خسته ی تنها

حرف هایی که نباید گفته شوند ولی باید نوشته شوند
**************

قد افلح المومنون
"باشد تا رستگار شویم"

***
در حیرتم که چه نویسم
روی سخنم با کیست؟
با خفته است یا بیدار؟
اگر خفته است
خفته را خفته کی کند بیدار؟
و اگر بیدار است
بیدار در کار خود بیدار است!
وانگهی نویسنده چه نویسد
که خود نامه سیاه
و از دست خویشتن در فریاد است.

پیری و جوانی چو شب و روز برآمد
ماشب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم.

علامه حسن زاده آملی
*****

بعضی از لحظات زندگی ام را دوبار زیسته ام.

یکی آنگاه که آنها را زیسته ام

و دیگر، آنگاه که آنها را نوشته ام.

به یقین،

آنها را هنگام نوشتن عمیقتر زیسته ام.

[یادداشت ها/شارل بودلر]

رهنمودها
نکته های مهم
آخرین نظرات
  • ۱۹ آبان ۹۷، ۰۶:۵۳ - برف دونه
    دقیقا
تقویم کاری
جستجو در سایت مقام معظم رهبری

۵۴ مطلب با موضوع «داماد علوی-عروس فاطمی» ثبت شده است

سلام دوستان

امروز که در حال جمع آوری این پنجاه نکته هستم شاید پنجاه هزار نکته عملی برای گفتن دارم، ورود به عرصه زندگی متاهلی و همچنین شاغل بودن به شغلی که دائم در ارتباط با مردم هستی هزاران نکته گفتاری را برایم تبدیل به تجربه عملی کرده است ، اکنون قصد دارم حالت کلی که بین "گفتار" و "تجربه" برقرار هست را برایتان کمی تشریح کنم:

1- بعضی از گفتارها صحیح هستند و در فضای عملیاتی هم موثر هستند به صورت مطلق

2- بعضی از گفتارها صحیح هستند اما "نحوه بیان" آن در واقعیت بر درستی و راهگشایی این گفتارهای درست تاثیر دارد اصول بیان و شرایط محیطی در تاثیر گذاری این "درست ها" بسیار دخیل هست.

3- بعضی از گفتارها در ظاهر صحیح هستند اما در واقعیت باطن خودشان را نشان می دهند این حالت یکی از بهترین تجربه ها را برای شما رقم می زند.

پ.ن 1: خودتان بیابید مثال هر کدام را

پ.ن 2: ان شاءالله جدول اضافه خواهد شد.

پ.ن 3: و من چقدر نگران " عاشقانه های آرام... " هستم

پ.ن 4: چقدر دلتنگ "چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم" شده ام، "اژدهایی که دارد آزادانه جنایت می کند ...

پ.ن 5: "باشد تا رستگار شویم"

" لطفا بر روی عناوین کلیک نمایید"

نکته

عنوان

ارزش

نکته

عنوان

ارزش

400

مرور می کنیم 7

✔✔✔

425

دلبستگی های غم دار

401

خندوانه شاید یک برنامه هنری

✔✔

426

 انتخاب می شویم

✔✔✔

402

ایران کوچک

427

دو بال توکل

✔✔✔

403

کشمیر

✔✔✔

428

 التماس دعا

404

باید باهاش حرف بزنی

✔✔

429

دریا و کشتی

✔✔

405

 سوزنبان

430

جاوادانگی، دنیا، انسان

406

 زندگی فقیرانه، زندگی شاهانه

431

دریاب ...

407

صبر کن

✔✔

432

کارهای خوبی که ما را به جهنم می برد!

✔✔✔

408

 تبعیض

✔✔

433

 به کدامین سمت و چگونه

✔✔✔

409

 رهرو ...

✔✔✔

434

 حجاب یعنی بندگی

✔✔

410

خداوند ما را با هم جمع کند

✔✔✔

435

یا امام رضا علیه السلام ...

411

عوارض ناخواسته نگاه

✔✔✔

436

 بی انصافی

412

دو حالت کلی در برخورد آقایان با خانم ها

✔✔

437

طریقه ی سوار شدن روی زین اسب (زین کابویی)

413

لذت مطالعه

438

 پیاده روی عاشقانه

414

درد دل

✔✔✔

439

کدامین درست؟

✔✔

415

در کدام زمینه قرار هست مورد آزمایش قرار بگیریم؟

440

اصل غرب متمدن

✔✔✔

416

عبودیت

441

بهار آمد ...

417

ثبات قدم

442

شهوت های بی لذت

✔✔

418

چای ایرانی

✔✔✔

443

نهج البلاغه

✔✔

419

معنای واژه رب

✔✔

444

لذت انتخاب شدن

420

وصل و فصل

✔✔✔

445

هدف نهایی انتخابات و انقلاب اسلامی

421

معنای واژه رب2

✔✔

446

 ظرفیت

✔✔

422

غدیر، چشمه ای جوشان

447

غمگین

423

بین جماعتی که مرا سنگ می زنند ...

448

 دلیل بعضی از کارها

✔✔

424

تکرار نمیشه!

✔✔

449

زمزمه بعد از دهه محرم

 


۰  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۶ ، ۱۹:۱۱
صابر

برای پیاده روی عاشقانه

نه نیاز به کفش پیاده روی هست

نه نیاز به پارک

نه نیاز به هوای خوب و یا ابری

نه نیاز به فصل پاییز

نه نیاز به لباس ورزشی

نه نیاز به ....

برای پیاده روی عاشقانه

نیاز

به یک جفت دل عاشق هست ...

۳  نجوا موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۵ ، ۱۸:۳۶
صابر

سلام

امروز می خواهم "طریقه ی سوار شدن روی زین اسب (زین کابویی)" را براتون توضیح بدهم، اهل فن متوجه خواهند شد دلیلش را ...

۵  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۵ ، ۱۰:۴۶
صابر

 

 

غمخوار من! به خانه ی غم ها خوش آمدی

 

با من به «جمع» مردم تنها خوش آمدی

 

 

بین جماعتی که مرا سنگ می زنند

 

می بینمت... برای تماشا خوش آمدی

 

 

راه نجاتم از شب گیسوی دوست نیست

 

ای من به آخرین شب دنیا خوش آمدی

 

 

پایان ماجرای دل و عشق، روشن است

 

ای قایق شکسته به دریا خوش آمدی

 

 

با برف پیری ام سخنی غیر از این نبود

 

منت گذاشتی به سر ما خوش آمدی

 

 

ای عشق ای عزیزترین میهمان عمر

 

دیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی

 

 

فاضل نظری

 

۱  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۵ ، ۲۰:۳۵
صابر

چند تا گلدون داده بودم به یکی از فامیل ها تا توش گل بکارند!

بعد از یکی دو روز که گلدون ها را ازشون خواستم

از دادن گلدون ها خودداری کردند

وقتی دلیلش را جویا شدم گفتند :

"صبر کن تا قلمه ها بگیرند ..."

 

پ.ن : خیلی از کارهای خدا هم همینه، چون می دونه هنوز ظرفیتش درون ما ایجاد نشده اون نعمت را بهمون نمی ده، بهمون میگه : " بنده ی من ! صبر کن ..."

۴  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۳۰
صابر

سلام

کی گفته دو خط موازی به هم نمی رسند؟

و یا دو ریل راه آهن هیج وقت به هم نمی رسند؟

یه وسیله ای است به "سوزن" که دو ریل را به هم می رساند

و یه فردی هست به نان "سوزنبان" که سوزن را عوض می کند

اگه از راست به چپ نگاه کنی دو مسیر را می بینی که به یک مسیر ختم می شود

و اگه از چپ به راست نگاه کنی یک مسیر می بینی که تبدیل به دو مسیر متفاوت می شود

دریافت

" وصل " و یا " فصل" به خودت بستگی داره

سورنبان "قلبت" چه کسی هست؟

و در کدام جهت حرکت می کنی؟

۲  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۵۹
صابر

وارد اتاق شد

نگاهی به شمعدونی ها کرد

ازم پرسید : " باهشون حرف می زنی؟ "

گفتم : " نه ، چی شده مگه ؟"

گفت : " به خاطر همین هست که شمعدونی هات پژمرده شدند، باید باهاشون حرف بزنی ! "

 

پ.ن : اگه خاک خوب باشه، خود گیاه هم قوی باشه، آفت هم نزده باش و... و باهاش حرف نزنی پژمرده خواهد شد!

پ.ن 2: خیلی می خوام غیر مستقیم بهتون بگم که : " نکته نود و یکم : با همسرت حرف بزن"

۴  نجوا موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۴۴
صابر

دوست داری یه همسری داشته باشی که "دوست" باهات باشه؟

دوست داری یه همسری داشته باشی که وقتی بیمار شدی مثل یک "طبیب" باهات برخورد کنه؟

دوست داری یه همسری داشته باشی که به همه ی نیازهایت "پاسخگو" باشد؟

دوست داری یه همسری داشته باشی که با محبت باشه و "مهربان" باشه؟

دوست داری یه همسری داشته باشی که .....

عشق زن و شوهر به یکدیگر یه عشق غیر اصیل هست زیرا عشق اصلی ، عشق به خداوند هست باقی عشق ها اگر در سایه عشق الهی قرار بگیره می تونه یه عشق اصیل باشه!

باقی صفاتی که در بالا برای یک همسر ذکر شد[برگرفته از فراز 59 دعای جوشن کبیر] اگه خواسته باشند یه صفت اصیل باشه باید به منبع و چشمه اون صفت وصل بشه وگرنه قلابی هست!

اگر عشق همسران به یکدیگر برگرفته و در راستای عشق الهی باشه، اون وقت هست که شیرینی عشق را حس کنید و ....


یَا حَبِیبَ مَنْ لا حَبِیبَ لَهُ یَا طَبِیبَ مَنْ لا طَبِیبَ لَهُ یَا مُجِیبَ مَنْ لا مُجِیبَ لَهُ یَا شَفِیقَ مَنْ لا شَفِیقَ لَهُ یَا رَفِیقَ مَنْ لا رَفِیقَ لَهُ یَا مُغِیثَ مَنْ لا مُغِیثَ لَهُ یَا دَلِیلَ مَنْ لا دَلِیلَ لَهُ یَا أَنِیسَ مَنْ لا أَنِیسَ لَهُ یَا رَاحِمَ مَنْ لا رَاحِمَ لَهُ یَا صَاحِبَ مَنْ لا صَاحِبَ لَهُ

۴  نجوا موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۵ ، ۲۲:۱۴
صابر

سلام

یکی از دوستان چند روزی بود خیلی خیلی مودب شده بود [البته آدم باوقار و خوبی بود اما این چند روز به صورت خاص!!!] با با لباس های مرتب و اتو کشیده می اومد شرکت و هر کدوم از همکارها و یا حتی ارباب رجوع ازش سوال می پرسید با صبر و حوصله بیش از حد جواب و میداد و ...

تعجب کرده بودیم که این دوستمون "خیلی خیلی خوب" شده ، ازش سوال کردیم چی شده که اینقدر مودب و اتوکشیده شدی؟ گفت که رفته خواستگاری و آدرس محل کار را داده و قراره خانواده عروس به صورت ناملموس بیان "تحقیقات" این آقا داماد  بالقوه! ایشون هم چون نمی دونستند این محقق کی هست با همه رفتارشون را "خیلی بهتر" کرده بودند.

پ.ن : مگه ما در محضر خدا نیستیم؟ پس چرا سعی نمی کنیم بهتر ورژن خودمون باشیم؟

۱۳  نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۲۱
صابر


دریافت
مدت زمان: 2 دقیقه 

۸  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۰:۱۰
صابر
۶  نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۹۵ ، ۱۱:۴۶
صابر
۶  نجوا موافقین ۶ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۹۵ ، ۰۱:۰۰
صابر

سلام

لازمه ی یه زندگی خوب اینه که زن و شوهر در اون زندگی رشد کنند و یکی از راه های رشد برای زوجین انتقاد از همدیگه هست، انتقادی که اگه به بهترین نحو ممکن انجام بشه نه تنها موجب ناراحتی همسفرتان نمی شه بلکه به او نشون می ده که چقدر برایش مهم و ارزشمند هستی.

قبلا در اینجا [ چایی نبات انتقاد] در مورد ویژگی ها انتقاد صحبت شده بود، حالا می خوام یکی از تکنیک های انتقاد را که قبلا [قانون 5+1+5] قولشون را بهتون داده بودم را بیان کنم

اما قانون 5+1+5 ( همسر بد اخلاقت را تبدیل به یک فرشته کن!) چیست؟

 شما هر وقت خواستید از همسرتون انتقاد کنید قبلش 5 تا از ویژگی های خوب همسرتون رو بیان کنید بعد یک انتقاد و بعد دوباره 5 تا دیگه از ویژگی های خوبش را بیان کنید. به همین سادگی همسر بداخلاقتون را تبدیل به فرشته می کنید

 

چرا باید قبل از انتقاد 5 تا ویژگی خوبش را بیان کنیم؟


اولا با این کار به او اطمینان می دهید که خوب دیده شده وشما ویژگی های خوب او را نیز می بینید.

ثانیا حس خیرخواهی خودتون را بهش انتقال می دهید و بهش یادآوری میشه که هدفتون رشد هست.

ثالثا کانال ارتباطی ای درست می کنید که بر اساس آرامش، محبت و صمیمیت هست ( هیچ وقت نمی شه با عصبانیت از کسی تعریف کرد! )

رابعا اشتیاق شنیدن در همسرتون ایجاد میشه و حس می کنه که شما قصد انتقاد سازنده از او دارید نه انتقام کشنده!

 

اما چرا باید یک انتقاد را مطرح کنیم؟ چون وقتی فقط و فقط یک انتقاد را مطرح می کنیم موجب می شود که :

اولا همسرتون دقیقا متوجه می شه که منظور شما چیست چون شما یک انتقاد واضح و مشخص را مطرح کردید

ثانیا یک انتقاد موجب می شود که همسرتون احساس ضعف نکنه و قدرت برطرف کردنش را در خودش ببینه (وقتی چندتا انتقاد را با هم بیان می کنیم همسرتون هم گیج میشه هم ممکنه فکر کنه خیلی آدم ضعیفی هست که این همه مشکل داره!!! )

ثالثا ما می خوایم حالا حالاها رشد کنیم و نقاط ضعفمون را برطرف کنیم پس باید آروم آروم و گام به گام این کار را بکنیم.

 

چرا بعد از انتقاد باید 5 ویژگی خوب همسرمون را بیان کنیم که قبلش خیلی ازش تعریف کردیم!!!

اولا انتقاد تلخ هست و ممکن هست که همسرتون ناراحت بشود با تعریف 5 ویژگی خوب، بهش روحیه می دهید و کامش را شیرین می کنید

ثانیا یه جورایی سورپرایزش می کنید و بهش نشون می دهید که خیلی هوایش را دارید و هنوز ویژگی های خوب همسرتون خیلی خیلی بیشتر از بعضی از مشکلات  کوچکش هست!

ثالثا بهش یادآوری می کنه که شما در کنارش هستید و او را همانطور که هست پذیرفته اید با تمامی نقاط ضعف و قوتش ( این نکته خیلی مهمه که طرف مقابلتون بفهمه که شما او را همونجوری که هست پذیرفته اید )

رابعا وقتی مجبور می شوید برای انتقاد از همسرتون ویژگی های خوبش را بازگو کنید خودتون هم به این پی می برید که عجب همسر خوبی دارید!

خامسا اکثر مواقع می تونیم با تقویت ویژگی های خوبمون، نقاط ضعفمون را پوشش بدهیم ما با این روش عملا تکنیک مثبت گرایی را نیز رعایت کردیم، زیرا با تعریف از ویژگی ها خوب همسرمون در واقع او را تشویق می کنیم به انجام کارهای خوب بیشتر.

پ.ن : قانون 5+1+5 در مورد دوستان، فامیل، همکاران و ... هم کاربرد داره، فقط یه استثنا داره، اون هم افراد مجرد هست، زیرا مثلا یه دختر خانم بیاد از منِ مجرد به این زیبایی انتقاد کنه خدای ناکرده ممکن هست برداشت اشتباهی بکنم.

پ.ن 2: بعضی از ماها خیلی خیلی نامرد هستیم، یعنی انتقاد می کنیم و طرف مقابل را تنها می گذاریم و می رویم، کمکش نمی کنیم L

پ.ن 3 : اگر قانون 5+1+5 را درست اجرا کنید باید منتظر باشد که همسرتون خودش را برای شما لوس کند و از شما بخواهد که ازش انتقاد کنید.

۵  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۴ ، ۱۶:۴۸
صابر

سلام

قانون 5+1+5 را بلد هستید؟

استادمان می فرمودند :

این قانون می تونه هر زن بداخلاق را تبدیل به یک فرشته نماید.

[موضوع صحبت استاد زندگی آینده بود.]

منتظر نظرات ارزشمندتون هستم.

۱۱  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۴ ، ۰۹:۲۴
صابر

سلام

وبلاگِ "دخترا اینقد ساده نباشید!!!!! "

را درباره ی "دوست پسر- دوست دختر" دیدم

به نظرم وبلاگ خوبی آمد.

یه جواریی به صورت واقعی به موضوع رابطه ی پسر و دختر پرداخته است.

پ.ن : عنوان برگرفته از یکی از پست های همین وبلاگ است.[اینجا]

( هر حرکتی که توسط جنس مخالف انجام شود شامل یکی از حالت های هشت گانه خواهد بود!!! )

۱۰  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۵۳
صابر

سلام

تذکر : نمی دانم با این صراحت و بدون پرده سخن گفتن کار درستی یا نه، اما خواهشمند است به با دقت متن زیر را مطالعه و عمیق به آن فکر نمایید.

 

۱۳  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۴ ، ۲۱:۱۱
صابر

از کتاب "رشد" نوشته ی علی صفائی حائری (عین.صاد)

۴  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۴ ، ۲۱:۲۷
صابر
۱۲  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۴ ، ۰۰:۰۰
صابر

میدونی هنر چرا هنره؟

چرا اینقد ارزشمنده؟

چرا اینقد میتونه تاثیر گذار باشه؟

میدونی چرا از خوندن فلان رمان بی سر و ته، اینقد لذت میبری؟

میدونی چرا گوش دادن به فلان آهنگ اینقد به دلت میچسبه؟

میدونی چرا نگاه کردن به فلان عکس یا نقاشی لبخند رو لبات میاره، کیفور میشی؟

چرا با خوندن یه شعر اینطور به وجد میای؟

من فکر میکنم به خاطر اینکه، به تو هیچی نمیگه، صراحتا، بهت تذکر نمیده، پند اخلاقیش رو نمیکوبه تو صورتت

فقط تو رو با خودش همراه میکنه، دستت رو میگیره، میری به یه سفر، به یه دنیای دیگه، و تو اون سفر هست که خودت رو میشناسی، بدون این که هنرمند بهت گفته باشه یا ازت خواسته باشه... و نکته ی هیجان انگیز قضیه اینجاست که هر اثری واسه هر کسی یه معنی ای داره، یه نتیجه ای میده، هر کسی آزاده خودش تصمیم بگیره، خودش فکر کنه، که منظور هنرمند چی بوده!

نمیخوام ارزش بقیه ی کارها یا بقیه ی کتاب ها رو ببرم زیر سوال، چون من خودم کتاب تو حوزه ی روانشناسی زیاد خوندم

ولی قبول کن، 

هنر 

یه چیز دیگه ست

:)

امیدوارم یه روزی واعظ کمتر داشته باشیم و هنرمند بیشتر :)


 پ.ن : برگرفته از "اینجا" (وبلاگ ارزشمندی است.)

 

۶  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۴ ، ۰۰:۰۰
صابر

شما را دعوت می کنم به خواندن " فانتزی های عاشقانه.."  از " این روزهایم" که در وبلاگ "یک سبد سیبــ" خواندم و با اجازه نشرش می دهم. پس همین الآن تشریف ببرید ادامه مطلب...

۱۱  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۰۰
صابر

سلام

یکی از باورهای غلط این هست که :

" اگه می خوای رابطه ات پایدار باشه هرگز انتقاد نکن!"

این حرف دقیقا مثل این حرف می مونه که:

" اگه می خوای سالم باشی هرگز دکتر نرو!"

حالا آدم اگه یه روزی مریض بشه باید کجا بره؟؟؟

یعنی اگه دکتر نریم قراره مریضی به خودی خود خوب بشه؟؟

یعنی اگه در رابطه مون با دوستان و یا همسرمون دچار مشکل شدیم انتقاد نکنیم،

رابطه به خودی خود خوب میشه؟؟

معنی انتقاد را اشتباه فهمیدیم و اون را با انتقام اشتباه گرفتیم.

انتقاد کردن از همسر و یا دوستان اصول خاص خودش را دارد

متن زیر به 7 نکته ی کلیدی درباره ی انتقاد از همسر پرداخته است که البته قابل تعمیم به دوستان نیز هست.

باید باور کنیم که انتقاد مانند هدیه می ماند و باید از دریافتش خوشحال شویم :)

۱۲  نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۰۰
صابر

بسمک

بچه های امروز را نگاه کنی نی نای نای را همه به خوبی میشناسند. در جمع که قرار میگیرند بزرگترها میگویند: مامان جان، یه کم برامون برقص! و همه با هم شروع میکنند به دست زدن و نی نای نای خواندن!

 

علی رضا، بابا، صلوات بفرس. اللهم صل علی محمد و آل محمد.

و شروع میکند به مد مد مد گفتن!(محمد به زبان کودکانه ی خودش)

مادربزرگش دیشب تعریف میکرد: حواسم پی کارهای خودم بود. علی رضا هم دور بازی بود. با صلوات اول اذان که از مسجد شنید، شروع کرد به مد مد مد! به من هم یادآوری کرد صلوات بفرستم.

ما شاء الله. لاحول ولا قوه الا بالله...

۱۳  نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۰۰
صابر
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۱ اسفند ۹۳ ، ۰۰:۰۰
صابر

سلام

امروز می خواهم به مناسبت میلاد پیامبر مهربانی ها (ص) و امام جعفر صادق (ع) یکی از موثر ترین و شاید بزرگ ترین عامل تاثیرگذار در جلسات خواستگاری را خدمت دوستان عرض نمایم:

مقدمه 1: پیامبر صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله :

یا عَلىُّ اَصْدُقْ وَ اِنْ ضَرَّک فِى الْعاجِلِ فَاِنَّهُ یَنْفَعُکَ فِى الآْجِلِ وَ لا تَـکْذِبْ وَ اِنْ یَنْفَعُکَ فِى الْعاجِلِ فَاِنَّهُ یَضُرُّک فِى الآْجِلِ ؛

اى على! راست بگو اگر چه اکنون به ضررت باشد، ولى در آینده به نفع توست و دروغ نگو، اگر چه در حال حاضر به نفعت باشد ولى در آینده به ضرر توست.

مقدمه 2: اثر قورباغه ای:

اگر قورباغه‌ای را به همراه مقداری از آبی که در آن زندگی می‌کند در ظرفی بریزید و آب را به آرامی گرم کنید خواهید دید که قورباغه به گرم شدن آب عکس‌العملی نشان نمی‌دهد تا آن که آب جوش می‌آید و قورباغه می‌میرد.

دلیل این رفتار این است که قورباغه یک حیوان خونسرد است و دمای بدن خود را با تغییرات تدریجی دمای محیط تطبیق می‌دهد.

اگر قورباغه دیگری را بگیرید و در ظرف آبی که اختلاف دمای قابل ملاحظه‌ای با دمای بدن قورباغه دارد اما برای آن قابل تحمل است، بیاندازید خواهید دید که به سرعت به بیرون می‌جهد چرا که نمی‌تواند این تغییر دما را تحمل کند.

بیان موضوع : در جلسه خواستگاری "خودت باش" ... "راست" بگو اما "درست" !!!

شاید بپرسید مگر می شود که راست بگوییم و غیر درست؟؟ جوابش "بله" هست .

روزی با یکی از دوستان داشتیم صحبت می کردیم به موضوع جلسه اول خواستگاری رسیدم ، بهش گفتم "..." خودت را چطوری معرفی می کنی و جلسه اول چی میگی؟

وقتی جوابش را شنیدم داشتم از تعجب شاخ در آوردم ، هر حرفی زده بود راست بود اما درست نبود و بهش گفتم تو خودت را درست معرفی نکرده ای!!! شاید همه ی حرفهایت راست بوده است که راست هایت نیاز به "تبیین" داشته است . ( مثل این که شما بگویید من یک شب در کلانتری بازداشت شدم اما نگویید که اشتباه شده است و یا نگویید به خاطر "چک ضمانت دوستتون" فقط بگویید به خاطر چک یک شب بازداشتگاه رفتم؟؟؟)

ضمنا از هر دو جهت( کم تر بیشتر) می گوییم "راست" بگویید و خودتون را " درست " معرفی نمایید نه کمتر نه بیشتر.

مقدمه 2 هم برای این بود که بگویم دوست عزیز تا یه جایی می تونی دروغ بگویی بعد از اینکه دروغ هایت آشکار شد مثل این هست که آب صفر درجه ناگهان 100 درجه بشود در نتیجه همسرت شکه شده و از زندگیت می پره بیرون!!

اما اگه از همون اول با همسرت صادق باشی او کم کم خودش را با همه ی سختی های زندگی عادت خواهد داد و همیشه همرات خواهد بود که هیچ... کمکت هم خواهد کرد.

۱۳  نجوا موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۳ ، ۰۰:۰۰
صابر

برگرفته از " اینجا"

۵  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۳ ، ۰۰:۰۰
صابر

سلام

دوستی می گفت اگر قراره از خدا چیزی بخوای ، کاملترین اون را طلب کن

مثلا بگو: اللهم   ارزقنی رزقا حلالا حسنا طیبا واسعا و...

 

اما این در مورد "همسر" یه کم فرق می کنه

بهتره از فعل " اعطنی" استفاده کنیم یعنی یه پله بالاتر از "ارزقنی"

خداوند وقتی خواسته باشه به بنده اش یه حال اساسی بده از این فعل استفاده می کنه.

مثل ‌" انا اعطیناک الکوثر" معنیش این میشه که ای پیغمبر ، ما با تولد حضرت زهرا ( س) یه حال اساسی بهت دادیم.

 

پ.ن : خدایا وقت اون نشده دیگه که به این بنده ی گناهکارت "یه حال اساسی" بدی؟

پ.ن 2: خدایا به همه ی جوانان مومن یک همسر مومن "عطا" فرما...

۳  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۳ ، ۱۹:۰۰
صابر

سلام

توضیحات ضروری :

1- خواهشمند است متن را با دقت بخوانید (همرا با تمامی لینک ها ، عکسها ، فیلم ها و...) حدودا یه ربعی از وقتتان را خواهد گرفت اما به نظر حقیر دانستن این مطالب [و یا مرور] خیلی خیلی مهم است.

2- اهل بیان این نوع حرف ها نیستم و زیاد بلد هم نیستم اما ضرورت بحث باعث شد این موضوع را مطرح کنم ان شالله دوستان خودشان پیگیر باشند.

3- خواهشمند است برای درک بهتر مطالب رجوع شود به "تفاوت نیاز و خواسته"

4- با توجه به متن فوق ،شاید شما بفرمایید که مشکل از " نیاز" نیست مشکل از "خواسته" هست ، و من با چشمانی که از خوشحالی برق می زند بگویم: "خدا خیرت بده ... بحث سر همین است با یک سری رابطه ی ساده می توان گفت که عاطفه و احساسات هر فردی نحوه ی ارضای نیازش را مشخص می کند و به خاطر همین است که "نیمرو"ی مادر [همسر] از هزار تا غذا در بهترین رستوران های جهان خوشمزه تر می باشد.)

دلیل اصلی بیان موضوع :

دلیل 1- در سال 1390 در یک جلسه ی خصوصی خدمت یکی از اساتید دانشگاه بودیم که ایشان فرمودند حدود هفتاد درصد طلاق ها به خاطر مشکلات "جنسی و عاطفی" است ...

دلیل 2- ابتدا "دلیل 1" را باور نکردم اما مدتی پیش که به یکی از دوستان قدیم برخورد کرده و متوجه شدم در حال جدا شدن از همسرش است دلیل را سوال و جواب ها خیلی خیلی تکراری بودند :

 "درکم نمی کند"- "همش به فکر خودشه"- "من را نمی فهمد"- "ما دو نفر از دو سیاره ی متفاوت هستیم" و... .

این رفیق ما هم خوشتیپ- هم نسبتا پولدار و هم خوش برخورد هست و اما چرا نتوانسته با همسرش رابطه ای پایدار برقرار کند جای سوال دارد؟؟؟

دلیل 3- ترم های آخر دانشگاه [دوره ی لیسانس] بود و ما مانده بودیم و دو واحد معارف جامانده (دنبال استادی می گشتیم که حضور و غیاب زیاد برایش مهم نباشد و دست نمره دادنش خوب!) از قضای روزگار با جناب آقای حجه الاسلام دکتر صادقیان این درس را گرفتیم .کلاس که شروع می شد استاد بیست دقیقه درس می گفتند و بعدش درباره ی مسایل جوانان بحث می کردند یکی از مسایلی که ایشان به آن پرداختند بحث مدیریت رابطه ی جنسی و همچنین نیازهای عاطفی جنس مخالف بود و این شد که ما اکثر جلسات این درس را با کمال میل شرکت کردیم.

دلیل 4- شاید بعضی از دوستان بگویند که این نکات را می توان در دوره ی نامزدی و یا عقد (در یزد چیزی به عنوان دوره ی نامزدی نداریم و کلاً سه دوره ی خواستگاری؛ عقد و عروسی داریم) یاد می گیریم. جواب این گروه از دوستان هم خیلی ساده است "پیشگیری ، بهتر از درمان است"

یعنی اگر شما مطالعه کرده باشی و این ها را فهمیده باشی وقتی در جلسات خواستگاری صحبت می کنی می توانی 20 الی 30 درصد بیشتر نسبت به قبل طرف  مقابلت را بشناسی و این یعنی 20 الی 30 درصد انتخاب درست تر. ( البته دانستن این موضوع در ابتدا کمک می کنه شما خودت را بهتر بشناسی و بعد طرف مقابلت را ... )

دلیل 5- جمعه ساعت دو بعد ازظهر مراسم تجلیل از خادمان "هیئت رایه الهدی یزد" بود و ضمن تقدیر از خادمین و خانواده ی آنها ، اقدام به اعطای لوح تقدیر و چند کتاب نمودند که یکی از کتاب ها با عنوان " ...." به نوشته ی "..." ... و این بود ( در ادامه قسمت هایی از این کتاب را مشاهده خواهید کرد)

بیان مسئله 1: انواع نیاز

یه مرد یا یه زن چهار نوع نیاز دارد:

1- نیاز مالی

2- نیاز جسمی (نیازی است فیزیولوژی مثل آب ، غذا ، پوشاک و ... )

3- نیاز جنسی (این نیاز ترکیبی از نیاز جسمی و عاطفی هست اما هیچ کدام از آنها هم نیست )

4- نیاز عاطفی ( نیازی ماورایی که اگر به خوبی [درست] ارضا بشود کلیه نیازهای دیگر را تحت تاثیر قرار می دهد و اگر به خوبی[نادرست] ارضا نشود تمام نیازهای ارضا شده را بی تاثیر می کند)

شاید اگه خواسته باشیم یه نمودار رسم کنیم می شود نمودار زیر :

اگه شما خوب به شکل نگاه کنید متوجه می شوید که هسته ی اصلی " نیاز عاطفی" هست

نیاز عاطفی یه نیاز متفاوت از دیگر نیازهاست (مفهوم نیاز عاطفی در اینجا مستقیما به خانواده که شامل زن و شوهر و فرزندان است اشاره دارد) که خداوند در انسان قرار داده است و با ازدواج کردن به گفته خود خدا این نیاز بیشتر هم می شود "موده و رحمه" ...

اگه باور نداری به این سوال ها جواب بده :

سوال 1: یه پسر [یا دختر] که نیاز های مادی ، جسمی و حتی جنسی خود را تامین می کند چه نیازی به ازدواج دارد؟؟؟ (به قول معروف آبِ ت کم بود نونِ ت کم بود که رفتی ازدواج کردی؟؟؟)

سوال 2: چرا رابطه ی دوستی بین دختر و پسر این همه طرفدار داره؟ (طرف که نیازهای مادی و جسمی را تامین کرده و نیاز جنسی را هم می تواند با بهترین [بدترین] زنان خلیجی و تایلندی و اوکراینی و... تامین کند پس دنبال دردسر می گردد که برود با یه دختر رابطه ی پنهان داشته باشد؟)

سوال 3: شما می دانید که آمار خودکشی در بین قشر مرفه بالاتر است(با توجه به جمعیت اندک) حالا من یه سوال ساده از جوانی که خودکشی کرده دارم : آقای خوشتیپِ پولدارِ محترم، تو که همه ی نیازهایت تامین بوده پس چه مرگت بوده که رفتی خود کشی کردی؟

پاسخ [از دیدگاه حقیر] : آقایان ، خانم ها، پسرها و دخترها ؛ همه و همه در پی "نیاز عاطفی" هستند و سعی دارند این نیاز را ارضا کنند حالا بعضی ها با روش درستِ بلند مدت و بعضی ها با روش غیر درستِ کوتاه مدت. (چند دقیقه روی جمله ی قبلی فکر کنید خواهشا )

توصیه :

1- آقا پسر[دخترخانم] عزیز که زیبایی یه دخترِ پولدار[پسرِ پولدار] چشم تو را کور کرده بعد ازدواج حتی اگه این دخترخانم[آقا پسر] تمام نیازهای مادی-جسمی و حتی جنسی تو را تامین کند اما نتوانی از لحاظ عاطفی با هم ارتباط برقرار کنید اونوقت هست که یا افسرده می شوی (بهترین حالت) و یا با خیانت همسرت تمام احساساتت لگدکوب می شود و آنوقت حاضری بمیری (یعنی تمام نیازهای مادی- جسمی جنسی را فدا کنی) اما این خیانت را باور نکنی!!! ( البته این حرف توجیه خیانت نیست بلکه ریشه شناسی خیانت هست.)

 

بیان مسئله 2 :نحوه های ارضا شدن در یک رابطه ی " جنسی-عاطفی"

1- از طریق رابطه ی جنسی-عاطفی آشکار (حال می خواهد "مجاز" باشد مثل رابطه ی زن و شوهری و یا می خواهد "غیر مجاز" مثل رابطه ی دوستی)

2- از طریق رابطه ی جنسی-عاطفی پنهان ( س-ک-س پنهان )

نکته 1- هدف بیان رابطه ی درست است  اما استفاده ی صحیح و یا اشتباه از آن مد نظر نیست.

نکته 2- دلیل بکار بردن عبارت "س-ک-س پنهان" نشان دادن خطرناکی و قبح این عمل است.

توضیحات:

شاید همسر شما با شخص خاصی دیگری رابطه ی مخفی نداشته باشد اما ممکن است به دلیل ارضا نشدن ( اکثرا عاطفی) اقدام به س-ک-س پنهان نماید. البته این نوع ارضا شدن ( س-ک-س پنهان) به صورت ناخودآگاه و گاهی اوقات ناخواسته در بین جوانان مذهبی ما هم گسترش یافته است.

جلب توجه کردن، خود را نشان دیدن ، مورد تعریف و تمجید دیگران قرار گرفتن، حس دوست داشتن و اینکه دوستت بدارند  و... همه و همه ی اینها نیاز هستند و باید بوسیله ی صحیحی برطرف بشوند و این نیازها را اگر جای دیگری بوسیله ی اشخاص دیگری برطرف نمودی نباید از همسرت انتظار داشته باشی که بتواند نیازهای تو را برطرف کند .

مثال 1- شما اگر گرسنه باشی و بروی بیرون (رستوران، ساندویچی و..) غذا بخوری و خودت را سیر کنی وقتی به خانه می روی اگر مادرت[همسرت] بهترین غذای دنیا را جلوی رویت نگذارد نمی توانی بخوری.... می فهمی یعنی چی؟؟؟؟ شاید دوست داشته باشه بخوری و غذا هم خیلی لذیذ باشد اما شما خودت را سیر کرده ای؟؟؟ تقصیر از غذای مادر[همسر] نیست ، تقصیر از خودِ بی شعورت هست که رفته ای و ...

غذا، هدیه و.. مهم نیست ، مهم عشق نهفته در آن است

مثال 2- از صبح تا ساعت 3 بعداز ظهر با همکارانت[آقا و خانم] صحبت کرده ای ، گفتید و خندیده اید ، وارد خانه که می شوی هر چقدر هم همسرت سعی کند با تو ارتباط کلامی برقرار کند امکان پذیر نیست[دلیلش هم خیل واضح است هر فردی ظرفیت خاص خودش را دارد مثلا ممکن هست ظرفیت شما 100000 کلمه باشد اما وقتی سرکار با همکاران و مشتریانت 150000 کلمه صحبت کردی معلومه که نه تنها حوصله ی حرف زدن را نداری بلکه به اندازه ی 50000 کلمه ی اضافه ای هم که صحبت کرده ای ، خسته ای و...

نتیجه ی مهم 1- با همسرت حرف بزن "لینک" این کلمات پرارزش(البته به نظر ماها کم ارزش) موجب ارضای نیازهای عاطفی، روانی و حسی همسرت می شود و همچنین به ایجاد یه رابطه ی عمیق کمک می کند(برادرِ[خواهرِ] مومنِ من ، همسرت با خواهرت[برادرت] و مادرت [پدرت] فرق می کند در نتیجه جنس محبتی هم که نیاز دارد هم فرق می کند، شما از مادر و خواهرت [پدر و برادرت] به خاطر کمک و کارهایی که برایت انجام می دهی تشکر می کنی و نیازی به ابراز علاقه های شدید دیگری نیست اما ابزار علاقه به همسرت ازتشکر کردن مهم تر است می میری اگه به همسرت به جای اینکه بگی : "دستت درد نکنه ، ممنون از لطفت" ؛ بگویی : " دوست دارم عزیزم تو با همین کارات من را عاشق و دیونه ی خودت کردی". حالا وجداناً قضاوت با خودتون تاثیر کدام حرف در همسرتون بیشتر هست؟؟؟؟ )

نتیجه ی مهم 2-  با زن[ مرد] نا محرم زیاد حرف نزن زیرا تو می توانی جملات محدودی در یک روز بیان کنی ؛ سهم همسرت را با زنان[مردان] نامحرم و خدای ناکرده با زنان[مردان] "..." به مشارکت نگذار (این کلمات حق همسرت هست ، می فهمی؟؟؟؟ حق الناسه...) و اگر این کار را کردی بدان که با شیطان شریک شده ای  و چه بد شریکی است شیطان. (شیطان تا تمام دینت را ازت نگیرد رهایت نمی کند.)


بیان مسئله 3- مشکل سخت افزاری ، مشکل نرم افزاری

3-1- مشکل سخت افزاری

شما وقتی مریض [زانو درد، کمر درد، سردرد و...] می شوی چیکار می کنی ؟؟؟

در رابطه ی جنسی هم ممکن هست به مشکل برخورد کنی ، این که خجالت نداره بلند شو برو دکتر متخصص و مشکلت را حل کن نه اینکه خجالت بکشی و نتونی یه رابطه ی موفق و درست جنسی داشته باشی و یا بدتر اینکه خودت خواسته باشی به روش های غیر علمی مشکلت را حل کنی و بعد هم مشکلات بعدش ...

مثال : آموزش سربازی که بودیم (نیروی انتظامی) مربی " مواد مخدر "  ضمن بیان خاطره ای از همه ی ما خواست که دررابطه با مشکلات جنسی اقدام به خود درمانی نکنیم و مشکلات را با پزشک متخصص درمیان بگذاریم.(ایشان تاکید می کرد که روی تبلیغات ماهواره هم حساب باز نکنیم)


خاطره ی مربی "مواد مخدر" (خلاصه و بدون بیان جزییات):

یه دختر پسر دانشجو(غیر یزدی) که نامزد هم بودند در یزد زندگی می کردند(خانه ی استیجاری)  از لحاظ مالی هم مشکلی نداشتند اما از لحاظ جنسی مشکل داشتند و ... کار به جایی می کشد که دختر خانوم برای داشتن یه رابطه ی بلند مدت پیشنهاد استفاده از یه قرص [به توصیه ی یکی از دوستان] را می دهد و آقا پسر برای اینکه بتواند مشکل را حل کند قبول می کند و لیلی و مجنون داستان قرص را می خورند و القصه می تواند اولین رابطه ی جنسی "موفق" و "کامل" با نامزدش را تجربه کند و هم دختر از این رابطه راضی و هم این پسر ....[قبلا این رابطه ی جنسی داشتند اما به دلیل مشکل آقا پسره کوتاه و ناموفق بوده است] و دومین رابطه ی موفق و کامل و سومین رابطه ی موفق و کامل و...

توجه : رابطه ی جنسیِ"موفق" و "کامل " تعریف دارد بروید بخوانید ....

سوال : شاید شما بپرسید : "این که خیلی خوبه... مشکل از کجاست؟"  و یا بفرمایید :"هدف رفع مشکل این دو نفر بوده که حل شده است خدا راشکر"

نکته ضروری : شما فرض کنید لذت یک رابطه ی جنسی موفق 200 واحد باشد و لذت نعشگی و خماری حاصل از مصرف شیشه 400 واحد . حالا با این فرضیه خاطره ی فوق را تحلیل می کنیم ( البته مربیِ محترم اعداد دقیق را بیان کردند که متاسفانه فراموش کردم)

پاسخ (با توجه به نکته ی ضروری) : اون قرصی که دختر خانم به آقا پسره داده و خودش هم خورده بود نوعی شیشه بوده است تا دیروز این دونفر با رابطه ی ناقصی که داشتند حدود 50 واحد لذت می بردند و امروز با لطف استفاده از این قرص موفق شده اند 200 واحد لذت از رابطه جنسی خود به اضافه ی 400 واحد لذت قرص (200+400=600)

این بدان معناست که زوجی که تا دیروز 50 واحد لذت می بردند حالا 600 واحد لذت می برند یعنی 12 برابر بیشتر(12000 درصد بیشتر) اون هم فقط با یک قرص ده هزار تومانی؛ مشکل هم از همین جا شروع میشه یعنی اگر این زوج مشکلات جسمی خود را بعدا به روش علمی برطرف کنند و بتوانند یک رابطه ی جنسی "موفق و کامل" داشته باشند حداکثر 200 واحد لذت می برند یعنی یک سوم رابطه با استفاده از قرص ، اگر هم فقط قرص مصرف کنند حداکثر 400 واحد لذت می برند یعنی دو سوم مصرف همراه با رابطه ی جنسی؛ انسان هم یک موجود تکامل خواه و...

نتیجه : شما بعد از حدود دوماه یک زوج معتاد به شیشه دارید که یکی از آنها تزریقی و دیگری هم بستری بیمارستان و... ؛ به خاطر اینکه به نصیحت یکی از دوستان و بدون مشورت با پزشک متخصص اقدام به خود درمانی کردند(البته باز هم تاکید می کنم خاطره ی استاد خیلی کامل تر و البته تلخ تر از این هست ...)

توجه : در یزد یه مرکزی در بیمارستانی هست به نام سکسوتراپی که به صورت تخصصی این مشکلات را مرتفع می کند.

   توجه توجه : شما اگه مشکلات سخت افزاری را حل کردی اما نتونستی مشکلات نرم افزاری را حل کنی ؛ همسرت احساس "برده ی جنسی بودن" بهش دست می دهد.

3-2- مشکلات نرم افزاری

برادرِ مومنِ من [خواهر مومن] یاد گرفتن نحوه ی برخورد با همسرت از الزامات زندگی است. جنس این رابطه با دیگر رابطه ها متفاوت تر است و باید اطلاعات کافی در این زمینه داشته باشی . نه اینکه این مهارت را در مسیر اشتباه و خدایی ناکرده برای اغفال دیگران استفاده کنی بلکه برای این هست که در زندگی خودت استفاده کنی و بتوانی یک خانواده ی سالم و پویا (اصلی ترین رکن جامعه ی اسلامی) داشته باشی. برای زندگی خودت دو تا کتاب بخون، به کلاسهای مربوط برو ، از اساتید و متخصصین سوال کن و ...

اعتراف:

من بدین وسیله اعلام می کنم بعضی از نکات را اصلا یاد نگرفته بودم و یا  اشتباه فهمیده بودم (فاجعه) و به همین دلیل چند مثال برای نمونه می آورم.

مثال 1-(قبلا اصلا بلد نبودم )

 

نامه ی حضرت امام(ره) به همسر مکرمه شان

مثال 2-(اشتباه یاد گرفته بودم)

 

 قبلا فکر می کردم باید پول را بدهی به همسر و بگویی برو خوش باش!!!

مثال 3: (بلد بودم اما نمی دونستم چقدر مهم هست)

30 ثانیه وقت نیاز داره جوراب را بذار داخل سبد ، لباس هم جالباسی ...

مثال 4:( نمی دانستم)

مثلا شما برای هدیه برید یه مغازه بگید آقا می خوام لاک و ماتیک و... بخرم(خنده داره اما مجبوریم دیگه!!!)


مثال 5: (تا حالا بهش فکر نکرده بودم)

شوخی هم حد و اندازه داره آقااااا

***

پ.ن : "نیاز عاطفی" یه نیاز ماورایی هست و اگه دقت کردین خدا و پیغمبر به جوانی که نمی تواند ازدواج کند "تقوا" را توصیه می کنند که جنس تقوا هم ماورایی هست ...

پ.ن 2: "نیاز جنسی" همون طور که گفته شد ترکیبی از نیاز عاطفی و جسمی می باشد اما نکته ی بسیار مهم این است که اگر شما رابطه ی عاطفی را ازش حذف کنید چیزی تحت عنوان "برده ی جنسی" شکل می گیرد .

پ.ن 3: با توجه به نکته ی بالا می توان یک نتیجه ی مهم و اساسی گرفت آنهایی که دنبال رابطه ی نامشروع (دوست پسر-دوست دختر) می روند یه جورایی چاشنی عاطفه را همراه ارضای نیاز جنسی دارند و این موجب لذیذ شدن غذا می شود

پ.ن 4: روی صحبتم با بعضی از دخترها [و پسرها]یی  هست که کاسه ی گدایی محبتشون را در خونه ی هر نامردی می برند : خواهر [و برادر] عزیزم شما نه زیاد خوشگلی و نه زیاد در عشق بازی حرفه ای ، دلیل انتخاب تو همان نجابت و پاکی تو هست و گرنه یه دختر هرزه ی بلوند هم از تو خوشگل تره و هم حرفه ای تر... اون چیزی که اون دختر هرزه نمی تونه ارضا کنه "نیاز عاطفی" هست .

پ.ن 5: ما یزدیها یه مثال داریم که می گوید " اگر هوس است ، یکبار بس است"

یعنی اگر " نیاز جنسی" فقط از جنس "نیاز جسمی " باشد باید به راحتی ارضا شود مثل گرسنگی که با غذا خوردن ارضا می شود اما اگر "نیاز عاطفی" را درگیر "نیاز جنسی" کنیم ارضا کردنش سخت می شود زیرا همه چیز را می شود با مادیات خرید الا عاطفه و احساس ...

پ.ن 6: بحث محرم و نامحرمی در فضای مجازی را نیز می توان در همین حیطه جا داد و راجبش بحث کرد.

پ .ن 7: شاید وسیله ی امتحان شما همسرتان باشد این دلیل نمی شود که خودتان را کنار بکشید . مثلا اگر همسرتان شما را کتک می زند دلیل ندارد شما هم بایستید و کتک بخورید و بعد بگویید خدایا این تقدیر من است و من بوسیله ی همسرم امتحان شده ام ... هرگز ....  هرگز .... شما باید در یک دوره ی زمانی بلند مدت همراه باصبر و محبت و همچنین یادگیری تکنیک های زندگی اقدام به مرتفع کردن این مشکل نمایید( مثلا اگر شما روزی 5 بار از همسرتون کتک می خوردید باید طوری زندگی کنید که بعد از 5 سال، سالی پنج بار کتک بخورید!!!!! J )

پ.ن 8: یک دعا برای تمام جوانان مومن " لینک"

پ.ن 9 : بخوانید : "داماد علوی-عروس فاطمی"

پ.ن 10: تکمیل خواهد شد ...

۱۲  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۳ ، ۱۰:۲۸
صابر

...هُنَّ لِباسٌ لَکُم وَ اَنتِم لِباسٌ لَهُنَّ..."

 آنها ( همسرانتان) لباس شما هستند و شما لباس آنهایید(بقره/187)

و حالا یه دعای بسیار زیبا برای همه ی جوانان

"...اللَّهُمَّ اکْسُ کُلَّ عُرْیَانٍ..."

 

پ.ن : با تشکر از "بــُگــذار گـمنــامـ بمـــانـَـم"

پ.ن 2: به مطلب "همسر آینده ی من .." مراجعه شود.

۵  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۳ ، ۲۱:۲۷
صابر

سلام

ظهر جمعه بود و ما برایش هزارتا برنامه ریخته بودیم

نماز جمعه حرم امام علی، نماز جناب جعفر طیار ،نماز امام زمان و...

نماز جمعه که جای دیگری برگزار می شد و در حرم فقط نماز جماعت خواندند

رفتیم به فکر نماز جعفر طیار و نماز امام زمان ، از قضا یک جای مناسب روبروی ایوان طلا گیرم اومد و شروع کردم به خواندن نماز که در نماز متوجه دخترکی دو سه ساله شدم که مشغول بازی بود گاهی می خندید گاهی گریه می کرد گاهی روی یه کیف زنانه سیاهی می خوابید نکته جالب و قابل توجه این بود که پدر فاطمه مراقبش بود و مادر و خواهرش بعدا به آنها ملحق شدند...

پ.ن : وقتی کنار یک بچه نماز می خوانید مواظب مهر خودتون باشید!!!

پ.ن ۲: فکر می کنم ثواب پدر فاطمه از کل زیارت من بیشتر باشه( عجب پدر صبور و خوش اخلاقی(

 ۳: هوس یه خانواده ( زن و چندتا بچه قد ونیم قد بازیگوش) کردم که باهم بریم زیارت و من بچه ها را نگه دارم و حاج خانوم با خیال راحت بره زیارت ...

پ.ن ۴: عنوان برگرفته از طرح روی پیراهن دختر کوچولوی داستان است

 

۰  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۳ ، ۱۵:۲۱
صابر

سلام

جنابِ آقای مهندس ( شاید هم دکتر) ، اینکه مامانت از شما انتظار داره وقتی میای خونه تو راه دو تا دونه نون بگیری انتظار زیادی هست عایااا؟؟!!

سرکارخانم دکتر(شاید هم مهندس)، کمک کردن در خانه- بویژه شستن ظرفها- مایه ی ننگ است عایااا؟؟!!

انتظار داری کل فک و فامیل و دوستان و آشنایان آماده به خدمت باشند که شما داری مثلا برای آزمون دکتری می خونی؟ یا اینکه چون در دانشگاه قبول شدی کل هزینه ی تحصیل که هیچ هزینه های جانبی و فرعی هم خانواده متقبل شوند؟

حالا فرض کنیم خانواده کل هزینه ی دانشگاه تو را پرداخت کردند و شما هم با سعی و تلاش شدی یه مهندس یا کارشناس و یا کارشناس ارشد و یا حتی دکتر... خب حالا می خوای در مقابل این همه زحمت که خانواده برای تو کشیدند چیکار کنی؟ دو تا نون گرفتن و یا شستن ظرفها و جارو کردن؟؟؟؟؟ اصلا چه کاری بلدی بکنی؟؟؟؟ آنوقت سر داستان دو تا نون گرفتن صدات گوش فلک را کر می کنه : "ایهاالناس ببینید از آدم چه توقعات بیجایی دارند"  و یا اینکه "من با این همه درس و مشغله بلند شوم برم دو کیلو میوه بگیرم مگه من بیکارم!!!"

اولا فقط شما شدی باکار و بقیه بیکار ؟؟؟ مثلا پدر و یا مادرت بیکارند که می روند نون و یا میوه می گیرند؟  

دوما چطور هست که انتظارات پدر و مادر از شما "توقع بیجا" هست اما  توقعات بیجای شما از پدر و مادر "وظیفه و تعهد" آنهاست؟

یکی از بزرگترین خیانت هایی که والدین در حق فرزندانشون می توانند انجام بدهند همین "لوس و بچه نه نه " بار آوردن و یا به بیان بهتر "بی منطق " بزرگ کردن فرزندانشون هست حالا فرض کنیم پدر و مادر جور این بچه ی لوس را کشیدند اما اون دختر و یا پسری که قراره با ایشون ازدواج کنه چه گناهی کرده؟؟؟ و یا حالا که ازدواج کرده باید با این بچه ی لوس چکار کند؟؟؟

پ.ن : به قول استاد پناهیان "فرزند مادر"(همون بچه نه نه خودمون)

پ.ن 2: داداش گلم بلند شو برو دو تا نون سر کوچه بگیر

پ.ن 3: خواهر عزیزم شما هم برو ظرف ها را بشور و یه دستی به سر و وضع خونه بکش..

پ.ن 4: حتما مطالعه کنید " توقع یا تعهد "

پ.ن 5: بعضی از دخترها، شوهر نمی خوان بلکه "بابا" میخوان ...

پ.ن 6: بعضی از پسرها، زن نمی خوان بلکه "مامان" می خوان ...

پ.ن 7: مهم نیست که ظرف ها را چه کسی خواهد شست مهم اینه که شما به "تعهدات" خودت پایبند باشی و درک درستی از زندگی داشته باشی

پ.ن 8: اولین عکس مربوط به شخصیت "والتروایت" در فیلم "افسار گسیخته" هست که احتمالا بهش گفتند  بره ظرف ها را بشوره و یا نون بگیره.( حتما بر روی "والتروایت" و "افسار گسیخته" کلیک نمایید).

۱۰  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۳ ، ۱۵:۲۲
صابر

علاقه، محبت، دوست داشتن و عشق ؛ حل کننده ی مشکلات هستند و نه اینکه خود مشکل ...

پ.ن : وای به روزی که بگوییم: "دیگه عشق و علاقه ای بین ما نیست" و حالا این مشکل را با چه چیزی می خواهیم حل کنیم؟؟؟؟

پ.ن 2: نکته های بیشتر در "داماد علوی-عروس فاطمی"

۲  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۳ ، ۱۲:۳۴
صابر

در پیوند ازدواج دو نفر به هم نمی رسند!!
که اگر قرار بود به هم برسند در خیابان به هم رسیده بودند و اینهمه کادوی ولنتاین در کار نبود
قرار شد دو نفر با هم به خدا برسند و این معنای کامل شدن دین است .

پ.ن : برگرفته از سایت " نیشتر"

پ.ن 2: می توانید به مطالب "همسفر تا بهشت" و "داماد علوی-عروس فاطمی" مراجعه نمایید.

۵  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۳ ، ۰۵:۳۰
صابر
۲  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۹۳ ، ۲۰:۵۴
صابر
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۲ شهریور ۹۳ ، ۱۵:۰۲
صابر

سلام

داشتن " معنویت" کار آسانی ست.

فقط کمی تمرین می خواهد...

 

 

دریافت
مدت زمان: 4 دقیقه 50 ثانیه 

بعدا نوشتم : (1393/09/11)

باور کنیم که خدا هوای ما را داره

۴  نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۹۳ ، ۱۳:۳۲
صابر

زن و شوهر باید سعی کنند که یکدیگر را اصلاح کنند. نه مثل یک آقا بالاسر که مرتب به دیگری نیش بزند؛ نه! مثل یک پرستار، یک مادر و پدر دلسوز.

وجه مشترک زوجین در زندگی باید عبارت باشد از توجه به خدا و اطاعت دستورات الهی و عمل به فرامین خدا. زن و شوهر باید همدیگر را در این جهت حفظ کنند. اگر زن می‌بیند که شوهر او بی‌اعتنا به مسائل دینی است، او را با حکمت و اخلاق خوش و ظرافت و زیرکی زنانه، وادار به آمدن در راه خدا کند. مرد هم اگر می‌بیند زنش بی‌اعتناست، او هم باید همین تکلیف را انجام دهد. این از کارهای اساسی زندگی است.

بعدا نوشتم : (1393/09/11)

اگر زندگی بر اساس محبت باشد همیشه پرستار خواهیم بود.

۸  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۳ ، ۲۱:۱۳
صابر

سلام

یکی از عوامل مهمی که در انتخاب همسر امتیاز بالایی را به آن اختصاص داده ام انتخاب همسر از خانواده سادات است .

اما دیروز اتفاقی افتاد که خیلی خیلی متاثر شدم و از خداوند خواستم که ابتدا لیاقت و فهم خدمتگزاری به سادات را نصیب من کند و سپس همسری از سلاله سادات.

پ.ن : البته عوامل مهم دیگری مانند با ایمان بودن ، مذهبی بودن چادری بودن و... قبل از سیادت قرار می گیرد.

پ.ن 2: این را قبول دارم که مذهبی بودن ، چادری بودن و سید بودن دلیل بر خوب بودن و مناسب بودن افراد نیست اما اعتقاد دارم از عوامل تاثیر گذار و خروجی ایمان می باشد.

پ.ن 3: پیامبر گرامی اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: هر خویشی و نسبت دامادی در روز قیامت گسیخته می‌شود، جز خویشی با من، خواه نسبی باشد یا سببی که در آن جا نیز برقرار است) بحار الانوار، ج 7، ص 238)

پ.ن 4: به تقدیر اعتقاد دارم و این حرکت من را بگذارید پای "تولی و تبری" یعنی دوست داشتن اهل البیت...

۵  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۳ ، ۰۹:۱۵
صابر

سلام

داشتم از مسجد برمی گشتم و این سوال مثل خوره افتاده بود در ذهنم که " کدام یک از این زوجها خوشبخت هستند؟"

جلال؟ حمید؟ جواد؟ هادی؟ احمد؟ عباس؟ و یا...(اینها بعضی از دوستانی هستند که بعد از ماه مبارک رمضان ازدواج کردند!!)

بعضی از این زوجها از لحاظ مالی کفایت کافی دارند و بعضی هاشون متوسط و بعضی ها هم با توجه سن و سالشون هنوز در ابتدای راه بودند. اما باز سوال خودم را تکرار می کنم "کدام از این زوجها خوشبخت هستند؟"

بالاخره در انتهایِ تاریک-روشن ذهنم به این جواب رسیدم :

" زوجها تا زمانی خوشبخت هستند که برای ساختن زندگیشان تلاش می کنند."


پ.ن : فرق نمی کند پولدار باشی یا فقیر؛ مهم سعی در ساختن زندگی هست.

پ.ن 2: شاید بعضی از افراد بگویند این که زندگی نیست این سعی برای ساختن یک زندگی است اما من می گویم زندگی همین است و...

پ.ن 3: اینها نظر من است ؛ خوشحال می شوم از نظرات شما بهره مند شوم.

۵  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۳ ، ۲۱:۱۸
صابر

سلام

گاهی وقتها بعضی از حرف ها "شلیک آخر" هستند

البته برای پایان حرکتی زشت

و آغاز حرکتی زیبا ...

بفرمایید

ماشه...

۳  نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۰۲
صابر

...به او-همسرتان- تفهیم کنید، نه اینکه دعوا کنید، نه اینکه اوقات تلخی کنید، نه اینکه مثل یک منتقد بداخلاق بنشینید یک کناری هی نق بزنید....


۲  نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۳ ، ۱۰:۳۱
صابر

... انسان با راهنمایی و دلسوزی و تذکّر بجا، با مانع شدن از زیاده‌رویها و بعضی کج رفتاریهای همسرش، می‌تواند او را اهل بهشت کند. البتّه عکس آن هم هست. با افزون طلبیها، با توقّعات و با روشهای غلطی که وجود دارد، می‌تواند همسر خود را جهنّمی کند ...

پ.ن : به مطلب داماد علوی-عروس فاطمی" مراجعه شود.

۲  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۳ ، ۲۰:۴۷
صابر

... ازدواج و اختیار همسر، گاهی در سرنوشت انسان مؤثر است. خیلی از زنها هستند که شوهرانشان را بهشتی میکنند. خیلی از مردها هم هستند که زنهایشان را بهشتی میکنند. عکس آن هم هست. اگر زن و شوهر این کانون خانوادگی را قدر بدانند و برای آن اهمّیت قائل باشند، زندگی، امن و آسوده خواهد شد و کمال بشری برای زن و شوهر در سایهی ازدواج خوب ممکن خواهد شد.

پ.ن : به مطلب داماد علوی-عروس فاطمی" مراجعه شود.

۰  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۳ ، ۲۰:۲۹
صابر

"خوشبختی" عبارتست از

 آرامش، احساس سعادت و احساس امنیت. جشن و اسراف و زیاده‌روی، کسی را خوشبخت نمی‌کند. مهریّه و جهیزیّه هم کسی را خوشبخت نمی‌کند. پای بندی به روشِ شرع است که انسان را خوشبخت و سعادتمند می‌کند.

۳  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۳ ، ۲۰:۱۴
صابر

...چند روزی از آغاز زندگی مشترک علی و فاطمه علیهما السلام می‌گذشت. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نظرِ علی علیه السلام را درباره‌ی همسرش جویا شد: علی جان! فاطمه را چگونه همسری یافتی؟
علی علیه السلام هم با کلامی که حکایت از اوج شکر و سپاس او داشت، نظر خود را درباره‌ی عشق جاودانی‌اش این گونه خلاصه کرد: " نِعْمَ العَونُ عَلی طاعَة الله"

و بدین سان بهترین داماد عالم از سِرّ عشقِ الهی خویش پرده بر می‌دارد و راه سعادت ابدی را در زندگی مشترک به همه عروسها و دامادها نشان می‌دهد. یعنی ای دامادهای علوی و ای عروسهای فاطمی! دست یکدیگر را به خاطر خداوند و برای انجام طاعت او بگیرید و تا بهشت رضوانِ خدای مهربان همسفر هم باشید!

۲  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۳ ، ۱۹:۳۲
صابر

سلام

برای رفتن به بهشت دنبال یک همسفر بگردید.

همسفرتان همان همسرتان است.

پیش به سوی بهشت...

پ.ن : به مطلب " داماد علوی-عروس فاطمی" مراجعه شود.

۱  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۳ ، ۱۹:۲۵
صابر

سلام

 

 

بعد از مطالب "همسر آینده ی من باید..." در دیگر سایت و دریافت نظرات و انتقادات دوستان و همچنین با توجه به تذکرهای دریافتی  اقدام به انتشار مطالبی با موضوع "داماد علوی-عروس فاطمی" می نمایم. مطالب ذکر شده فعلا از کتاب "مطلع عشق" می باشد البته خلاصه نویسی هایی را که خودم از کتاب های دیگر تهیه کردم به تدریج به این مطالب اضافه خواهد شد.

 

 

 

 

پ.ن : شما را دعوت می کنم به نوشیدن این صوت سه دقیقه ای!!؟؟!! ( نوش جان)

بعدا نوشتم : (1393/09/10)

به دوستان توصیه ی اکید می کنم  به خواندن این مطالب (همسر آینده ی من باید ... و عروس فاطمی-داماد علوی)

۳  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۴۹
صابر

سلام

به لینک زیر مراجعه نمایید:

خواهر و برادر معمولی

بعدا نوشتم : (1393/09/09)

شاید تلخ ، شاید اغراق ، شاید دروغ ...اما باید مواظب باشیم.ب

۴  نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۳ ، ۱۴:۵۹
صابر

سلام

قابل توجه متاهلین و یا در شرف تاهل
سرقضیه مهندسى فرهنگى در شوراى عالى انقلاب فرهنگى من رفتم و خیلى از پرونده هاى طلاق در دادگاهها را نگاه کردم، دوستانى که کارشناس بودند میگفتند بسیارى از اختلافات خانوادگى براى این است که اصلا زن و شوهر با هم حرف نمیزنند، یا درست حرف نمیزنند، حالا ما در روایات چقدر توصیه داریم به درست حرف زدن، با کلمات محترمانه و عاشقانه حرف زدن، گفتن اینکه من دوستت دارم و از آن مهم تر حرف زدن و درد دل کردن زن و شوهر...
الان برخى زن و شوهر ها اصلا با هم حرف نمیزنند، مگر اینکه بگویند الان چقدر پول آوردى؟ آن یکى هم میگوید غذا چه درست کردى؟ این شد حرف ؟!
پیامبر فرمودند زن و شوهرى که با هم یک ساعت بنشینند و صحبت کنند، جوک بگویند، اصلا چرت و پرت بگویند... (خنده حضار) با هم بخندند، شوخى و خاطره بگویند، این یک ساعت پاداشش از اینکه در مسجد الحرام اعتکاف کرده باشى و شب تا صبح نماز خوانده باشى و روز تا شب روزه گرفته باشى ، بیشتر است...

پ.ن : از سخنرانی استاد رحیم پور ازغدی و با تشکر از مهرداد عزیز

بعدا نوشتم : (1393/09/09)

بعضی کارها هست که با توجه به موقعیتشون ارزشمند می شوند یکیش همین صحبت کردن است شما می توانی ثواب کنی و یا ...

۲  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۴۳
صابر

سلام

دیروز داشتم با پسر خاله ام درباره ازدواج و ملاک های همسر خوب صحبت می کردم و... صحبت به جایی رسید که پسرخاله من یه حرفی زد که می خواستم سرم را بزنم به دیوار :

"شما دو راه داری یا با دوست دختر خودت ازدواج کنی و یا با دوست دختر فرد دیگه"

در اصل داشت  می گفت شما باید با یه نفر ازدواج کنی که قبلا یه رابطه "غیر شرعی" یا به عبارت دیگر "نا مشروع" داشته است یا با خودت یا با فرد دیگری...

البته ابتدا من فکر کردم برای شوخی داره این حرف را می زنه و قصد مسخره بازی داره اما بعدش که صحبت ها من بالا گرفت گفت این واقعیت داره نه کاملاولی در بسیاری از مواقع...

من آدم بدبینی نسبت به موضوعات نیستم و نبوده ام اما وقتی از یکی دیگراز دوستان که در جمع خصوصی (دو نفره) به  من گفت در بحث ازدواج مواظب باش فقط ده درصد دختر ها قابل اعتماد هستند مو به تنم سیخ شد (البته منظور دوست من از قابل اعتماد بودن یه بحث کلی و جامع بود نه فقط در بحث "روابط پنهانی و.." مانند لقمه حلال که خیلی بر روی خمس و حساب سالانه و ... تاکید می کرد)

"شروع یه بحث حاشیه ای"

یکی از آشنایان می گفت :" فقط 30 درصد مردم در ماه مبارک روزه می گیرند" البته این حرف را من بیشتر در تهران شنیدم نه در یزد، وقتی به این حرف فکر کردم دیدم هدف از این حرف این هست که بچه مذهبی ها را اندک و مخالفین آنها را در اکثریت قرار دهند و با این روش و تفکر اکثریت همیشه درست می گویید به کوبیدن بچه مذهبی ها بپردازند و...

اولا- آمار به نظر من درست به شرط آنکه کل مردم را در نظر بگیریم و به دلایل زیر:

نزدیک به 20 درصد از جمعیت ما را کودکان ، نوجوانان و سالخوردگان تشکیل می دهند که روزه بر آنها واجب نیست

نصف از جامعه ما رابانوان گرامی تشکیل می دهند که حدود نصف آن ها به دلایل مختلف از روزه گرفتن معاف هستند، می شود 25 درصد

اگر فرض کنید از هر ده نفر یک نفر به دلیل به دلایل بیماری و مسافرت و یا عدم توانایی در روزه گرفتن روزه نمی شوند می شودند 10 درصد

اقلیت های مذهبی را هم 5 درصد

آقایان و خانم های بی دین و... هم با ارفاق 5 درصد

20+25+10+5+5=65 یعنی می شود 65 درصد از مردم روزه نمی گیرند

ثانیا- این به این معنا نیست که همه ی 65 درصد مردم ایران بی دین و لاییک هستند واقعیت این است که فقط جمعیت قلیلی که با ارفاق خیلی خیلی زیاد آمارشون به 7 درصد می کشد این حرف را می زنند(با آمار بازی می کنند) و 93 درصد بقیه مردم(حتی اقلیت های مذهبی) به مسائل دینی احترام می گذارند و به آن اعتقاد دارند...

" پایان یه بحث حاشیه ای"

با توجه به اصل موضوع و یه بحث حاشیه ای چند سوال دارم

1-موضوع رابطه "دختر و پسر" در حال تغییر است؟ یعنی کیفیت این رابطه در حال تغییر کردن است ( یکی از دوستان من با یه دختر رابطه داشت-شاید هم هنوز داره- و وقتی من مطلع شدم و او را از این کار منع کردم به من گفت که هدف بدی از این کار نداره و هدف آشنایی بیشتر بوده است و حتی طرف مقابل چادری هم هست و حتی تا به حالا یه شاخه ی مو  هم از این دختر ندیده و حتی دست به دست هم نداده اند و چیزی که اورا جذب کرده -خواهشمند است دقت فرمایید- حجب و حیای این دختر است، البته من با جواب های او قانع نشدم اما این دوست من نماز و روزه اش سر وقت ، روضه امام حسینش سر وقت، احترام به پدر و مادرش کامل است و .... و مطمئن هستم پدر و مادرش از این کار خبر ندارند اما یه سوال برای من پیش میاد گه چرا؟)

2-اوضاع جامعه را در شهر یا استان خودتان چطور می بینید ( یکی از دوستان از افزایش تعداد بدحجابان می نالید و اینکه تعدادشان بیشتر از بانوان با حجاب شده است که یکی دیگر از دوستان جواب داد زنان باحجاب و با ایمان که خود را در معرض دید همه نمی گذارند در ضمن هر زن بد حجابی دلیلی بر بی دین بودن مطلق آن زن نمی شود)

3- نکند ما در خواب غفلت فرو رفتیم و این حرف پسرخاله من درست باشد(البته فرقی بین پسر و دختر بودن نمی کند بحث اون رابطه ی مخفی کنترل نشده است)

4- البته به نظر حقیر رابطه اگر با اطلاع پدر و مادر به صورت کنترل شده باشد در یک صورت مجاز است آنهم در دوران نامزدی و با هدف ازدواج( متاسفانه بعضی پدر ها و یا بعضی مادرها این رابطه را خارج از دوران نامزدی پذیرفته اند و با شعار یه رابطه کنترل شده خیلی خیلی بهتر از یه رابطه مخفیانه و کنترل نشده است اقدام به چنین کاری می کنند و البته هزار استدلال دیگه...)

5- به غیر از این استدلال"مگه خودت خواهر نداری" چه استدلالهایی را چگونه بیان کنم تا دوستان و آشنایان را قانع کنم که حتی رابطه کنترل شده شدیدا خطرناک است؟(چگونه بگویم با این کارهایتان اصل خانواده را درآینده سست می کنید و اصل اعتماد از بین همسرها میرود...)

6- برای من خانواده به روش سنتی (که البته به نظرم بهترین روش است) به خواستگاری می روند و خانواده عروس برای ما خیلی خیلی اهمیت دارد .اما خیلی خیلی از خانواده ها هستند که از این نوع ارتباطات فرزندانشان اطلاع ندارند(مثل رفیق من و اون دوست دخترش)

پ.ن : به دلیل اینکه این موضوع موجب سوء استفاده برخی از افراد قرار نگیرد و صحت و سقم و کیفیت این موضوع اطلاع درستی ندارم فعلا رمز گذاری شده است.

پ.ن2: شما می توانید رمز را به دیگر دوستان صاحب نظرِدغدغه دار بدهید تا از نظرات ارزشمندشون بهره مند شویم(از این فعالیت شما ممنون می شوم)

"این مطلب به مرور با نظرات دوستان تکمیل می شود"

بعدا نوشتم : (1393/09/08)

اینکه فرهنگ جامعه در حال تغییر است واقعیتی است غیر قابل انکار ؛ حالا وظیفه ما چیست را در مرور بالا ذکر شده است ...اما نکته ی مهم این است که باید چشمانمان را باز کنیم ...

۱۰  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۳ ، ۱۴:۱۴
صابر

سلام

می دونی زنها چی را دوست دارند؟ مردها چطور؟

اصلا می دونی چطور عاشق می شیم؟

گاهی وقتها اونقدر در کنار هم هستیم که می بینیم به همدیگه عادت کردیم، همدیگه را دوست داریم و در نهایت "عاشق" همدیگه شدیم.

پس مواظب باش با آدم های بد همنشین نشی چون ممکنه عادت کنی، ممکنه دوست بداری و در نهایت ممکنه عاشق بشی!

۱  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۳ ، ۰۹:۰۱
صابر

سلام

بر سر سفره ی من

همه از بوی تو ، عطر

همه از عطر تو ، طرح

همه از طرح  تو ، نقش

همه از نقش تو ، نام

می نوشم همه از چشم تو، آب

می خورم همه از فکر تو ، حرف

بر سر سفره ی من هست خدا

خدایی از جنس تو ، من

************

پ.ن: شاعر نبودم، نیستم، اما شاید بشوم... 

خیلی های نمی دوند چی شد این شعر را گفتم

۰  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۳ ، ۱۰:۰۵
صابر

سلام

گاهی با کسانی ساختن (نسبی یا سببی) بویژه از لحاظ اخلاق و رفتار ثوابی برابر "جهاد در راه خدا" دارد شاید هم بیشتر ، نمی دانم...

۰  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۳ ، ۰۸:۳۴
صابر

سلام

در مورد بحث افزایش جمعیت:

به نظر من اگر بحث قبلی سن ازدواج (لینک : نکته هفتم) را بتوان به هر نحو معقولی حل کرد می توان به نکته بعد که همان افزایش جمعیت وارد شد. برای مثال در حالت بهینه(فوق و دکتری را خودتون زحمت حساب کردنش را بکشید):

لیسانس :

26 سال(لیسانس و سربازی)+1سال(پروسه انتخاب و ازدواج)+2سال(صاحب فرزند شدن) = 29 سال

مانند نکته قبل تمامی حالت ها بهینه و حل شده فرض شده است( خانه و شغل و ماشین و...)

بعدا نوشتم: (1393/09/02)

البته انتظار ندارم مشاورها به این نکته نیز برسند!!!!

۰  نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۳ ، ۰۸:۲۲
صابر

سلام

بحث ازدواج جوانان با یک "فرمول" ساده بر اساس "فرهنگ" امروزی:

لیسانس:

19 سال(تا کنکور)+4سال(لیسانس)+2 سال (سربازی)+1سال(تفاوت بین این حالت ها)=26 سال

فوق لیسانس:

26 سال(لیسانس) + 2 سال(فوق لیسانس) = 28 سال

دکتری:

28 سال (فوق لیسانس)+ 4سال (دکتری) = 32 سال

در تمامی حالتهای فوق فرض شده است که بعد از گرفتن مدرک و سربازی شما بدون فوت وقت به سرکار می روید و همسر شما از خیلی جهات مانند خانه و ماشین و... توجیه است.

حالا باید یا " فرمول" را عوض کرد یا "فرهنگ" را...

بعدا نوشتم: (1393/09/02)

وقتی دیدم یه مشاور همین موضوع را از تلوزیون مطرح کرد کلی ذوق کردم که نه... مشاورین هم یه چیزایی حالیشون میشه !!!!.

۱۲  نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۳ ، ۰۸:۱۰
صابر