خسته ی تنها

حرف هایی که نباید گفته شوند ولی باید نوشته شوند
**************

قد افلح المومنون
"باشد تا رستگار شویم"

***
در حیرتم که چه نویسم
روی سخنم با کیست؟
با خفته است یا بیدار؟
اگر خفته است
خفته را خفته کی کند بیدار؟
و اگر بیدار است
بیدار در کار خود بیدار است!
وانگهی نویسنده چه نویسد
که خود نامه سیاه
و از دست خویشتن در فریاد است.

پیری و جوانی چو شب و روز برآمد
ماشب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم.

علامه حسن زاده آملی
*****

بعضی از لحظات زندگی ام را دوبار زیسته ام.

یکی آنگاه که آنها را زیسته ام

و دیگر، آنگاه که آنها را نوشته ام.

به یقین،

آنها را هنگام نوشتن عمیقتر زیسته ام.

[یادداشت ها/شارل بودلر]

رهنمودها
نکته های مهم
آخرین نظرات
  • ۱۹ آبان ۹۷، ۰۶:۵۳ - برف دونه
    دقیقا
تقویم کاری
جستجو در سایت مقام معظم رهبری

نکته 425: دلبستگی های غم دار

دوشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۵، ۰۷:۰۵ ب.ظ

سلام

چند روز هست که بسیار ناراحتم، یه جورایی غمگینم و دل آزارده

وقتی علت غمم را بررسی کردم دیدم "دلبستگی" دارم

یعنی به چیزهایی دلبسته بودم اما چون بهش نرسیدم

غمگین شدم، سرخورده شدم و ...


بعد نشستم فکر کردم که ای خدا

من باید چیکار کنم که غمگین نشوم

به ای نتیجه رسیدم که باید "دلبسته" نشوم!

یعنی تعلق خاطر نداشته باشم


بعد بیشتر که فکر کردم 

دیدم امکان پذیر نیست

آدم ها ذاتا به دنبال یک شرایط امن و ثابت (STABLE) می گردند

مثلا اگه به شما بگویند یه خونه 70 متری می تونی داشته باشی یا یه خونه 140 متری اجاره ای؟

طبیعا اکثر افراد خونه 70 متری که برای خودشون باشه را انتخاب می کنند

یا حتی اینکه شما به همسر، والدین، فرزندان و ... "دلبستگی" دارید

و ...


خوب به نظرتون چیکار باید کرد؟

"دلبستگی" نداشتن یا سخته یا غیر ممکن و یا ...

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۵/۰۷/۱۲
صابر

نجوا  (۷)

۱۶ مهر ۹۵ ، ۲۲:۲۲ روشــنا ...
سلام
جواب سوالتون تو قسمت دوم کامنتم خط اخرش هست.
اگه دنیا رو محل گذر بدونیم و به این باور رسیده باشیم که این رفتنی بودن یعنی هیچی برامون موندنی نیس!خود بخود دلبستگی هامون کمرنگ میشه
یعنی تا میایم دل ببندیم یادمون میاد معلوم نیس سرجمع دوصبای دیگه باشیم تو  این دنیا یانه! اونجاس که مغزمون هشدار میده میگه بیخودی دل بند داری میریا!!
پاسخ:
سلام

یاد مرگ یکی از تاثیرترین گزینه هاست

اما خیلی از وقت ها "نفس" در مقابل هشدار نغز مقاومت می کنه

ممنون از مداقه تون

"باشد تا رستگار شویم"
۱۴ مهر ۹۵ ، ۲۰:۴۵ المستغاث بک یا صاحب الزمان
سلام علیکم
یاد مرگ اون نکته اصلی هست
به هر لذتی که نگاه کنی وقتی از فیلتر مرگ باشه برات سرد و لوس و بیمزه میشه
به شخصه یکی از مهم ترین نکته هایی که زندگی به طور عینی بهم آموزش داد اینه که هیچ چیز ثابت نیست
پاسخ:
سلام

سخنتوت حق و درست

اما سخت است دل بردین از این همه دلبستگی ...

" باشد تا رستگار شویم"
فعلا ماها در مرحله ای نیستیم که کلاً از همه ی داشته ها و علایقمون دل ببریم... فعلاً بهتره همین دلبستگی مون رو خدایی بکنیم، اگه از این مرحله خوب بالا رفتیم، کم کم بریم تو جاده ی ترک کامل دلبستگی ها(که فقط از اولیا الله برمیاد)
ینی چی دلبستگی مون رو خدایی بکنیم؟!

ینی از لحظه لحظه ی زندگی مون حساب بکشیم... تکالیف مون رو چک کنیم، ببینیم دقیقا تکلیف مون چیه... مثلاً خدایا، تو همسر خوبی بهم دادی، خیلی هم دوستش دارم، بهش وابسته  هم شدم راستش، حالا باید ببینم تکلیف من در برابر این همسر چیه...حالا که دوستش دارم، باهاش چیکار کنم که تو راضی تر بشی...آیا به خاطر تو دوستش دارم؟ یا هوای نفسه؟
...
خدایا، خیلی ماشینمو دوس دارم، خیلی نعمت خوبیه که در اختبارم گذاشتی... الحمدلله... حالا تکلیفم باهاش چیه... باهاشون چجوری تا کنم که تو راضی تر باشی؟... چجوری قدردانی کنم از این نعمتی که بهم دادی؟!... 
...
خدایا، این شغلی که دارم، عاشقشم... نعمت و عنایت تو بود خدای من... دوستش دارم خیلی... خب حالا تکلیفم در این شغل چیه دقیقا؟! چیکار کنم که راضی تر بشی؟! آیا توش به رضای تو فک می کنم یا نه؟!...مبادا باعث بشه فراموشت کنم؟!...



این سبک تفکر خیلی کمک کننده ست به نظرم
ینی حالا که فعلا نمی تونیم از دارایی ها و نعماتی که خدا بهمون داده دل بکنیم(که همچین انتظاری هم ازمون نمیره، چون دل کندن کار هر کس نیس) لااقل در مرحله ی اول، فعلا این نعمت ها رو در راستای خدا قرارش بدیم(البته اینم خیلی کار سختیه ها، فک نکنین مرحله ی اولش آسونه؛ شاید همین مرحله خودش ده سال طول بکشه اونم با مراقبه و مجاهدت بسیار)و حواسمون باشه که این دلبستگی ها و خوشی ها هم امتحان های الهی هستن برای ما و باید تکلیف خودمونو در برابرش پیدا و بهش عمل کنیم...


یه نکته ی تستی هم این وسط هست... زیاد سر زدن به قبرستان ها و زیاد یاد مرگ کردن... خیلی انسان رو رها می کنه از دلبستگی ها...


ببخشید پرحرفی کردم
پاسخ:
سلام

حرف هاتون کاملا درست هست

گام به گام باید از دلبستگی هامون بکاهیم و به اصلی ترین دل ببنیدم.

ممنون از حضور و نظر ارزشمندتون

"باشد تا رستگار شویم"
انقلابیست:
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷
#رصد_وبلاگی 
#فداک
#شب_دوم

شب دوم

برای حل مسأله مان با دنیا

و انتخاب یک سبک زندگی

محتاج دگرگونی تلقّی هایمان

از ″خود″ و ″دنیا″ هستیم

و این شناختِ خود و دنیا ضروری است...

شادی دل حضرت مادر صلوات...
http://fedak.blog.ir/post/445
—------------------------------------------
گروه فرهنگی انقلابیست
✔️@enghelabist
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷
پاسخ:
سلام

حق و درست
اگر اون بالایی رو هدف بذاریم میفهمیم باید هی یه سری چیزا رو به دست بیاریم و هی از دستتون بدیم تا بالاخره اون بالایی رو به دست بیاریم که نیازی نیست دیگه از دستش بدیم تا بهتر از اون به دست بیاریم، چون بهتر از اون دیگه نیس.
پاسخ:
سلام

حق

انسان موجوی بی نهایت هست

و فقط یک چیز بی نهایت می تونه روح انسان را به آرامش برسونه

و اون هم "خداوند" هست ...
به قول شما stable نبودن و به قول ما پارسی زبانان: پایدار نبودن شرایط بیشتر آویزونیتمون رو به رخمون میکشه ولی باید مرد راه باشی و پا توی راه آویزون بودن بذاری.
بزرگترین موفقیت ها با تغییر به دست میاد. باید خودمون رو تو دل تغییرات بندازیم.
پاسخ:
سلام

کلا ما آدم ها خودمون را توی دل تغییرات می اندازیم
تا به یک شرایط واقعا پایدار برسیم

یک آرامش درونی و بی نهایت

و انسان با یک چیز آرام می شود با ...
۱۲ مهر ۹۵ ، ۲۰:۴۹ روشــنا ...
سلام
 اصلا ادمِ و همین دل بستگی هاش!!
میدونید چیه! ماها دنیا رو زیادی جدی گرفتیم! زیادی به بودنمون توی این دنیا اعتماد داریم و همین باعث میشه که دنبال بیشتر خواستن و بیشتر داشتن و دل بستگی به چیزها و ادم ها باشیم!
و الا مثلا حضرت علی به این دنیا دل بستگی داشتن!؟ نه!حضرت علی میفرماید این دنیاتون از اب بینی بزغاله هم برام بی ارزش تره!* در عین اینکه توی این دنیا کار و تلاش داشتن ولی دل بسته اش نبودن!
وقتی میتونیم بگیم دل بسته ی دنیا نیستیم که دنیا رو محل گذر ببینیم!که سخته! ولی به نظرم شدنیه...




*أَمَا وَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أن لا یُقَارُّوا عَلَى کِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا وَ لَسَقَیْتُ آخِرَهَا بِکَأْسِ أَوَّلِهَا وَ لَأَلْفَیْتُمْ دُنْیَاکُمْ هَذِهِ أَزْهَدَ عِنْدِی مِنْ عَفْطَةِ عَنْزٍ
امیرالمومنین امام علی علیه السلام در بخشی از خطبه خود درباره خلافت فرمودند: سوگند به خدایی که دانه را شکافت و جان را آفرید، اگر حضور فراوان بیعت کنندگان نبود، و یاران حجّت را بر من تمام نمی‏کردند، و اگر خداوند از علماء عهد و پیمان نگرفته بود که برابر شکم بارگی ستمگران، و گرسنگی مظلومان، سکوت نکنند، مهار شتر خلافت را بر کوهان آن انداخته، رهایش می‏ساختم، و آخر خلافت را به کاسه اوّل آن سیراب می‏کردم، آنگاه می‏دیدید که دنیای شما نزد من از آب بینی بزغاله‏ ای بی ارزش‏تر است.
نهج البلاغه خطبه 3
پاسخ:
سلام

درست می فرمایید

اما چه کنیم به این همه دلبستگی؟

نجوا

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">