سلام
مانده بودم چطور خودم را به امام رضا علیه السلام معرفی کنم، این فسمت زیارت حرف دل من را زده بود [ تشریف ببرید ادامه ی مطلب]
بعد خود را به ضریح مىچسبانى و مىگویى:( خواهشمند است معانی هم خوانده شود )
اَللّهُمَّ اِلَیْکَ صَمَدْتُ مِنْ اَرْضى وَقَطَعْتُ الْبِلادَ
خدایا به آهنگ دربار تو کوچ کردم از سرزمینم
رَجاءَ رَحْمَتِکَ فَلا تُخَیِّبْنى وَلا تَرُدَّنى بِغَیْرِ قَضآءِ حاجَتى وَارْحَمْ
به امید رحمت تو شهرها را درنوردیدم پس نومیدم مکن و بازم مگردان بدون برآوردن حاجتم و رحم کن
تَقَلُّبى عَلى قَبْرِ ابْنِ اَخى رَسُولِکَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ بِاَبى اَنْتَ
به این رفت و آمد و روى آوردنم بر سَرِ قبر برادر زاده پیغمبرت که درودهاى تو بر او و آلش باد پدر
وَاُمّى یا مَوْلاىَ اَتَیْتُکَ زآئِراً وافِداً عآئِذاً مِمّا جَنَیْتُ عَلى نَفْسى
و مادرم به فدایت اى سرور من آمده ام براى زیارتت و واردم بر تو و پناهنده ام به تو از آن جنایاتى که بر خود کردم
وَاحْتَطَبْتُ عَلى ظَهْرى فَکُنْ لى شافِعاً اِلَى اللَّهِ یَوْمَ فَقْرى وَفاقَتى
و بار گناهى که بر دوش کشیدم پس تو شفیع من باش در پیشگاه خداوند در روز نیاز و نداریم
فَلَکَ عِنْدَ اللَّهِ مَقامٌ مَحْمُودٌ وَاَنْتَ عِنْدَهُ وَجیهٌ
زیرا که تو در پیشگاه خداوند مقامى شایسته دارى و در نزد او آبرومندى
قشنگ بود و عرفانی احسنت