خسته ی تنها

حرف هایی که نباید گفته شوند ولی باید نوشته شوند
**************

قد افلح المومنون
"باشد تا رستگار شویم"

***
در حیرتم که چه نویسم
روی سخنم با کیست؟
با خفته است یا بیدار؟
اگر خفته است
خفته را خفته کی کند بیدار؟
و اگر بیدار است
بیدار در کار خود بیدار است!
وانگهی نویسنده چه نویسد
که خود نامه سیاه
و از دست خویشتن در فریاد است.

پیری و جوانی چو شب و روز برآمد
ماشب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم.

علامه حسن زاده آملی
*****

بعضی از لحظات زندگی ام را دوبار زیسته ام.

یکی آنگاه که آنها را زیسته ام

و دیگر، آنگاه که آنها را نوشته ام.

به یقین،

آنها را هنگام نوشتن عمیقتر زیسته ام.

[یادداشت ها/شارل بودلر]

رهنمودها
نکته های مهم
آخرین نظرات
  • ۱۹ آبان ۹۷، ۰۶:۵۳ - برف دونه
    دقیقا
تقویم کاری
جستجو در سایت مقام معظم رهبری

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امروز میان بازرسی برای دفتر..... (دفتری که سابقا درآن کار می کردم)» ثبت شده است

سلام

وقتی داشتم وارد سالن امتحان آزمون دکتری می شدم دو نفر داشتند با هم صحبت می کردند، یکیشون می گفت که زندگی خیلی پیچیده و سخت است و اما مشکلات پشت سر هم می آیند. دوستش بهش گفت :

" وقتی یه مشکلی را پشت سر می گذاری و به مشکل بعدی می رسی تازه متوجه می شوی که مشکلات قبلی هیچ هست و در مقابل مشکل فعلی، قبلی ها اصلا مشکل نبودند!!"

آزمون دکتری برایم خیلی مهم بود، شده بود دغدغه ی اول من در زندگی؛زیرا آخرین پله برای من بود با مدرک دکتری و یا حتی دانشجوی دکتری بودن در یه دانشگاه دولتی هم یه کار بهتر گیر می آوردم و هم شرایط اجتماعی ام بهتر می شد و هم ...، یه عالمه برنامه ریزی کرده بودم براش، از آمادگی برای زبان انگلیسی گرفته تا مقاله و ...

 اما شرایط زندگی طوری پیش رفت که متوجه شدم دکتری گرفتن در زندگی من اصلا جایی ندارد و الان باید تمرکزم را روی "امتحان های دیگر" بگذارم که "آزمون دکتری" در مقابلش هیچ هست.

پ.ن : خدایا بهمون بصیرت و صبر عنایت بفرما.

پ.ن 2: بین آزمون و امتحان تفاوت هست؟

۶  نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۵ ، ۲۲:۲۲
صابر

سلام

امروز میان بازرسی برای دفتر..... (دفتری که سابقا درآن کار می کردم)

مدیرعامل زنگ من زدند و گفتند :"شما هم با توجه به سوابقت حضور داشته باش"

من هم گفتم باشه و کت وشلوار را پوشیدم و خودم را رسوندم دفتر و با اعضای دفتر همه چیز را چک کردیم که مشکل خاصی وجود نداشته باشد مدارک و قرارداد و ...

وقتی همه چیز (نسبتا) مرتب بود یه نفس را حت کشیدیم و منتظر بودیم تا بازرس بیاد و ...

پ.ن1 : به خودم گفتم که لازمه یه نگاهی هم به "دفتر" اعمال و کارهایم بندازم تا یه زمانی اگه بازرس اومد مشکل خاصی توی پرونده ما وجود نداشته باشد

پ.ن2: حَاسِبُوا أَنْفُسَکُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا وَ زِنُوهَا قَبْلَ أَنْ تُوزَنُوا وَ تَجَهَّزُوا لِلْعَرْضِ الْأَکْبَر

از پیامبر(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است: پیش از آنکه به حساب شما برسند خود به حساب خویش برسید، و قبل از آنکه مورد سنجش قرار گیرید خویشتن را بسنجید، و خود را براى رستاخیز بزرگ آماده کنید. (مطالعه بیشتر )

پ.ن3 : یه نگاهی به تنها قراردادی که امضا کردیم بیاندازیم "أَلست بربّکم قالوا بلی" ‌

۴  نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۳ ، ۱۴:۵۵
صابر