**************
**************
روزی شاگردش به ایشان می گوید:
" آقا شما و این عائله سنگین ... "
و جواب می شنود :
" وقتی
چیزی ندارم احساس نیاز بیشتری به خدا می کنم و التفاتم به خدا بیشتر است و خدا هم
به من توجه بیشتری دارد. "
این فقر ، این نیستی ، این احتیاج
و نیاز مداوم برای او توحید به ارمغان می آورد و از او شخصیت متواضعی می سازد که
تا آخر سخنش همین است :
« من هیچی ندارم »
و به
عبارت دیگر یعنی من هر چه دارم از اوست ...
به
علامه هم با آن وضعیت فقر و خانه اجاره ای می گوید :
" تو با
این همه تجمل به جایی نمی رسی "
او معنای
این کلام سیدالشهدا (علیه السلام) را خوب درک می کند که :
" إلهی أنا الفقیر فی غنای ، فکیف لا أکون فقیراً فی فقری ! "
ای خدای من !
در وقت غنا و ثروت فقیرم و به تو محتاجم
چه برسد به هنگام فقر و بینوایی .
معرفت دین ، معنویت است.
پ.ن : بیابید رابطه ی دین ، معنویت و عقلانیت را...
پ.ن 2: بیابید رابطه ی دین ، معنویت و توسل را...
پ.ن 3: بیابید رابطه ی دین ، معنویت و توکل را...
... با توجه به این معنا و مبنا، معنویت گرایی عالم باطن، موطن حیات معنوی است و از نظر قرآن، معنویت پایة تکامل است؛ معنویتی که در پرتو شریعت جامع و کامل اسلام شکل گرفته و هدایت حقیقی انسان را می سازد و عقل و ارادة انسان در ایمان و عشق او به خدا و جهان ماورا، نقش برجسته و بن یادین دارد .
از این رو، اصالت معنویت بر پایة اصالت شریعت (دین اسلام )، حقیقت جاودان دارد . معنویتی که استعدادهای عقلانی، اخلاقی، دینی، هنری، ذوقی، خلاقیت و ... را در انسان رشد داده و به فعلیت می رساند. (رودگر1387، ، ص 113)