آسمان رقصید و بارانی شدیم *** موج زد دریا و طوفانی شدیم
بغض چندین ساله ی ما باز شد *** یاعلی گفتیم و عشق آغاز شد
یا علی گفتیم و دریا خنده کرد *** عشق ما را باز هم شرمنده کرد
یا علی گفتیم و گلها وا شدند *** عشق آمد قطره ها دریا شدند
یاعلی گفتیم و طوفانی شدیم *** مست از آن دستی که می دانی شدیم
یاعلی گفتیم و طوفان جان گرفت *** کوفه در تزویر خود پایان گرفت
کوفه یعنی دستهای ناتنی *** کوفه یعنی مردهای منحنی
کوفه یعنی مرد آری مرد نیست *** یا اگر هم هست صاحب درد نیست
عده ای رندان بازاری شدند *** عده ای رسوایی جاری شدند
آن همه دستی که در شب طی شدند *** ابن ملجم های پی در پی شدند........
از سکوت و گریه سرشارم علی *** تا همیشه دوستت دارم علی
دکتر محمود اکرامی فر
کتاب: « دریا تشنه است »
پ.ن : نکته ی صد و دهم بود و خیلی خیلی فکر من را مشغول کرده بود که به احترام ابجد نامشان این مطلب را به ایشان هدیه کردم چیزی از خودم نداشتم اما این شعر اوصاف من و دیگر دوستاران حضرت امیر(ع) می باشد.
پ.ن 2: به خاطر تعلل در ارسال مطلب از همه ی دوستان عذر خواهی می کنم.