سلام
محمد علی رنجبر طزنجی متولد ماهِ شکوفه سال ِآخرِ دفاع مقدس
کارشناس ارشد مدیریت اجرایی از نوع استراتژیک
و لیسانس مهندسی برق از نوع الکترونیک
حرفهای کمی جدی در "تا انتها حضور"
حرفهای خیلی جدی در همین جا
"باشد تا رستگار شویم"
ِمی نویسم با نام
"صابر"
*********************************************************************
قال الله تعالی :
مَن طَلَبَنی ، وَجَدَنی وَ مَن وَجَدَنی ، عَرَفَنی
وَ مَن عَرَفَنی ، اَحَبَّنی وَ مَن اَحَبَّنی ، عَشَقنَی
وَ مَن عَشَقتَنی ، عَشَقتَهُ وَ مَن عَشَقتَهُ ، قَتَلتَهُ
وَ مَن قَتَلتَهُ ، فَعَلّی دیَتَهَ وَ مَن عَلَیّ دیَتَهُ
فاَنَا دیَتَهُ
کسی که مرا طلب کند ، مرا پیدا می کند و کسی که مرا پیدا کند ، مرا می شناسد
و کسی که مرا بشناسد ، مرا دوست دارد و کسی که من را دوست دارد ، عاشقم می شود
و کسی که عاشق من شود ، من عاشق او می شوم و کسی که من عاشق او شوم ، می کشمش
و کسی که من او را کشتم ، دیه او بر من است .و کسی که دیه او بر من است
من دیه او هستم .
***************************
چقدر ساده دل هستند
آنهایی که فکر می کنند
عاشق خدا شده اند !!!
شاید آنها نمی دانند
که فقط در
دریای عشق خدا
غوطه ور شده اند...
************************
زیاد مهم نیست " کیستم" مهم اینست که " دوست دارم دوست بدارم"
و از همه مهم تر " تو" را که جلوه ای از خدا هستی...
************************
مرحوم حاج اسماعیل
دولابی:
دستگاه خداوند از دستگاه حضرت
یوســف(ع)کمتر نیســت .
یکی از هم زندانی های یوسف خوابی را جعل کرد و تعبیرش را از یوسف پرسید.
وقتی یوسف تعبیر کرد آن زندانی گفت دروغ گفتم و خواب را از خودم ساخته بودم! یوسف(ع) گفت :
"قضی الامر" .
یعنی کار از کار گذشــــت و آن چه گفتم واقع خواهد شــد.
ما هم چند بار دروغی به خــــدا گفتیم
دوستـــــت داریم .
بعد که ابتلائات و تبعات دوستی ظاهر شد گفتیم خدایــا دروغ گفتیم.
خداوند فرمود: "قضی الامر".
یعنی کار از کار
گذشـــــت و به جمع دوستـــان ما ملحق شدی
خدایـــــــــــا دوســـــتت دارم به
همین سادگی
من و دوستانم را در مهمانیت بپذیر
************************
واین منم
پسری تنها
در آستانه ی فصلی سرد
در ابتدای درک هستی آلوده ی زمین
و یأس ساده و غمناک آسمان
و ناتوانی این دستهای سیمانی
این منم
پسری تنها...
پ.ن: با اجازه از فروغ فرخزاد
***
"عشق" و "عاشقی" کار مردان خداست
و ما هنوز بچه ایم...!
***
و باز "درد" همان کز نخست "درمان" بود
***
مواظب "ایمان های موریانه ای" باشیم
نکته نود و نهم
***
فحش اگر بدهند آزادی بیان است !
جواب اگر بدهی "بی فرهنگی" !
سؤال اگر بکنند آزاداندیشند ،
سؤال اگر بکنی "تفتیش عقاید" !
تهمت اگر بزنند در جستجوی حقیقتند !
جواب اگر بدهی دروغگویی !
مسخره ات بکنند انتقاد است !
جواب اگر بدهی بی جنبه ای !
اگر تهدیدت کنند دفاع کرده اند !
اگر از عقایدت دفاع کنی "خشونت طلبی" !
حزب اللهی بودن را با همه تراژدیهایش دوست دارم.
شهید آوینی
***
گفتم:
"مگه میشه برای عشق وقت نداشته باشی"
و داستان از اینجا شروع شد...
***
دیگه وقتش رسیده... همین الآن شروع کن :
"خودت را پیدا کن"
"بسم الله..."
***
"محبت" اهل ایمان کرد ما را
بنازم "عشق" انسان کرد ما را
میان "حق" و "باطل" مانده بودم
"حسین(ع)" آمد مسلمان کرد ما را...
***
به نظر شما امروز مولای ما(عج) چند تا از این شیعیان تنوری دارن؟
نکته هشتاد و دوم
***
خدایا مرا بخاطر گناهانی که در طول روز با هزاران قدرت عقل توجیه می کنم ببخش
شهید چمران
***
آدم لازم نیس حواس برزخی داشته باشه...
بوی تعفّن بعضی از کارای ما،
همینجوریشم به مشام می رسه...
***
خدایا از گناهی توبه می کنم که نمی دانستم گناه است
در صورتیکه از بدترین و زشت ترین گناهان بود
***
هر کسی از ظن خود شد یار من
از درون من نجست اسرار من
سر من از ناله من دور نیست
لیک چشم و گوش را آن نور نیست
***
اصالت یعنی تلاش پایدار برای مبارزه با ظلم
***
یه نگاهی به تنها قراردادی که امضا کردیم بیاندازیم :
"أَلست بربّکم قالوا بلی"
آیا من پروردگار شما نیستم؟
گفتیم : بلی
***
"لذت" میشه تک تک ثانیه هایی که با "او "هستی
***
" درد و دغدغه جوهر وجود آدمیه
انسان بدون دغدغه سیب زمینه
من نمی خوام سیب زمینی باشم..."
***