اطاعت دستورات الهی و عمل به فرامین خدا. زن و شوهر باید همدیگر را در این جهت حفظ کنند. اگر زن می‌بیند که شوهر او بی‌اعتنا به مسائل دینی است، او را با حکمت و اخلاق خوش و ظرافت و زیرکی زنانه، وادار به آمدن در راه خدا کند. مرد هم اگر می‌بیند زنش بی‌اعتناست، او هم باید همین تکلیف را انجام دهد. این از کارهای اساسی زندگی است.

بعدا نوشتم : (1393/09/11)

اگر زندگی بر اساس محبت باشد همیشه پرستار خواهیم بود.

۸  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۳ ، ۲۱:۱۳
صابر


عیادت حضرت آیت‌الله جوادی آملی از رهبر معظم انقلاب

بر روی عکس کلیک نمایید

۱۲  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۳ ، ۲۰:۱۳
صابر

سلام

چند گروه آدم مذهبی داریم که امروز به تعریف دو گروه از آنان می پردازیم:


گروه اول که ما اسم آنها را "..." می گذاریم ، مانند خانه ای است که دارای فنداسیون محکم و پی ریزی درست و حسابی می باشد اما در مراحل آخر (مثلا گچبری و ...) رها شده است ، شما می توانید در این خانه زندگی کنید اما مشکلات خاص خودش را دارد.آنها افرادی هستند که به دلیل ریشه داربودن اعتقاداتشان (به دلیل تفکر و تحقیق) به کارهایی که انجام می دهند ایمان راسخ دارند اما به دلایل بعضی از غفلت ها هنوز نتوانستند ایمان خود را تکمیل کنند.


گروه دوم که ما اسم آنها را "...." می گذاریم ، مانند خانه ای پیش ساخته دارای تمام امکانات می باشد ، زندگی کردن در این خانه لذت های خاص خودش را دارد و آنها افرادی هستند که نماز و روزه های خود را سروقت، دارای وجهه ای مذهبی ، تسبیح به دست، کمک به دیگران و... اما یک مشکل کوچک دارند و آن پیش ساخته بودن اعتقادات آنان است یعنی یه چیزی را از روی کتاب خواندند و یا از بزرگان شنیده اند و بدون تفکر عمیق پذیرفته اند. به همین سادگی.


سوال مهم : اگر یک زلزله ی شدید و یا طوفان سهمگین و یا سونامی بیاید به نظر شما ضریب اطمینان کدام خانه بیشتر است؟

 

پ.ن : خواهشمند است در نامگذاری این گروه ها من را یاری فرمایید.

۷  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۳ ، ۰۱:۱۴
صابر

سلام

عید : تولد امام رضا علیه السلام بر همه ی دوستان مبارک باشد.

دعا : ان شالله به برکت عنایات امام رضا علیه السلام بتوانیم سرباز خوبی برای امام زمان (عج) باشیم.

پیمان : بیایید از امروز یک قرار با امام رضا بگذاریم و بعد از توبه حقیقی به ایشان قول دهیم یک " انسانِ مومن " باشیم.

برنامه ریزی : اینطور نیست که شب بخوابیم و صبح شده باشیم "عبد صالح" که یار امام زمان است (البته امامان این قدرت را دارند اما امتحان پس چطور؟ ) باید برنامه ریزی کنیم باید زیرساخت های معنوی خود را محکم نماییم ،کتاب بخوانیم ، پیش بزرگان برویم و...و صد البته توکل به خدا و توسل به اهل البیت نماییم .

بسم الله : حالا که برنامه ریزی کردیم لازمه رو به حرم امام رضا علیه السلام بایستیم و با زبان ساده ای بگوییم :

"یا امام رضا (ع) من می خوام آدم بشم برنامه ریزی هم کردم اما می دونم بدون اذن و حمایت شما اهل البیت هیچ کاری به سرانجام نمی رسه ؛ از شما می خوام که کمکم کنید و درهای ایمان و تقوا را برای من باز کنید و...

آقا من دوست دارم غلام شما باشم شما ما را به غلامی قبول نمایید..."

بر روی عکس کلیک کنید

عکس برگرفته شده از بلاگ "سادگی"

۴  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۳ ، ۰۸:۵۴
صابر

سلام

گاهی وقتها بعضی از حرف ها "شلیک آخر" هستند

البته برای پایان حرکتی زشت

و آغاز حرکتی زیبا ...

بفرمایید

ماشه...

۳  نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۰۲
صابر

...معنویت پاسخ مثبت به نیازهای درونی و گرایشهای فطری است. معنویت، پیوند انسان با خدا و عالم باطن است و اصالت را به معنا و متافیزیک دادن. (از دیدگاه رودگر)

۰  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۳ ، ۱۰:۱۱
صابر

علامه طباطبایی "معنویت" را ایمان و باور به توحید و معاد می داند؛ یعنی آنچه بدون اعتقاد به آنها زندگی بی معنی و عبث جلوه می کند . در واقع؛ بدون اعتقاد به توحید و معاد زندگی پوچ و بی معنی است...

پ.ن : به مطلب " معنویت " مراجعه نمایید

۱  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۳ ، ۲۱:۰۱
صابر

...حال سخن این است که در جهان معاصر که به تعبیر شهید مطهری بحران معنوی بزرگ ترین بحران آن است، چگونه می توان از معنویت سخن راند؟ آیا معنویت بدون خدا امکان پذیر است؟

آندره کنت اسپونویل  سؤال می کند آیا بعد از مرگ خدا، زندگی معنوی ممکن خواهد بود یا آنکه انسان ناچار به نیهیلیسم روی خواهد آورد؟

پ.ن : خدا مرده است؛ همچنین شناخته‌شده به مرگ خداوند جمله مشهور و به شدت نقل قول شده و گاهی بدتفسیر شده فیلسوف آلمانی فریدریش نیچه است.

۳  نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۳ ، ۲۳:۲۵
صابر

... تمامی اجزای دین  اسلام بعد از تحلیل، به توحید برمی گردد و توحیدش بعد از تجزیه، به صورت آن اخلاق و آن اعمال(صالح) جلوه می کند. همان روح توحید اگر در قوس نزول قرار گیرد، آن اخلاق و اعمال می شود و اخلاق و اعمال نامبرده، در قوس صعود همان روح توحید می شود؛ همچنان که قرآن کریم می گوید: " الیه یصعد الکلم الطیب والعمل الصالح یرفعه " (فاطر، آیه10) ؛ یعنی کلمه توحید از ناحیة خدا نازل و عمل صالح همان را بالا  می برد. (علامه طباطبایی)

پ.ن : مطالب فوق نظر علامه درباره ی تاثیر " معنویت " می باشد.

پ.ن 2: انسجام و یکپارچگی، توکّل، پرهیز از خلاف و گناه، امیدواری، فهم آنچه مادی گراها قادر به فهم آن نیستند، انگیزة بالای انجام خدمت بدون بهره گیری از انگیزاننده های مادی و ...، از ویژگی های معنویت است

پ.ن 3: این عکس علامه من را یاد استاد ایشان حضرت آیت الله قاضی می اندازد. خدا هر دو را مورد رحمتش قرار دهد. آمین یا رب العالمین...

۲  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۳ ، ۲۲:۴۶
صابر

سلام

ترم اول دانشگاه بود و همراه دروس پیش نیاز (بدلیل عدم هماهنگی با رشته ی لیسانس) یه درس دو واحدی (یک واحد عملی و یک واحد تئوری) با استاد امیرخانی برداشتم. برای یک واحد عملی با توجه به تجربیاتی که در "جلسه مطالعاتی امام موسی صدر" داشتم قرار بود یه تحقیق-مروری- درباره ی "معنویت" داشته باشم اما با توجه به بعضی از دلایل این کار انجام نشد!

با توجه به تحقیقی که اکنون درباره ی "هوش معنوی" در حال انجام هستم به نکاتی زیبا درباره ی معنویت رسیده ام که برای شما ذکر خواهم کرد.البته دلایل دیگری هم دارد که به عنوان اصلی ترین دلیل خواهشمند است به متن زیر توجه نمایید:

معنویتهای نوین درصدد ایجاد دینی جهانی هستند و از این رهگذر در ایجاد ابرفرهنگ جهانی در جهت تکمیل پروژة جهانی سازی، نقشی جدیی ایفا می کنند . در معنویتهای نوین، حقیقت مهم نیست؛ بلکه کارایی مهم است و در این صورت، اهمیت ندارد که کدام دین و آیین معنوی کامل تر و درست تر است، بلکه هر کدام که انسان را آرام کند می تواند دی ن او محسوب شود . همان طور که دالایی لاما رهبر بودائیان تبت می گوید " :ممکن است کسی با اعتقاد به خدا به آرامش برسد و دیگری با انکار خدا، هر کدام باید داروی مورد نیاز خود را انتخاب کند."

 

۲  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۵۶
صابر

سلام

امام موسی صدر مظهر تحولات بزرگی در عالم تشیع بودند دوستان عزیز باید جنبش نرم افزاری و کادر سازی و سیستمی کار کردن را از ایشان یاد بگیرند ، بزرگترین شاهد بر عملکرد امام موسی اوضاع الآن لبنان است.

ریشه های موفقیت حزب الله و جنبش امل و چمران و... را باید در مدرسه های صور جستجو کنیم نه در سلاح های اکنون لبنان و...

پ.ن : یکی از بهترین دوران های زندگی من (از لحاظ معنوی) بین سال های 88 تا 90 بوده است

برای اطلاعات بیستر به این "لینک" مراجعه نمایید.


بر روی عکس کلیک کنید

۲  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۱۳
صابر

سلام

وقتی چیزی را غیب می کنی هیچ کس تشویقت نمی کنه

اما وقتی اون چیزی را که غیب کردی دوباره ظاهر کنی

مردم برایت بلند می شوند و دست می زنند

به مرحله بازگشت مرحله "حیثیت" می گویند

خدایا نگذار ما "بی حیثیت" شویم...

پ.ن: دوستان می توانند تحلیل لایه ای و عمقی داشته باشند

۳  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۳ ، ۱۷:۴۱
صابر

سلام

داستان من شده است


"داستانِ تولد یک شعر

مرگ یک شاعر ..."


پ.ن : برای درک بهتر به این پست (اینجا) مراجعه کنید

۱  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۰۸
صابر

سلام

شب های قدر بود و دیدم علی یه مفاتیح خوشگل زیب دار داره

بهش گفتم : "علی این را قم گرفتی(علی در قم طلبه هست)"

گفت : "نه یزد گرفتم" من هم گفتم یکی هم برای من بگیر....

دیشب علی یه مفاتیح بهم هدیه داد

پ.ن : دیشب یه حس خوبی از این هدیه بهم دست داد ؛ دوستان سعی کنند به هم هدیه بدهند. 

بعدا نوشتم : (1393/09/08)

امسال که نصیبمان شد و کربلا رفتیم این مفاتیح دستمان بود و چقدر برای علی دعا کردیم هم کربلا و هم نجف؛ دوستان هدیه بدهند که سنت اهل البیت است ...

۳  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۳ ، ۱۰:۳۷
صابر

سلام

امروز داشتم کتاب های قدیم بابا را بررسی می کردم که :

پ.ن : خدا حفظشان کند

۲  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۴۲
صابر

سلام

دیروز داشتم با پسر خاله ام درباره ازدواج و ملاک های همسر خوب صحبت می کردم و... صحبت به جایی رسید که پسرخاله من یه حرفی زد که می خواستم سرم را بزنم به دیوار :

"شما دو راه داری یا با دوست دختر خودت ازدواج کنی و یا با دوست دختر فرد دیگه"

در اصل داشت  می گفت شما باید با یه نفر ازدواج کنی که قبلا یه رابطه "غیر شرعی" یا به عبارت دیگر "نا مشروع" داشته است یا با خودت یا با فرد دیگری...

البته ابتدا من فکر کردم برای شوخی داره این حرف را می زنه و قصد مسخره بازی داره اما بعدش که صحبت ها من بالا گرفت گفت این واقعیت داره نه کاملاولی در بسیاری از مواقع...

من آدم بدبینی نسبت به موضوعات نیستم و نبوده ام اما وقتی از یکی دیگراز دوستان که در جمع خصوصی (دو نفره) به  من گفت در بحث ازدواج مواظب باش فقط ده درصد دختر ها قابل اعتماد هستند مو به تنم سیخ شد (البته منظور دوست من از قابل اعتماد بودن یه بحث کلی و جامع بود نه فقط در بحث "روابط پنهانی و.." مانند لقمه حلال که خیلی بر روی خمس و حساب سالانه و ... تاکید می کرد)

"شروع یه بحث حاشیه ای"

یکی از آشنایان می گفت :" فقط 30 درصد مردم در ماه مبارک روزه می گیرند" البته این حرف را من بیشتر در تهران شنیدم نه در یزد، وقتی به این حرف فکر کردم دیدم هدف از این حرف این هست که بچه مذهبی ها را اندک و مخالفین آنها را در اکثریت قرار دهند و با این روش و تفکر اکثریت همیشه درست می گویید به کوبیدن بچه مذهبی ها بپردازند و...

اولا- آمار به نظر من درست به شرط آنکه کل مردم را در نظر بگیریم و به دلایل زیر:

نزدیک به 20 درصد از جمعیت ما را کودکان ، نوجوانان و سالخوردگان تشکیل می دهند که روزه بر آنها واجب نیست

نصف از جامعه ما رابانوان گرامی تشکیل می دهند که حدود نصف آن ها به دلایل مختلف از روزه گرفتن معاف هستند، می شود 25 درصد

اگر فرض کنید از هر ده نفر یک نفر به دلیل به دلایل بیماری و مسافرت و یا عدم توانایی در روزه گرفتن روزه نمی شوند می شودند 10 درصد

اقلیت های مذهبی را هم 5 درصد

آقایان و خانم های بی دین و... هم با ارفاق 5 درصد

20+25+10+5+5=65 یعنی می شود 65 درصد از مردم روزه نمی گیرند

ثانیا- این به این معنا نیست که همه ی 65 درصد مردم ایران بی دین و لاییک هستند واقعیت این است که فقط جمعیت قلیلی که با ارفاق خیلی خیلی زیاد آمارشون به 7 درصد می کشد این حرف را می زنند(با آمار بازی می کنند) و 93 درصد بقیه مردم(حتی اقلیت های مذهبی) به مسائل دینی احترام می گذارند و به آن اعتقاد دارند...

" پایان یه بحث حاشیه ای"

با توجه به اصل موضوع و یه بحث حاشیه ای چند سوال دارم

1-موضوع رابطه "دختر و پسر" در حال تغییر است؟ یعنی کیفیت این رابطه در حال تغییر کردن است ( یکی از دوستان من با یه دختر رابطه داشت-شاید هم هنوز داره- و وقتی من مطلع شدم و او را از این کار منع کردم به من گفت که هدف بدی از این کار نداره و هدف آشنایی بیشتر بوده است و حتی طرف مقابل چادری هم هست و حتی تا به حالا یه شاخه ی مو  هم از این دختر ندیده و حتی دست به دست هم نداده اند و چیزی که اورا جذب کرده -خواهشمند است دقت فرمایید- حجب و حیای این دختر است، البته من با جواب های او قانع نشدم اما این دوست من نماز و روزه اش سر وقت ، روضه امام حسینش سر وقت، احترام به پدر و مادرش کامل است و .... و مطمئن هستم پدر و مادرش از این کار خبر ندارند اما یه سوال برای من پیش میاد گه چرا؟)

2-اوضاع جامعه را در شهر یا استان خودتان چطور می بینید ( یکی از دوستان از افزایش تعداد بدحجابان می نالید و اینکه تعدادشان بیشتر از بانوان با حجاب شده است که یکی دیگر از دوستان جواب داد زنان باحجاب و با ایمان که خود را در معرض دید همه نمی گذارند در ضمن هر زن بد حجابی دلیلی بر بی دین بودن مطلق آن زن نمی شود)

3- نکند ما در خواب غفلت فرو رفتیم و این حرف پسرخاله من درست باشد(البته فرقی بین پسر و دختر بودن نمی کند بحث اون رابطه ی مخفی کنترل نشده است)

4- البته به نظر حقیر رابطه اگر با اطلاع پدر و مادر به صورت کنترل شده باشد در یک صورت مجاز است آنهم در دوران نامزدی و با هدف ازدواج( متاسفانه بعضی پدر ها و یا بعضی مادرها این رابطه را خارج از دوران نامزدی پذیرفته اند و با شعار یه رابطه کنترل شده خیلی خیلی بهتر از یه رابطه مخفیانه و کنترل نشده است اقدام به چنین کاری می کنند و البته هزار استدلال دیگه...)

5- به غیر از این استدلال"مگه خودت خواهر نداری" چه استدلالهایی را چگونه بیان کنم تا دوستان و آشنایان را قانع کنم که حتی رابطه کنترل شده شدیدا خطرناک است؟(چگونه بگویم با این کارهایتان اصل خانواده را درآینده سست می کنید و اصل اعتماد از بین همسرها میرود...)

6- برای من خانواده به روش سنتی (که البته به نظرم بهترین روش است) به خواستگاری می روند و خانواده عروس برای ما خیلی خیلی اهمیت دارد .اما خیلی خیلی از خانواده ها هستند که از این نوع ارتباطات فرزندانشان اطلاع ندارند(مثل رفیق من و اون دوست دخترش)

پ.ن : به دلیل اینکه این موضوع موجب سوء استفاده برخی از افراد قرار نگیرد و صحت و سقم و کیفیت این موضوع اطلاع درستی ندارم فعلا رمز گذاری شده است.

پ.ن2: شما می توانید رمز را به دیگر دوستان صاحب نظرِدغدغه دار بدهید تا از نظرات ارزشمندشون بهره مند شویم(از این فعالیت شما ممنون می شوم)

"این مطلب به مرور با نظرات دوستان تکمیل می شود"

بعدا نوشتم : (1393/09/08)

اینکه فرهنگ جامعه در حال تغییر است واقعیتی است غیر قابل انکار ؛ حالا وظیفه ما چیست را در مرور بالا ذکر شده است ...اما نکته ی مهم این است که باید چشمانمان را باز کنیم ...

۱۰  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۳ ، ۱۴:۱۴
صابر


یا سَریعَ الرِّضا اِغْفِرْ لِمَنْ لا یَمْلِکُ إلاّ الدُّعاءَ فَاِنَّکَ فَعّالٌ لِما تَشاءُ، یا مَنِ اسْمُهُ دَواءٌ وَذِکْرُهُ شِفاءٌ وَطاعَتُهُ غِنىً، اِرْحَمْ مَنْ رَأْسُ مالِهِ الرَّجاءُ وَسِلاحُهُ الْبُکاءُ

پ.ن1 : اى که از بندگانت بسیار زود راضی میشوى(فقظ لازمه یه توبه واقعی انجام بدهی)

پ.ن2 : ببخش بر بنده ه‏ایى که بجز دعا و تضرع بدرگاهت چیزی ندارد

پ.ن3: اى که نامت دواى دردمندان و یادت شفاى بیماران است و طاعتت بی‏ نیازى از هر چه در جهان

پ.ن4: ترحم کن به کسی که سرمایه ‏اش امید به توست و اسلحه ‏اش گریه است ...

پ.ن5: عکس مربوط به دعای کمیل در شهر مدینه منوره است و حاج رامین (همسفربا مرام عمره دانشجویی و خودم هم عکاس بودم دیگه) 

۲  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۱۹
صابر

اوایل یه لیست تهیه کرده بودم از گناهانی که باید ترک کنم، یه سه چهار تایی شدند به خودم گفتم اگه اینها را ترک کنم می شوم "عبد صالح" بعد از مدتی و با هزار سختی یکی از گناه ها را کمرنگ (نه ترک صددرصد) کردم به لیست گناهان که برگشتم تا این گناه را پاک کنم دیدم بهم "عنایت شده" و چشمانم باز ؛ شروع کردم به نوشتن گناهانی که تا حالا بهشون فکر نمی کردم و یا اصلا فکر نمی کردم اینها گناه هستند و...

پ.ن1: "بیایید به ترک گناه عادت کنیم"

پ.ن2 : این عنایات ویژه بار مسئولیت آدمی را سنگین تر می کند زیرا خداوند انتظار بیشتری از ما خواهد داشت.

پ.ن3 : به قول آیت الله العظمی بهجت : اونی که می دونی عمل کن و اونی که نمی دونی را خدا از در و دیوار برات می رسونه!

پ.ن4: اهل البیت و شهدا و نیکان و صالحان به "اذن الله" کمک خواهند کرد فقط لازمه که شروع کنیم

پ.ن5: بسم الله...

 

بعدا نوشتم : (1393/09/08)

هر چه در این مسیر بیشتر قدم برداریم خداوند راه را برای ما روشن تر خواهد کرد، ان شالله به نور مطلق برسیم.

۸  نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۴۴
صابر

سلام

عاجزانه خواهشمند است مطلب زیر خوانده و آن را نشر دهید:

"مأموریت جوان مؤمن انقلابی برای پیشرفت کشور"

لطفا بر روی عکس کلیک نمایید!

بعدا نوشتم : (1393/09/08)

دوازده مورد است که به نظر حقیر ما اگر مورد اول که " اثرگذاری بر محیط با تقویت ارتباط با خدا" را رعایت کنیم باقی مانده موارد هم به خودی خود ان شالله  درست خواهد شد .

۳  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۳ ، ۲۲:۱۷
صابر

سلام

باید خیلی خیلی مواظب باشیم " سیب زمینیزه " نشویم

خوب مطالعه کنیم، خوب فکر کنیم ، خوب توکل و توسل کنیم و خوب...

نباید با یه استدلال ضعیف خودمان را بکشیم کنار و "سیب زمینی" بشویم

پ.ن : متاسفانه در کشور عده ای وظیفه ی سیب زمینیزه کردن افراد را دارند.

پ.ن2 : مثل امربه معروف که بعضی ها می گویند "به تو ربطی نداره" و یا "حوصله دردسر داری؟" و ...

 

بعدا نوشتم : (1393/09/07)

وقتی کلمه ی"سیب زمینیزه " را بکار بردم خودم به خلاقیت خودم آفرین گفتم!

۱۰  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۵۷
صابر

سلام

خدا خیلی دوستمون داره!

گاهی وقتها بهمون میگه : " حالیته...!!!"

باید مواظب حرفها ، کارها و حتی افکارمون باشیم

و به خودمون بگیم " فلان بن فلان .... حالیته...!!!"

پ.ن : وای به روزی که نشانه های حضور خدا قطع بشه و یا دیگه اون ها را نبینیم و نشنویم و...

پ.ن2: دیروز خدا بهمون گفت : " حالیته...!!!" ما مهم گفتیم : " خدایا غلط کردیم ... "

وقتی تصور کردیم خودمون و برنامه هامون بر همه ی برنامه های دیگه اولویت داره و اسم اونها را گذاشتیم عقلانیت.... اونوقت بود که "تدبیر خدا" بر "عقلانیت ما" لبخند زد.

۴  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۳ ، ۱۴:۵۸
صابر

سلام

نگاه ما به تمام چیزها باید با محوریت "امتحان" باشد

باید ببینیم "کجا و چگونه" امتحان می شویم

"نتیجه" مهم نیست درست امتحان دادن مهم است.

پ.ن: با تشکر از برف دونه

۳  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۳ ، ۱۸:۲۶
صابر

سلام

هدف ابتدایی : " امتحان"

هدف میانی : " عبادت"

هدف نهایی : " لقاالله"

پ.ن: با تشکر از برف دونه

۰  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۳ ، ۱۸:۱۵
صابر

این‌ روایت‌ از حضرت‌ امام‌ جعفر صادق‌ علیه‌ السّلام‌ منقول‌ است‌، و مجلسی‌ در کتاب‌ «بحار الانوار» ذکر نموده‌ است‌؛ و چون‌ دستورالعمل‌ جامعی‌ است‌ که‌ از ناحیة‌ آن‌ إمام‌ هُمام‌ نقل‌ شده‌ است‌، ما در اینجا عین‌ الفاظ‌ و عبارات‌ روایت‌ و به‌ دنبال‌ آن‌ ترجمه‌اش‌ را بدون‌ اندک‌ تصرّف‌ ذکر می‌نمائیم‌ تا محبّین‌ و عاشقین‌ سلوک‌ إلی‌ الله‌ از آن‌ متمتّع‌ گردند:

۰  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۳ ، ۱۰:۰۲
صابر

سلام

"یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ‍" سوره فاطر آیه۱۵”

شب قدر بود، قرآن ها را جلوی رویمان باز کردیم و دعای مربوطه را خواندیم ، حاج آقا حمیدی پور قبل از قرآن سرگذاشتن این شعر را خواند :

"از گدا جز گدایی چه آید        من گدا من گدا من گدایم"

و داستان گدایی شروع شد:

" الهی بک یا الله... "

"..."


پ.ن1: برای توضیحات بیشتر می توانید به مجموعه سخنرانی حجه الاسلام پناهیان با موضوع"تعیینکنندهترین عامل در مقدارت بشر" مراجعه نمایید

پ.ن2: با تشکر از " برف دونه "

۰  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۳ ، ۲۲:۱۰
صابر

سلام

چهل عدد نسبتا مقدسی هست مثلا پیامبر در چهل سالگی مبعوث شدند و یا چهل شب زنده داری یا چهل حدیث و ...

اما چهلمین پست من درباره یک غلط املاییه که نوشته بودم:

تنهایی : لذت لحضات با "او" بودن

لحظات را نوشته بودم لحضات؛ اما این اشتباه چیزی از تنهایی من کم نکرد و لحضات چیزی بر لحظه لحظه های خوب زندگی من اضافه..

باید بنویسم:

طنحایی : لضط لحضاط با "او" بودن

شاید تنهایی، لذت و لحظات را اشتباه بنویسیم اما "او" و "من" همیشه یکجور نوشته می شوند

خیلی باید گستاخ باشیم تا "او" و "من" را گول بزنیم.

پ.ن: "من" و "او" دو واژه قراردادی هستند وگرنه همه ی عالم "او"ست ، همه "او"ست در واقع جز" او" نیست. لااله الا الله...


بعدا نوشتم : (1393/09/06)

خدایا لذت با تو تنها بودن را به من و همه ی دوستان بچشان

۰  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۳ ، ۰۵:۴۶
صابر

سلام

برای قبول کردن برهان لازم است

برای رد کردن هم برهان لازم است

اگر نتوانستید با برهان چیزی را قبول کنید یا رد کنید

بگویید " نمی دانم"

انکار نکنید نفی کردن بدون برهان خیلی خیلی خطر ناک است

برداشتی از تفسیر سوره حمد جلسه چهارم امام خمینی

۰  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۳ ، ۱۲:۱۹
صابر

سلام

عشق یعنی

دائم الحضور بودن در کنار محبوب...

۰  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۳ ، ۱۲:۰۵
صابر

سلام

من منافقم زیرا :

نفاق : آنچه نشان می دهی نیستی؟؟!!؟

۱  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۳ ، ۱۲:۰۲
صابر

سلام

قدم  های عرفان

قدم اول : خروج از بت خانه ، قیام الی الله ...

قدم دیگری وجود ندارد.

بعدا نوشتم : (1393/09/05)

همه ی قدم ها را انجام داده ایم به غیر از قدم اول ...

۱  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۳ ، ۱۰:۵۹
صابر

سلام

بازی با کلمات:

کلا یک چیز "وجود " دارد و خلاف "وجود" نا موجود است چیزی که ما بهش می گیم"عدم"

حالا شد دو چیز : 1- وجود  2- عدم

یعنی در اصل همان یک چیز ست همان "وجود"

یک مثال ساده : یا شما زنده هستی یا زنده نیستی " مردن" کلمه جدیدی نیست اصلا کلمه ای نیست همان زنده نبودن هست!!!

۱  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۳ ، ۱۰:۵۱
صابر

بسم الله الرحمن الرحیم

هجرت یعتی حرکت از " خود" به سوی " خدا"

مردم سه گروهند :

1- از چاه نفسانی هجرت به سوی "الی الله"  کرده اند و اجر آنها الله است یعنی بهشت مطرح نیست الله مطرح است ذات مقدس خدا.

2- از چاه نفسانی هجرت کرده اند اما به غایت الله نرسیده اند ویژگی این گروه این است که از از نفسانیت گذشته اند

3- عده هم هنوز هجرت نکرده اند ( مانند من...)  و در چاه نفسانی خود محبوس هستیم و جز خودمان را نمی بینیم و هرچه می خواهیم برای خودمان هست و ...

نفس ، از همه ی دشمن ها بدتر ، از همه ی بت ها بزرگتر و اصلا مادر همه ی بت ها است و او را بیشتر از همه عبادت می کنیم باید بت را شکست باید بت خانه را شکست.

 "نمی شود هم بت باشد هم خدا"

شروع کنیم نفس را بشکنیم

شروع کنیم خود را بشکنیم

شروع کنیم ...

پ.ن : برداشتی ناقص از تفسیر سوره حمد امام خمینی جلسه دوم

بعدا نوشتم (1393/09/04):

باید هر روز این نکته را برای خود تکرار کنیم و شروع کنیم به هجرت ...

۳  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۳ ، ۱۴:۱۹
صابر

بسم الله الرحمن الرحیم

"وَلِلّهِ غَیْبُ  وَالأَرْضِ وَإِلَیْهِ یُرْجَعُ الأَمْرُ کُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَتَوَکَّلْ عَلَیْهِ وَمَا رَبُّکَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ" آیه آخر سوره هود

"و نهان آسمانها و زمین از آن خداست و تمام کارها به او بازگردانده مى‏شود پس او را پرستش کن و بر او توکل نماى و پروردگار تو از آنچه انجام مى‏دهید غافل نیست"

چند نکته:

 ۱_ آگاهی نامحدود و قدرت بی پایان خداوند

۲- بازگشت هر چیز به سوی اوست

۳- بنده باش

۴- توکل کن

۵- خدا از تو غافل نیست ( خودمانی این قسمت می شود که خدا مواظبت هست تو هم مواظب خودت باش)

۰  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۳ ، ۱۸:۴۸
صابر

سلام

همه از "او"ست

اصلا همه "او"ست

باورم کنیم که " من" وجود ندارد اگر من وجود دارد  از اوست...

سخت است باورش( فهمیدنش آسان اما درک و باورش سخت است مثل معاد )

خدایا همانطور که به ابراهیم خلیل کمک کردی به ما هم کمک کن اعتقاد قلبی پیدا کنیم و باور کنیم این واقعیات را...

۲  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۳ ، ۲۲:۲۲
صابر

سلام
خداواند دستمان  را گرفته است
از ازل تا ابد ( الست بربکم )
ما گستاخانه دستمان را رها می کنیم
گستاخیم گستاخ...

خدایا هرگز دستمان را رها نکن حتی اگه گستاخانه خواسته باشیم از تو جداشیم

۲  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۳ ، ۲۱:۴۱
صابر

سلام

روزانه چقدر مطالعه می کنیم( کتاب، مجله، روزنامه، سایت ، مطالب درسی و ...)؟

چقدر وقتمون را بیهوده میگذرونیم؟

وای به روزی که بیهوده از باهوده( مفید) بیشتر باشد

۱  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۳ ، ۱۵:۴۵
صابر

سلام

"معنویت" یعنی "ذوب شدن" در ذات الهی و برای ذوب شدن سه چیز لازم است:

۱- توکل ۲- توسل ۳- عقلانیت

۰  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۳ ، ۲۲:۳۵
صابر

سلام

"عقلانیت" خیلی خیلی مهم است در مهم بودنش همین بس که ما شرع را با عقل پذیرفتیم و چون شرع را پذیرفتیم هرچه عقل از ادراکش ناتوان بود باز می پذیریم.

مثال: شما تحقیق می کنید و بهترین دکتر را انتخاب می کنید تا اینجا عقلانیت اما بعد از آن می شود...

بعدا نوشتم (01/09/1393) :

عجب جمله ی جالبی من نوشتم بالا ... خودم باید به خودم آفرین بگویم.

۰  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۳ ، ۲۲:۲۱
صابر

سلام

یکی از درگیریهای ذهنی من بحث "توکل" است در اصل بحث شکی ندارم اما در کیفیتش هزار سوال و نکته

یک سوال: آیا بین عقلانیت و توکل تناقضی وجود دارد؟ و آیا اینها با هم تداخل دارند؟ در عرض هم هستند یا در طول هم؟

اگر به عظمت،قدرت، حکمت و... خدا اعتقاد داریم به این نتیجه می رسیم که توکل یه بحث عقلانی است و جز این نمی تواند باشد اما هیچ گاه نمی توانم به عقلانیت خودم اجازه دهم که خرج کنم به امید توکل و یا توکل را با پس انداز کردن در تضاد بدانم ....

اصل را پذیرفته ام اما حدودش را نمی دانم...

بعدا نوشتم (01/09/1393) :

اصل را پذیرفته بودم ، درباره ی حدودش فکر می کنم توکل مانند دریایی است که انسان در آن غوطه ور است و همچنین سعی و تلاش انسان به مانند شنا در این بی نهایت رحمت می باشد.

خیلی از چیزها را پذیرفته ایم و درباره ی حدودش تحقیق کرده ایم اما متاسفانه به باور قلبی نرسیده ایم ، به قول حضرت ابراهیم (ع) : " بَلی وَ لکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی "

خدایا خودت ایمانی به ما عطا کن که قلب نشات گرفته است.

۵  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۳ ، ۲۰:۱۲
صابر

سلام

مطالب با نام "صابر" انتشار می یابد

قرآن را گشودم داستان حضرت خضر و موسی آمد

داستانی که سراسر صبر بود و من قرار شد "صابر" باشم

دعا کنید " صابر" باشیم و بمانیم...

 

بعدا نوشتم ( 01/09/1393) :

صبر کردن بسیار مهم و صد البته سخت است،

 و مهم ترین صبر ، صبرِ بر گناه است.

فکر می کنم یکی از عوامل رستگاری همین صبر است.

استعینو به الصبر...." "

۵  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۳ ، ۱۹:۵۶
صابر

بسم الله...

۱- اشهد ان لا اله الله

۲- اشهد ان محمد الرسول الله

۳- اشهد ان علی ولی الله

شهادت می دهم چیزی نیست جز خدا و محمد (ص) رسول اوست و علی (ع )ولیش

مادرم حضرت فاطمه(س) هستند و اعتقاد سرسخت دارم که خودشان از من مراقبت می کنند مانند تمام مادران دنیا

و اعتقاد سر سخت دارم که فرزند خوبی برایشان نیستم البته سعی می کنم باشم...

" باشد تا رستگار شویم... "

۱۲  نجوا موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۳ ، ۱۹:۴۰
صابر